انجیل پادشاهی خدا (23)
موعظۀ سرکوه (12)
عیسی مسیح و کلام خدا (1) اهمیت و برتری کلام خدا (متی 17:5)
مطالعۀ انجیل پادشاهی خدا را از متی 17:5 تحت عنوان “اهمیت و برتری کلام خدا” پی می گیریم.
از این جلسه، از متی 17:5-20، موضوعی رو از موعظۀ سر کوه عیسی مسیح آغاز می کنیم که مربوط به دیدگاه عیسی مسیح در مورد کتاب مقدس یا کلام خداست.
متی 17:5-20 گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صُحُف انبیا را باطل سازم. نیامدهام تا باطل نمایم، بلکه تا تمام کنم. زیرا هر آینه به شما میگویم، تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطهای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود. پس هر که یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد، در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود. امّا هر که به عمل آورد و تعلیم نماید، او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد. زیرا به شما میگویم، تا عدالت شما بر عدالت کاتبان و فریسیان افزون نشود، به ملکوت آسمان هرگز داخل نخواهید شد.
مقدمه
آقای Harold J. Berman یکی از استادان برجستۀ رشتۀ حقوق در دانشگاه هاروارد به نتایج تحقیقاتی جالبی دست یافت و آنها را در کتابی به چاپ رساند. آقای هارولد در کتابش می گوید که فرهنگ غرب به شدت اعتمادش را نسبت به قانون و مذهب از دست داده است. یکی از دلایل آنرا جدا کردن دین از قانون می داند و نتیجه می گیرد که قانون یا اصول اخلاقی بدون وجود مذهب عملی نیستند، چون این مذهب است که قاعدۀ مطلق را برای اخلاق و قانون فراهم می سازد.
اگر چه آقای هارولد یک مسیحی نیست، اما باید نتایج تحقیقاتش را پذیرفت. نگرانی او از این است که فرهنگ غرب بخاطر از دست دادن اصول مطلق و نسبی کردن قانون، سرنگون شود. مردم این مملکت از مذهب دور شده اند، آنها از خدا بسیار فاصله گرفته اند و حقایق مطلق را ترک کرده اند و به همین دلیل در هستی گرایی نسبی اعتمادشان را نسبت به قانون از دست داده اند. آقای هارولد می گوید یا مذهب و قانون در کنار هم به بقایشان ادامه می دهند و یا اینکه با هم سقوط می کنند. قانونی که مبنای مذهبی نداشته باشد هیچگاه نمی تواند با اقتدار حکم کند. قانون باید با ارزشها و معیارهای مطلق و والایی پشتیبانی شود.
تصویب قوانین بدون اصول مطلق کارساز نیست. در اینصورت دادگاه ها یکی پس از دیگری در کارشان شکست خواهند خورد.
وقتی مردم یک جامعه خدا و خدا شناسی ترک می کنند، حقیقت را رها کرده اند.
بدون حقیقت، قانون گذاری نیز غیرممکن خواهد بود.
جامعه را نمی توان با فلسفه های نسبی و خودساختۀ انسانی اداره کرد.
آقای Peter Steinfels در مقاله ای تحت عنوان حقوق منطقی در روزنامۀ Esquire Magazine سوالی را مطرح می کند. او می پرسد:
در جامعه ای که مبنای مذهبی نداشته باشد، مراکز آموزشی و اصول اخلاقی بر چه قواعدی استوار خواهند ماند؟
پاسخ بسیار ساده است. آنها استوار نخواهند ماند.
در این راستا، سوالاتی که در آخر باقی می مانند از این قبیل خواهند بود که:
مبنای حقیقت مطلق چیست؟
معیار اصول اخلاقی مطلق کدامند؟
قوانین مطلق برای برقراری عدالت کدامند؟
این جامعه ای که در دریای شرارت و نسبیت غوطه ور است، به چه حقیقتِ مطلقی می تواند متوسل شود؟
آیا معیار درستی برای زندگی وجود دارد؟
آیا یک قاعدۀ مطلق و تغییر ناپذیری وجود دارد؟
عیسی مسیح در متی 17:5-20 با تکیه بر قوانین خدا به این گونه سوالات پاسخ داده است.
او فرمود که همزه یا نقطهای از تورات هرگز زایل نخواهد شد.
مسیح در یوحنا 17:17 نیز تاکید کرد که کلام خدا راستی یا حقیقت است.
ما در این بخش از کلام خدا با نظر عیسی مسیح در مورد کتاب مقدس که در آن زمان عهدعتیق بود، آشنا می شویم.
همچنین می خواهیم به سوالات مهمی از این قبیل پاسخ بدهیم که:
آیا ما مسیحیان موظف به انجام احکام عهدعتیق می باشیم؟
این احکام کدامند؟
قوانین عهدعتیق چقدر برای زندگی مسیحی ما اهمیت دارند؟
این سوالات بسیار مهم و حیاتی هستند و دانشجویان و محققین مسیحی وقت زیادی را برای پاسخ به اینگونه سوالات صرف کرده اند.
عیسی مسیح در این بخش از کلام خدا پاسخ آنها را داده است.
بیائید برای روشن شدن این بیانات عیسی مسیح ابتدا مروری بر اوضاع و شرایط اجتماعی ای که عیسی مسیح این سخنان را مطرح کرد داشته باشیم.
ابتدا به شرایط اجتماعی نگاهی بیاندازیم.
الف. شرایط اجتماعی
عیسی مسیح 30 سال زندگی خود را در شهر ناصره استان جلیل گذراند.
از محل زندگی اش چندان دور نشد و چندان معروف نبود.
اما پس از تعمید آب از یحیی تعمید دهنده، توجه مردم را به خود جلب کرد و چشمان همۀ مردم، حتی رهبران یهود متوجه او بود و به سخنانش گوش می دادند.
فروتنی و محبت بی نظیر او در مقابل تکبر رهبران یهود که دوست داشتند خود را با نمایش اعمال مذهبی شان به مردم خودنمایی کنند، کاملاً مشهود بود.
دعوت او به توبه و اعلان ملکوت خدا، مردم را شگفت زده کرده بود.
بطوریکه از یکدیگر می پرسیدند که او چگونه رهبری است؟ و احکام او کدامند؟
مشکل مردم این بود که آنها او را رهبری متفاوت از رهبران خودشان می دیدند.
چون مسیح نه مثل آنها رفتار می کرد و نه تعلیم می داد.
بنابراین عکس العمل طبیعی آنها این بود که آیا واقعاً مسیح یک پیامبر عهدعتیقی است؟
آموزه های او با سایر رهبران معاصرش فرق می کرد.
و این برای مردم تازگی داشت، بهمین دلیل از همدیگر می پرسیدند که آیا مسیح آمده تا تورات و صحف انبیا را فسخ کند؟
حال نگاهی به اوضاع و شرایط مذهبی داشته باشیم.
ب. اوضاع وشرایط مذهبی
قبلاً هم اشاره کردیم که شنوندگانی که پای سخنان عیسی مسیح نشسته بودند چند گروه بودند.
از طرفی، گروهی بودند که انتظار ماشیح موعود را می کشیدند و حاضر بودند با سرنگون کردن تورات و صحف انبیا یک روش جدیدی را تدوین کنند.
آنها به گونه ای ضد فریسیان و سیستم مذهبی آنها بودند، انتظار ظهور مسیح را می کشیدند تا با آمدنش آن سیستم منحرف مذهبی را از بین ببرد و یک سیستم جدید جایگزین کند.
حال که عیسی مسیح وارد صحنه شده و دارد موعظۀ سر کوه را انجام میدهد، این افراد بخود می گویند شاید این همان شخص باشد که در عهدعتیق وعدۀ آمدن او پیشگویی شده است.
از طرف دیگر، فریسیان و کاتبان را داریم که سرسختانه اصرار داشتند، که قوانین خدا باید مو به مو رعایت شود.
اما شاهدند که عیسی مسیح مشغول بخشیدن گناهان مردم است و حتی در بعضی مواقع رسم و رسوم آنها را زیر پا می گذارد ولی ادعا دارد که آمده تا تمام قوانین خدا را به انجام برساند.
سوالی که این رهبران از همدیگر می پرسند این است که، آیا این شخص دارد الهیات جدیدی را تعلیم می دهد؟
اینجاست که عیسی مسیح با سخنانش به افکار این دو گروه، دید تازه ای می دهد.
به آنان اعلام می کند که گفته های من، به هیچ وجه، آموزه های جدیدی نیستند.
من فقط دارم قوانینِ خدا در عهدعتیق را برایتان تکرار، و خود نیز به تک تک آنها عمل می کنم.
بطوریکه حتی از همزه یا نقطه ای نخواهم گذشت، تا تماماً به انجام برسند.
خُب این از اوضاع اجتماعی و مذهبی حال به بررسی متن سخنان مسیح می پردازیم.
موضوع اصلی متی باب 5
در این شرایط و اوضاع اجتماعی و مذهبی است که عیسی مسیح موعظۀ سرکوه را انجام می دهد و بخاطر دارید که در مقدمۀ این موعظه با خوشابحالها، فهرستی از 8 ویژگی شخصیتی شهروندان ملکوت آسمان را اعلام می کند.
بنابراین،
از آیات 3 الی 12 (متی 5) ما، مسیحیان، تحت عنوان فرزندان شاه شاهان، با آنچه هستیم آشنا می شویم و
در آیات 13 الی 16 با تشبیه نمک و نور، خداوند ما را تشویق می کند که آنچه هستیم را زندگی کنیم.
بعبارتی در بخش اول سخنانش جنبۀ تئوری و تعریف دارد و در بخش دوم به جنبۀ عملی یعنی آنطور که باید زندگی کنیم، اشاره دارد.
حال سوالی که برای مردم پیش میاد اینه که چطور می تونیم اینطور که از ما خواسته شده زندگی کنیم.
مسیح از آیات 17 الی 20 به این سوال پاسخ میدهد و به شالوده، پی یا فنداسیون آنچه باید زندگی، و اعمالمان را بر آن بنا کنیم اشاره می کند.
سخنان عیسی مسیح را در متی 17:5-20 به چهار بخش می توان تقسیم کرد، که از این قرارند:
چهار نکته ای که مسیح در مورد کتاب مقدس به آن اشاره کرد
1) اهمیت و برتری کلام خدا
2) جاودانی و ماندگاری کلام خدا
3) شایستگی کلام خدا
4) هدف کلام خدا
ما امروز فقط اولین مورد را که مربوط به آیۀ 17 می باشد را بررسی می کنیم.
1) اهمیت و برتری کتاب مقدس
متی 17:5 گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صُحُف انبیا را باطل سازم. نیامدهام تا باطل نمایم، بلکه تا تمام کنم. (ترجمۀ کلاسیک)
عیسی مسیح در اینجا نظرش را در بارۀ کتاب مقدس بیان می کند. و بدیهی است که ما هم باید همان نظر را داشته باشیم.
از نوشته های باستانی یهود می توان فهمید که برخی یهودیان انتظار داشتند ماشیح پس از ظهورش شریعت را فسخ خواهد کرد. این تفکر از تفسیر غلطی بود که از ارمیا 31:31 داشتند.
ارمیا 31:31 خداوند میگوید: «اینک ایامی میآید که با خاندان اسرائیل و خاندان یهودا عهد تازهای خواهم بست. (ترجمۀ کلاسیک)
تصور غلط آنها از این آیه این بود که عهدتازه، عهدقبلی را فسخ می کند.
عیسی مسیح آمد و به آنها گفت که من به شما حکم تازه ای می دهم و عهدتازه ای با شما می بندم.
حتی به آنها گفت که روز سبت را نادیده بگیرند، او رسوم یهود و دادن ده یک را از جزئی ترین دارایی خود به خدا و حتی غسل یا دست شستن آنها را زیر سوال برد.
عیسی مسیح تفسیر متفاوتی از شریعت و رسوم یهود داشت و با اقتدار در مورد آنها با مردم سخن می گفت.
اما به هیچ وجه بر ضد عهدعتیق سخن نگفت.
ما مسیحیان باید بدانیم که خدا اصولش را نقض نمی کند.
آنها هنوز برقرارند.
عیسی مسیح برای شریعت عهدعتیق احترام قائل بود، بهمین دلیل فریسیان و کاتبان را بخاطر نقض آن نزد مردم افشا کرد و آنها را ریاکار نامید.
متی 1:6، 5 و 16 مراقب باشید که اعمال نیک خود را در انظار مردم انجام ندهید، تا شما را ببینند و تحسین کنند، زیرا در اینصورت نزد پدر آسمانی تان اجری نخواهید داشت. … و اما درباره دعا. هرگاه دعا می کنی ، مانند ریاکاران نباش که دوست دارند در عبادتگاه ها یا در گوشه و کنار خیابانها نماز بخوانند تا توجه مردم را به خود جلب کنند و خود را مومن نشان دهند. مطمئن باش اجری را که باید از خدا بگیرند، همین جا از مردم گرفته اند. … و اما درباره روزه . وقتی روزه می گیرید، مانند ریاکاران خود را افسرده و ناتوان نشان ندهید. ایشان با این کار می خواهند به مردم بفهمانند که روزه گرفته اند. مطمئن باشید که ایشان تمام اجر خود را به همین صورت از مردم می گیرند. (ترجمۀ تفسیری)
عیسی مسیح در متی باب 15 همین افشاگری را ادامه می دهد و در آیات 7 الی 9 اینگونه در موردشان نتیجه گیری می کند.
متی 7:15-9 ای ریاکاران ! اشعیای نبی خوب در حق شما پیشگویی کرد که: این مردم با زبان خود به من احترام می گذارند، اما دلشان از من دور است. عبادت آنان باطل است زیرا رسوم بشری را بجای احکام الهی به مردم تعلیم می دهند.(ترجمۀ تفسیری)
گاهی برخی از موعظه های من ایراد می گیرند و می گویند که موعظه های تو قدری سخت است.
این گفته مرا بیشتر تشویق می کنند و به گونه ای تائید کنندۀ این مطلب هستند که تعالیم و آموزه هایم مثل سخنان و تعالیم مسیح از اقتدار و جدَیت برخوردارند.
بنابراین عیسی مسیح در آیۀ 17 کلام خدا را بعنوان معیاری به مخاطبینش اعلام می کند، تا هر کس بتواند ایمان خود را با آن بسنجد.
عبارت یونانی kataluo که به فارسی باطل کردن ترجمه شده در آیات دیگر اینگونه استفاده شده است.
دوم قرنتیان 1:5 زیرا ما میدانیم هرگاه این خیمهای که در آن به سر میبریم، یعنی این بدن زمینی ما فرو ریزد، خدا عمارتی جاودانی که به دست انسان ساخته نشده، در آسمان برای ما فراهم میکند. (ترجمۀ مژده)
رومیان 20:14 کار خدا را بهخاطر خوردن غذا خراب نکنید. (ترجمۀ مژده)
اعمال 38:5 الآن به شما میگویم از این مردم دست بردارید و ایشان را واگذارید زیرا اگر این رأی و عمل از انسان باشد، خود تباه (بی ثمر) خواهدشد. (ترجمۀ کلاسیک)
پس در واقع عیسی مسیح داشت به یهودیان می گفت که عهدجدید به هیچ وجه عهدعتیق را بی ثمر، خراب یا باطل نمی کند بلکه آنرا به انجام می رساند.
به عبارتی عیسی مسیح داشت بر اهمیت کتاب مقدس یا عهدعتیق تاکید می کرد و در این رابطه به سه دلیل اشاره می کند که از این قرارند:
سه دلیل عیسی مسیح مبنی بر اهمیت کتاب مقدس
ارزش و اهمیت کتاب مقدس به این دلیل است چون اولاً:
1) نویسنده و مولف آن خداست
وقتی عیسی مسیح در آیۀ 17 به تورات اشاره می کند حرف تعریف بکار می برد. در این صورت مشخص می شود که دارد از توراتی که به موسی وحی شده سخن می گوید. بعبارتی برای شنوندگان کاملاً مشخص است که او دارد در مورد دستورات خدا و قوانین انسانی رهبران یهود، سخن می گوید.
این کار را رسولان در آموزه هایشان در رابطه با عبارت ایمان انجام می دهند، یعنی آنرا با حرف تعریف بکار می گیریند.
بعنوان مثال وقتی پولس می گوید خدا بتوسط ایمان ما را نجات می دهد، این ایمان نجاتبخش فقط ایمانِ مسیحی است، نه هر ایمانی.
عیسی مسیح می خواهد که مخاطبینش بدانند که دستورات خدا، استانداردها و معیارهای خدا می باشند و هرگز تغییر نمی کنند.
حال سوالی که پیش می آید این است که عیسی مسیح در این سخن خود به کدام قوانین اشاره میکند؟
عیسی مسیح به کدام شریعت یا قوانین خدا اشاره می کرد؟
درزمان عیسی مسیح وقتی یهودیان عبارت شریعت را برای اشاره به چهار مورد بکار می بردند.
این موارد عبارتند از:
چهار تعریف یهودیان از شریعت
1) ده فرمان موسی
2) پنج کتاب تورات (پیدایش، خروج، اعداد، لاویان و تثنیه)
3) 39 کتاب عهدعتیق
4) نوشته های سنت و احادیث ربایان یهود
در زمان مسیح وقتی مردم از شریعت صحبت می کردند کمتر پیش می آمد که به ده فرمان موسی، پنج کتاب تورات یعنی پیدایش، خروج، اعداد، لاویان و تثنیه و یا به 39 کتاب عهدعتیق اشاره کنند.
اکثر مواقع منظور آنها در اشاره به شریعت، هزاران فرایض جزئی، تشریفات مذهبی، گفته های شفاهی، نوشته های سنت و احادیث ربایان یهود بود که در زمان عیسی مسیح جایگزین احکام خداوند کرده بودند. عیسی مسیح در این رابطه به فریسیان و یهودیان چنین گفت:
متی 3:15 چرا خود شما برای اینکه آداب و رسوم گذشته خود را حفظ کنید، احکام خدا را زیر پا می گذارید؟
اجازه بدید تا در رابطه با اینکه چرا رهبران قوم دست به اینکار زدند، اشاراتی داشته باشم.
تصورش را بکنید که خدا به انسان معیار یا استانداردی به نام شریعت داده که با دِل و افکار آدمی سر و کار دارد و از انسان می خواهد که رفتارشان را مطابق با عدالت که و یک سری صفات الهی را منطبق کنند تا بتوانند وارد ملکوت خدا گردند.
اما از آنجائیکه بعضی از سودجویان و جاه طلبان حاضر به عوض شدند و تسلیم به آن استاندارد نبودند، آمدند و با تدوین رسوم و یک سری قوانین آسان آنها را جایگزین، قوانین خدا کردند تا بتوانند خودشان را در مقابل انظار مردم عادل جلوه دهند.
اجازه بدید تا بعنوان مثال به چند نمونه از این قوانین ساختگی و انسانی رهبران یهود اشاره کنم. مثلاً:
دستور خداوند دربارۀ نگهداری روز سبت در خروج 8:20-11 چنین است.
خروج 8:20-11 روز سبت را به یاد داشته باش و آن را مقدس بدار.» در هفته شش روز کار کن، ولی در روز هفتم که «سبت خداوند» است هیچ کار نکن، نه خودت، نه پسرت، نه دخترت، نه غلامت، نه کنیزت، نه مهمانانت و نه چهارپایانت. چون خداوند در شش روز، آسمان و زمین و دریا و هر چه را که در آنهاست آفرید و روز هفتم دست از کار کشید. پس او روز سبت را مبارک خواند و آن را روز استراحت تعیین نمود. (ترجمۀ تفسیری)
رهبران یهود آمدند و گفتند که خدا از ما خواسته که روز سبت را کار نکنیم. حال باید ببینیم که تعریف کار چیست؟ بعد گفتند که کار یعنی حمل بار. بعد پرسیدند که بار چیست؟ آنگاه تعیین کردند که بار برابر با وزن یک انجیر خشک شده، برابر با میزان یک جام شراب، یک جرعه شیر، میزان عسل برای گذاشتن بر زخم، روغن به اندازه ای که بتوان بر روی عضوی از بدن مالید، آب به اندازه ای که یک چشم را با آن مرطوب کرد، کاغذ به اندازه ای که بتوان بر روی آن یک یادداشت نوشت، جوهر به اندازه ای که بتوان با آن یک نامه نوشت و از این قبیل. هر چه بیشتر از این اندازه ها، کار غیر مجاز در روز سبت محسوب می شد.
تصور کنید که برای رعایت روز سبت باید همۀ اینها را بخاطر می سپردید. رهبران یهود ساعتها بر مسائلی از این قبیل بحث و مجادله می کردند.
آیا در روز سبت مجازند که چراغی را از یک محل به محل دیگر منتقل کنند؟
آیا اگر یک خیاط به خودش سوزنی آویزان باشد و مسافتی را با آن طی کند گناه کرده است؟
آیا اگر زنی به لباسش سنجاق سینه میزد و با آن مسافتی را طی می کرد، گناه کرده؟
آیا وزن یک کلاه – گیس بر سر یک زن و مسافتی را با آن طی کردن گناه محسوب می شد؟ (چون وزن کلاه – گیس از یک انجیر خشک شده بیشتر وزن داشت)
آیا مردان در روز سبت اجازه داشتند که با دندان یا پای مصنوعی از خانه بیرون بروند؟
آیا والدین مجاز بودند که فرزندانشان را در روز سبت بغل کنند و با آنها مسافتی را طی کنند؟ این قوانین و صدها قوانین دیگر در رابطه با نوشتن و مداوای مریضان در روز سبت اصول مذهبی یهود در آن زمان زمان بود.
کاتبان کسانی بودند که این قوانین را ثبت می کردند و فریسیان مو به موی آنها را اجرا می کردند.
از دید یهودیان، شریعت شامل هزاران اصل و مقررات شرعی بود. اما وقتی عیسی مسیح فرمود که نیامده تا شریعت را باطل کند، منظورش این قوانین ساختگی نبود، بلکه از قوانین خدا سخن می گفت.
هدف عیسی مسیح این بود، که مردم به معیار و استاندارد خدا در رابطه با وضعیت درونی، روحانی و شخصیتی انسان پی ببرند و آنها را در نظر بگیرند.
سوال بعدی که برای هر خواننده ای پیش می آید این است که، منظور مسیح از قانون خدا چه بود؟
آیا وقتی مسیح قانون اشاره می کرد، منظورش 10 فرمان موسی، 5 کتاب تورات یا مطلب دیگری بود؟
پس منظور مسیح از قانون خدا چه بود؟
برای پاسخ به این سوال به کلام خدا مراجعه کنیم.
عبارات “تورات و صُحُف انبیا“ در کنار هم، در عهدجدید 12 بار استفاده شده اند و همۀ آنها به عهدعتیق اشاره دارند.
بعنوان مثال:
لوقا 16:16 تا پیش از موعظه های یحیی، تورات موسی و نوشته های انبیاء راهنمای شما بودند. (ترجمۀ تفسیری)
لوقا 27:24 سپس تمام پیشگویی هایی را که درباره خودش در تورات موسی و کتابهای سایر انبیاء آمده بود، برای آنان شرح داد. (ترجمۀ تفسیری)
لوقا 44:24 آنگاه به ایشان فرمود: “آیا به یاد دارید که پیش از مرگم، وقتی با شما بودم، می گفتم که هر چه در تورات موسی و کتابهای انبیاء و زبور داود، درباره من نوشته شده است، همه باید عملی شود؟ حال، با آنچه که برای من اتفاق افتاد، همه آنها عملی شد!” (ترجمۀ تفسیری)
همۀ این آیات به عهدعتیق یهودیان اشاره دارند و همانطور که خواندیم عیسی مسیح در آخرین آیه می فرماید که آنچه به او گذشت، تحقق آیات عهدعتیق بوده، دقیقاً همان ادعایی که در متن مورد نظر ما، یعنی متی 17:5 بیان می کند.
در واقع، تمام عهدعتیق به عیسی مسیح اشاره دارد.
در متی 17:5 مسیح به یهودیان می گوید که می دانم شما فکر می کنید، که من آمده ام تا تورات موسی و صحف انبیا را فسخ کنم اما اینطور نیست.
بلکه برعکس من آمده ام تا آنها را بیش از آنچه تا کنون بوده، برافرازم و تائید کنم.
آمده ام تا ریاکاران مذهبی را افشا کنم و این گفته های این کتاب را به انجام برسانم.
حال سوال اینجاست که مسیح چه بخش از تورات و صحف انبیا را به انجام رساند؟
خُب، برای پاسخ به این سوال، باید قدری بیشتر با کلام خدا و قوانین آن، آشنا شویم.
سه بخش از قوانین خدا در عهدعتیق
خدا قوانین خود را به چند روش به مردم اعلام کرد. موسی در تثنیه 13:4 به مردم می گوید:
تثنیه 13:4 او قوانینی را که شما باید اطاعت کنید یعنی «ده فرمان» را اعلام فرمود و آنها را بر دو لوح سنگی نوشت. (ترجمۀ تفسیری)
پس، ابتدا خدا به مردم 10 فرمان موسی را بخشید.
اما در آیۀ بعد، موسی به قوانین دیگری اشاره می کند:
تثنیه 14:4 آری، در همان وقت بود که خدا به من دستور داد قوانینی را که باید بعد از رسیدن به سرزمین موعود اجرا کنید به شما یاد دهم. (ترجمۀ تفسیری)
پس خدا ابتدا از طریق موسی به قوم 10 فرمان را می دهد و سپس قوانین قضایی و تشریفاتی (برای مراسم و اعیاد) را وضع می کند تا قوم یهود بتوانند بر مبنای آنها، در سرزمین جدید زندگی کنند.
وظیفۀ سایر انبیا پس از موسی این بود که به قوم یادآور شوند که قوانین خدا هنوز برقرار و لازم الاجرا هستند.
بنابراین، می توانیم قوانین خدا را در عهدعتیق را به سه بخش تقسیم کنیم، که از این قبیلند.
1- قوانین اخلاقی به همۀ مردم مربوط می شد
2- قوانین قضایی فقط برای قوم یهود بود
3- احکام تشریفاتی مربوط به اعیاد و جشنها مختص رعایت در مراسم عبادتی قوم یهود بود
قوانین اخلاقی بر مبنای 10 فرمان یکبار برای همیشه جهت همۀ انسانها تنظیم شده بودند.
قوانین قضایی برای قوم یهود بعنوان یک ملت برگزیده و جدا شده از سایر ملتها مقرر شده بود. به این مفهوم که این ملت خوانده شده بودند که با هم در کنار ملتهای دیگر با قوانین خاصی که خدا مقرر کرده بود به روش متفاوت از سایر ملتها زندگی کنند. این قوانینی بود که رفتار آنها را تعیین می کرد.
و سوم قوانین تشریفاتی بود که برای رعایت مراسم در عبادت خدا در معبد رعایت می شدند.
پس حال اگر سوال کنید که منظور عیسی مسیح در اینکه نیامده تا تورات و صُحُف انبیا را منسوخ کند کدام یک از این قوانین بود؟
باید در پاسخ گفت همۀ آنهاست.
اما، بعضی می گویند که منظور عیسی فقط قوانین اخلاقی بود. در صورتیکه اینطور نیست.
مسیح آمد تا هر سه نوع قوانین با تمام جزئیات آنها را به انجام برساند.
از آنجائیکه مولف و گویندۀ همۀ آنها خدا بود، پس تمام قوانین حائز اهمیت بودند.
تمام اصول، نمادها، نبوتها، الگوها، سَمبُل ها و تصاویری که در عهدعتیق توسط خدا بیان شدند توسط عیسی مسیح به انجام رسیدند.
پس در اینجا دریافتیم که قوانین خدا، بخاطر اینکه توسط خدا گفته شده اند، از اهمیت والایی برخوردارند.
حال دومین دلیل اهیمت آنها تائید انبیاست.
2- تائید و تاکید انبیا بر احکام خدا
عیسی مسیح در متی 17:5 به انبیا اشاره می کند.
متی 17:5 گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صُحُف انبیا را باطل سازم. نیامدهام تا باطل نمایم، بلکه تا تمام کنم. (ترجمۀ کلاسیک)
وظیفۀ انبیا این بود که پیام خدا را به قوم مرتب یادآور شوند.
وقتی قوم یهود از قوانین خدا سرپیچی می کردند، انبیا به قوم هشدار می دادند که خدا برای سرپیچی از احکامش چه مجازاتی در نظر دارد.
خداوند در اشعیا به این مطلب به وضوح اشاره می کند.
اشعیا 18:1-20 خداوند میفرماید: «بحث و جدل من با شما این است: اگر چه لکههای گناهانتان به سرخی خون است، اما من آنها را مانند پشم پاک میکنم و شما را همچون برف سفید میسازم! کافی است مرا اطاعت کنید تا شما را از محصول زمین سیر کنم. اما اگر به سرپیچی از من ادامه دهید، بدست دشمن کشته خواهید شد.» این کلام خداوند است. (ترجمۀ تفسیری)
خدا توسط ملاکی نبی در سراسر کتابش به سرپیچی مردم اشاره می کند.
این مسئله نشان می دهد که انبیا نه تنها سخنگویان خدا بودند بلکه، بعضی از آنها به هدایت خدا، سخنانش را به ثبت رساندند.
انبیا، سخنگویان خدا بودند
خدا در انتخاب هارون بعنوان سخنگوی موسی، تعریف زیبایی از مسئولیت و کار انبیا به ما می دهد.
خروج 16:4 او (هارون) در برابر مردم سخنگوی تو (موسی) خواهد بود و تو برای او چون خدا خواهی بود و هر چه را که به او بگویی بیان خواهد کرد. (ترجمۀ تفسیری)
این مطلب در دعوت خدا از ارمیا بسیار زیبا مشهود است.
ارمیا 7:1-9 اما خداوند مرا گفت: «مگو من طفل هستم، زیرا هر جایی که تو را بفرستم خواهی رفت و بهر چه تو را امر فرمایم تکلّم خواهی نمود. از ایشان مترس زیرا خداوند میگوید: من با تو هستم و تو را رهایی خواهم داد.» آنگاه خداوند دست خود را دراز کرده، دهان مرا لمس کرد و خداوند به من گفت: «اینک کلام خود را در دهان تو نهادم. (ترجمۀ کلاسیک)
بنابراین، وظیفۀ انبیا بعنوان سخنگویان خدا این است که آنچه خدا می گوید را به مردم اعلام می کنند. به همین دلیل کتب ثبت شدۀ آنها بعنوان کلام خدا در نظر گرفته می شود و عیسی مسیح فرمود که نیامده تا آنها را باطل کند.
سومین دلیل بر اهیمت قوانین الهی، تحقق آنها در عیسی مسیح می باشد.
3- انجام دستورات خدا در عیسی مسیح به تحقق پیوست
هنگامیکه عیسی مسیح در متی 17:5 به مردم اشاره کرد که آمده تا تورات موسی و صحف انبیاء را به انجام برساند، به این مفهوم بود، که خودش را بعنوان سرانجام عهدعتیق به مردم معرفی می کند.
به عبارتی، عیسی مسیح موضوع اصلی عهدعتیق است.
عهدجدید 5 بار به این واقعیت اشاره شده.
عبرانیان 7:10 پس گفتم: اینک آمده ام تا اراده تو را بجا آورم؛ آمده ام تا مطابق پیشگویی کتاب آسمانی، جان خود را فدا سازم. (ترجمۀ تفسیری)
یوحنا 39:5 ”شما کتاب آسمانی تورات را با دقت بخوانید، چون عقیده دارید که به شما زندگی جاوید می دهد. درصورتی که همان کتاب به من اشاره می کند و مرا به شما معرفی می نماید. (ترجمۀ تفسیری)
لوقا 27:24 سپس تمام پیشگویی هایی را که درباره خودش (عیسی مسیح) در تورات موسی و کتابهای سایر انبیاء آمده بود، برای آنان شرح داد.
لوقا 44:24 آنگاه به ایشان فرمود: “آیا به یاد دارید که پیش از مرگم، وقتی با شما بودم، می گفتم که هر چه در تورات موسی و کتابهای انبیاء و زبور داود، درباره من نوشته شده است ، همه باید عملی شود؟ حال ، با آنچه که برای من اتفاق افتاد، همه آنها عملی شد!” (ترجمۀ تفسیری)
پولس در دوم قرنتیان 20:1 در این رابطه می گوید:
دوم قرنتیان 20:1 اوست که تمام وعده های خدا را، هر چند که بسیار باشند، عملی می سازد، و ما نیز همه جا اعلام کرده ایم که او چقدر نسبت به وعده هایش امین و وفادار است، تا او جلال یابد. (ترجمۀ تفسیری)
تصویر عیسی مسیح در 39 کتاب عهدعتیق
در 39 کتاب عهدعتیق تصویر عیسی مسیح را می توان به وضوح مشاهده کرد:
بعنوان مثال:
در کتاب پیدایش عیسی مسیح همان شخصی است که از نسل زن وعده او داده شد.
در خروج مسیح، آن برۀ فصح بود.
در لاویان مسیح، کاهن اعظم می باشد.
در اعداد او ستون ابر در روز و آتش در شب بود.
در کتاب تثنیه مسیح همان نبی مثل موسی است.
در یوشع مسیح فرمانروای نجات ماست.
در داوران مسیح قانون گذار است.
در کتاب روت او خویشاوند رهاننده است.
در اول و دوم سموئیل او نبی قابل اعتماد است.
در پادشاهان و تواریخ او پادشاه حاکم است.
در عزرا او کاتب وفادار است.
در کتاب نحمیا او بناکنندۀ دیوار ویران شده است.
در کتاب استر او مُردخای است که ملکه یعنی کلیسا مطیع او بود.
در ایوب او نجات دهندۀ جاودانی است.
در مزامیر او شبان نیکوست
در امثال و جامعه مسیح حکمت واقعی است
در غزل غزلهای سلیمان، مسیح داماد آسمانی و محبوب واقعی است
در اشعیا او شاه سلامتی است
در ارمیا و مراثی ارمیا او نبی گریان و شفاعت کننده است
در حزقیال او مرد عجیب چهار چهره است
در دانیال او چهارمین شخص در تون آتش ملتهب است
در هوشع او شوهر وفادار و جاودانۀ یک همسر لغزش خورد است
در یوئیل او تعمید دهندۀ روح القدس است
در عاموس او حامل بارهای ماست
در عوبدیا او نجات دهنده است
در یونس او مبشریست که از دیار دور می آید
در میکاه او پیام آوری با پاهای زیباست (یعنی خوش قدم است)
در ناحوم او انتقام گیرنده است
در حبقوق او مبشر بیداریست
در صفنیا او خدای قوی نجات دهنده است
در حجی (هگی آی) نبی، او بازگردانندۀ میراث از دست رفته است
در زکریا، او چشمۀ جاری در خانۀ داود برای پاک کردن گناه است
در ملاکی، او آفتاب عدالت با بالهای شفا دهنده است
عیسی مسیح به راستی موضوع تمام بخش های عهدعتیق است.
مسیح چگونه تورات موسی و نوشته های سایر انبیاء را تکمیل کرد و به انجام رساند؟
پس، مسیح با آنچه بود تورات و صحف انبیا را به انجام رساند
مسیح مطلبی به گفته های خدا اضافه نکرد، بلکه مفاهیم صحیح آنها را شرح داد و بعنوان یک الگوی کامل تمام احکام خدا را عمل کرد.
در متی 15:3 می خوانیم:
متی 15:3 اما عیسی به یحیی تعمید دهنده گفت: «مرا تعمید بده زیرا اینچنین، حکم خدا را بجا می آوریم.» پس یحیی او را تعمید داد. (ترجمۀ تفسیری)
علاوه بر این، عیسی مسیح تمام فرامین خدا را در یک حکم خلاصه کرد، و آن محبت کردن به خدا و به یکدیگر است. آنگاه خودش به آن عمل نمود.
همچنین، او با تجسم خود، مصلوب شدن و رستاخیزش، تمام نبوت های عهدعتیق را به انجام رساند.
عیسی مسیح با زندگی بدون گناه به قوانین اخلاقی عمل کرد، با قربانی شدنش به قوانین قضایی و با نحوۀ مرگش به قوانین و مراسم تشریفاتی خدا عمل کرد.
عبرانیان 19:10-20 پس ای برادران، ما به وسیله خون عیسی مسیح، اجازه یافتهایم که با شهامت از راه تازه و زندهای که مسیح از میان پرده به روی ما باز کرده است، یعنی به وسیله بدن خود، به مقدّسترین مکان وارد شویم. (ترجمۀ تفسیری)
در نتیجه چون مسیح به فرامین خدا عمل کرد ما نیز می توانیم چنین کنیم.
نتیجه: چون مسیح به فرامین خدا عمل کرد ما نیز می توانیم عمل کنیم
رومیان 4:8 پس حال، قادریم احکام و دستورات خدا را اطاعت کنیم، زیرا عنان زندگی ما در دست روح خداست نه در دست طبیعت کهنه و گناه آلود ما. (ترجمۀ تفسیری)
بعبارتی عیسی مسیح امکاناتی را فراهم کرد تا ما نیز با همکاری روح القدس به آنچه خدا از ما می خواهد عمل کنیم.
قوانین قضایی قوم یهود از میان برداشته شد.
با از بین رفتن معبد یهود تمام قوانین تشریفاتی نیز از میان برداشته شد.
بنابراین تنها قوانینی که ما موظف به آنجام آنها هستیم، احکام اخلاقی است.
کلام خدا این اطمینان را به ما می دهد که اگر خودمان را به روح القدس بسپاریم تمام قوانین اخلاقی خدا را به قوت او به انجام خواهیم رساند.
موضوع جلسۀ آینده: کلام جاودانی خدا / متی 18:5