انجیل پادشاهی خدا (16)
موعظۀ سر کوه (5)
خوشبحال گرسنگان و تشنگانِ عدالت (متی 6:5)
در ادامۀ مطالعۀ موعظۀ سرکوه عیسی مسیح، امروز می خواهیم از متی 6:5 به مطالعۀ چهارمین خوشابحال تحت عنوان گرسنگان و تشنگان عدالت بپردازیم.
در جلسات گذشته از متی 3:5-5، سه خوشابحال، که سه ویژگی از ساکنان ملکوت آسمان است را بررسی کردیم.
متی 3:5-5 … خوشابحال مسکینان در روح، زیرا ملکوت آسمان از آن ایشان است. خوشابحال ماتمیان، زیرا ایشان تسلّی خواهند یافت. خوشابحال حلیمان، زیرا ایشان وارث زمین خواهند شد. خوشابحال گرسنگان و تشنگان عدالت، زیرا ایشان سیر خواهند شد.
آنچه عیسی مسیح در اینجا بیان می کند به زبان امروزی این است:
کسانیکه به فقر روحانی خود پی برده اند، برای گناهانشان اشک می ریزند و با فروتنی از خدا طلب بخشش می کنند. و در ادامه، یعنی آیۀ 6 عیسی مسیح اضافه می کند که …
متی 6:5 خوشابحال گرسنگان و تشنگان عدالت، زیرا سیر خواهند شد. (ترجمۀ تفسیری)
اشارۀ این آیه به یک اشتیاق شدید، انگیزه، و غیرتی که از درون ما می جوشد، و ما رو به انجام کاری وامیدارد.
این اشتیاق یا انگیزه می تواند هم در جهت مثبت و هم منفی باشد.
در اینجا به چند نمونه از این اشتیاقها از کلام خدا اشاره می کنم.
ابتدا به انگیزه یا اشتیاقهای منفی نگاه می کنیم. بعنوان مثال:
نمونه انگیزه یا اشتیاقهای منفی
اشتیاق منفی، لوسیفر فرشتۀ سایه گستر خداست که اشعیا 13:14 دربارۀ او چنین می گوید:
اشعیا 13:14-14 در دل خود میگفتی: «تا به آسمان بالا خواهم رفت، تخت سلطنتم را بالای ستارگان خدا خواهم نهاد و بر قله کوه اجتماع جلوس خواهم کرد. به بالای ابرها خواهم رفت و مانند خدای متعال خواهم شد.
لوسیفر یا شیطان، در ابتدا فرشتۀ سایه گستری بود که تشنه و اشتیاق شدید برای کسب قدرت و جلال شد. به همین منظور تصمیم گرفت که بالاتر از خدا شود. اما همۀ ما می دانیم که نه تنها موفق نشد بلکه یک سوم از فرشتگان را با خود سقوط داد و از حضور خدا اخراج شد.
اشتیاق منفی، نبوکدنصر پادشاه بابل که در زمان خود بزرگترین امپراطوری را داشت. نبوکدنصر قوی ترین و باشکوه ترین حاکمیت را دارا بود. اما در دانیال 30:4 می خوانیم که اینگونه به غرور گرفتار می شه:
دانیال 30:4 پادشاه متکلم شده، گفت: چه شهر بزرگ و زیبایی! من با قدرت خود این شهر را برای مقر سلطنتم بنا کردم تا شکوه و عظمت خود را به دنیا نشان دهم.
لوسیفر تشنۀ قدرت و نبوکدنصر تشنۀ جلال و خودخواهی بود. خدا بر ضد خودستایی نبوکدنصر، برخاست و به او چنین گفت:
دانیال 31:4-32 این حرف هنوز تمام نشده بود که صدایی از آسمان شنیده شد که میگفت: «ای نبوکدنصر پادشاه، بدان که سلطنت از تو گرفته میشود. تو از میان مردم بیرون انداخته میشوی. با حیوانات وحشی زندگی خواهی کرد و مدّت هفت سال مثل گاو علف خواهی خورد. بعد از آن خواهی دانست که خدای متعال بر تمام ممالک جهان فرمانروایی میکند و آن را به هرکه بخواهد میدهد.» (ترجمۀ مژده)
این ما رو یاد حکایت شخص ثروتمند نادان می اندازد که عیسی مسیح در لوقا 12 آنرا بیان کرد. در آیۀ 17 آن شخص چنین گفت:
لوقا 17:12 (شخص ثروتمند می کوید) آنگاه به خود خواهم گفت: ای مرد خوشبخت، تو برای چندین سال، محصول فراوان ذخیره کرده ای! حالا دیگرراحت باش و به عیش و نوش بپرداز و خوش بگذران!” ”اما خدا به او فرمود: “ای نادان! همین امشب جانت را خواهم گرفت. آنگاه اموالی که اندوخته ای، به چه کسی خواهد رسید؟” (ترجمۀ تفسیری)
خب این بود نمونه هایی از اشتیاق و تشنگی با انگیزه های غلط.
مفهوم عبارات
البته باید یادآور شد که داشتن اشتیاق، تشنگی یا انگیزه کار اشتباهی نیست چون این ویژگی طبیعی هر شخص است. نکتۀ منفی در این نمونه ها این بود که اشتیاق آنها به چیزهای غلط بود.
اما آنچه عیسی مسیح در متی 6:5 اشاره می کند، تشنگی و گرسنگی از نوع منفی نیست، چون مسیح می فرماید که:
متی 6:5 خوشابحال گرسنگان و تشنگان عدالت، زیرا سیر خواهند شد. (ترجمۀ تفسیری)
برای درک مفهوم این آیه مناسب است که قدری به معنی واژه ها و ترتیب قرار گرفتن آنها دقت کنیم.
واژه گرسنگی اغلب به معنای آمادگی بدن برای دریافت غذاست و تشنگی یا عطش به احساس نیاز برای نوشیدن مایعات گفته میشود و میلی غریزی در جهت تثبیت تعادل مایعات بدنِ جانداران است.
اما از آنجائیکه عیسی مسیح در آیۀ مورد نظر، بجای گرسنگی و تشنگی غذایی، به گرسنگی و تشنگی عدالت اشاره می کند، می توان نتیجه گرفت که منظور عیسی مسیح این است که عدالت، برای ما مثل آب و غذا، ارزش حیاتی دارد.
بعبارتی همانطور که زندگی زمینی ما به آب و غذا بستگی دارد، زندگی روحانی ما نیز به عدالت وابسته است.
همانطور که نمی توان بدون آب و غذا به حیات خود ادامه دهیم، به همانطور نیز بدون عدالت نمی توانیم زندگی روحانی داشته باشیم.
اگر قدری از جنبۀ فیزیکی، اهمیت حیاتی تشنگی و گرسنگی را در نظر بگیریم آنگاه به اهمیت سخنان مسیح در این آیه پی خواهیم برد.
دنیا پس از ملاقات یوسف با برادرانش چند بار با قحطی مواجه شد. بعنوان مثال
قحطی در سال 436 قبل از میلاد در روم هزاران کشته بجا گذاشت.
انگلستان در سال 1005 میلادی و سراسر اروپا در سالهای 1016 و 1162 میلادی دچار قحطی شدند.
حتی در قرن 19 که تکنولوژی و صنعت قدری پیشرفت کردند، روسیه، چین، هند و ایرلند دچار قحطی شدند و هزاران نفر بر اثر سوء تغذیه جانشان را از دست دادند.
امروزه نیز در بخشی از آفریقا و هندوستان، هزاران نفر بر اثر سوء تغذیه و امراضی که ناشی از آن است، جانشان را از دست می دهند.
متخصین تغذیه می گویند که، گرسنه ماندن برای مدت طولانی باعث میشود که افراد، دست به خوردن موادی بزنند که هیچگونه ارزش غذایی ندارند. معده با خوردن چنین موادی صرفاً پر شده و احساس گرسنگی از بین میرود. اما در صورت ادامه نرسیدن مواد غذایی به بدن، بر اثر فقر غذایی، به مرگ میانجامد.
سوءتغذیه نوعی بیماری بهشمار میآید که به علت مصرف ناکافی یا بیش از اندازهً یک یا چند مادۀ غذایی بُروز میکند.
در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، یکی از بزرگترین مشکلات مربوط به تغذیه، قحطی و کمبود مواد غذایی لازم برای سوخت و ساز بدن است. با این وجود، سوء تغذیه در همۀکشورهای جهان با نمودهای گوناگون چون چاقی، بدخوری یا کمخوری دیده میشود.
بر پایه آمار سازمان بهداشت جهانی، سوءتغذیه بزرگترین عامل مرگومیر کودکان است.
از مهمترین دلایل سوء تغذیه در جهان میتوان کمبود مواد غذایی و کیفیت نامناسب آنها را نام برد. قحطیها، کمبود آب و خشکی، جنگها و آفات محصولات کشاورزی موجب تشدید این دو مورد میشوند.
افزایش جمعیت، گسترش بیابانها، فقر و رژیم غذایی نادرست به علت نبود اطلاعات و دانش کافی نیز، نقش ایفا میکنند.
در دهه ۱۳۸۰ خورشیدی، آمار مرگومیر به علت گرسنگی به این صورت اعلام شد:
هر ثانیه یک نفر از گرسنگی جان میسپارد (۳۶ میلیون نفر در سال).
هر پنج ثانیه یک کودک از گرسنگی جان میسپارد (۶ میلیون کودک در سال).
طبق سازمان بهداشت جهانی، گرسنگی مهمترین تهدید برای بهداشت عمومی جهانی است. بر اساس آمار سازمان ملل، سوءتغذیه عامل مرگ ۵۸٪ از کل مرگومیر در سال ۲۰۰۶ بودهاست.
بهطور کلی، ۸۰۰ میلیون نفر در جهان دچار قحطیزدگی، و ۳۰۰ میلیون نفر دچار چاقی هستند. مبارزه با سوءتغذیه هماکنون یکی از ۸ هدف توسعه هزارۀ سازمان ملل است.
پس تشنگی و گرسنگی می تواند مرگبار باشد اما، خطر مرگبارتری که انسان را تهدید می کند، تشنگی و گرسنگی روحانی است.
عیسی مسیح با موعظۀ سرکوه، سعی دارد تا توجه مخاطبینش را به نیاز حیاتیشان جلب کند.
او می گوید که: “یکی از ویژگی های ساکنین ملکوت من، انگیزه و اشتیاق بسیار آنها به عدالت است.”
انگیزه و اشتیاق فراوان در غیر مسیحیان هم یافت می شود. اما آنها برای رفع عطش و گرسنگی شان به منابع اشتباهی متوسل می شوند.
دنیا سعی دارد تا عطش و گرسنگی درونی انسان را با عوامل مصموم پر کند. درست مثل سوء تغذیه ای که در موردش صحبت کردیم.
اما، این خلا یا عطش درونی انسان فقط توسط خدا پر می شود. سرگذشت پسر گمشده نیز یک نمونه از این واقعیت است.
کلام خدا در این رابطه چنین هشدار می دهد.
اول یوحنا 15:2-17 به این دنیای گناهآلود و به آنچه به آن تعلق دارد، دل نبندید. کسی که به این چیزها دل ببندد، درواقع نشان میدهد که به خدا دلبستگی ندارد. زیرا وابستگیهای این دنیا و خواستههای ناپاک، میل به داشتن و تصاحب هر آنچه که بنظر جالب میآید، و غرور ناشی از ثروت و مقام، هیچیک از خدا نیست؛ بلکه از این دنیای گناهآلودمیباشد. دنیا نابود خواهد شد و چیزهای گناهآلود آن نیز از بین خواهند رفت، اما هر که طبق خواست خدا زندگی کند، همیشه برقرار خواهد ماند.
عیسی مسیح برای رفع تشنگی و گرسنگی روحانی انسان خود را بعنوان نان حیات و آب حیات ارائه می دهد.
سوالی که اینجا مطرح است این است که شما این تشنگی و گرسنگی را چگونه رفع می کنید؟
پس برای شروع می توانید از خودتان بپرسید که:
من تشنه و گرسنۀ چه چیزهایی هستم. آیا قدرت، تحسین مردم، مقام یا خوش گذرانی؟
عیسی مسیح می گوید که فقط کسانی که تشنه و گرسنۀ عدالتند، خوشبختند.
برای درک مفهوم این گفتۀ عیسی مسیح باید به چند سوال پاسخ دهیم.
1) تشنگی و گرسنگی برای عدالت چه ارتباطی با سایر خوشبحال ها دارد؟
اولین سوال این است که تشنگی و گرسنگی برای عدالت چه ارتباطی با سایر خوشابحالها دارد؟
در پاسخ باید به روندی که در رابطه با خوشابحالهاست توجه کنیم.
بعنوان مثال:
انسان در مرحۀ اول باید به فقر روحانی خود پی ببرد. بعبارتی او خود را در حضور خدا گناهکار، عریان و ناتوان می بیند و برای ادامۀ حیات چاره ای جز متوسل شدن به او نمی یابد.
در مرحلۀ دوم، این حس فقر و درماندگی در انسان غم و ماتم برای خدا، ایجاد می کند.
و در مرحۀ سوم، شخص خود را در برابر قدوسیت خدا، تهی می بیند و فروتن میشه.
حال در مرحلۀ چهارم، به شدت احساس تشنگی و گرسنگی برای عدالتی می کند که فقط خدا قادر به رفع آن است.
پس در اینجا شاهد پیشرفت روند کار هستیم.
یعنی در پاسخ به این سوال که تشنگی و گرسنگی برای عدالت چه ارتباطی با سایر خوشابحال ها دارد، این است که یک رابطۀ پیشرونده!
سوال دومی که باید به آن پاسخ بدیم این است که: مفهوم گرسنه و تشنۀ عدالت بودن چیست؟
2) مفهوم گرسنه و تشنه بودن عدالت چیست؟
منظور از عدالت، همان قدوسیت خداست. اشاره کردیم که گرسنه و تشنگی، به اشتیاق و انگیزه های شدیدِ ما اشاره دارند.
مخاطبین عیسی مسیح کسانی بودند که بخوبی مفهوم گرسنگی و تشنگی را درک می کردند. فعل یونانی (پنان تِی س) Peinentes به مفهوم نیاز شدید یا زجر کشیدن از گرسنگی و تشنگی است. نکتۀ جالب دیگر در اینجا حالت فعل حال استمراری آن است.
به این مفهوم که وقتی من نزد مسیح آمدم، با گرسنگی و تشنگی شدید برای عدالت یا قدوسیتش در حضور او حاضر شدم، الان نیز که او را بعنوان نجات دهندۀ خود پذیرفتم، بیشتر از گذشته، با گرسنگی و تشنگی برای قدوسیتش، او را پیروی می کنم.
پس این گرسنگی و تشنگی در زندگی ما مستمر است. و در واقع مَحَک و علامتی است که به ما نشان می دهد که آیا ما در ملکوت خدا هستیم یا نه.
مردان خدا که از آنها نام بردیم را در نظر بگیرید. آنها وقتی برای اولین بار با خدا ملاقات کردند با گرسنگی و تشنگی برای عدالت و قدوسیت خدا، به حضورش آمدند. بعد از آن وقتی ایمان آوردند نیز این انگیزه و اشتیاق در آنها افزایش یافت و تا آخرین لحظۀ زندگی شان با آنها همراه بود.
بعنوان مثال:
موسی وقتی برای اولین بار خدا را در بوتۀ آتش ملاقات کرد، گرسنه و تشنۀ عدالت و قدوسیت خدا بود و این اشتیاق در تمام دوران زندگی اش با خدا، با او بود و هرگز برای انجام اراده خدا خاموش نشد.
در مورد داود نیز همچنین، او در جوانی مشتاقانه برای خدا سرود می خواند و در پی دل خداوند بود. این اشتیاق هیچگاه در وجودش از بین نرفت.
اعترافی که پولس رسول می کند که مرا زیستن مسیح است و مردن نفع. اشتیاق روز افزون او را برای پیروی از عدالت خداوند را می رساند که هیچگاه در او خاموش نشد.
سومین سوال این است که: گرسنگی و تشنگی ما چطور رفع می شود؟
3) گرسنگی و تشنگی ما چطور رفع می شود؟
خداوند بتوسط عاموس نبی چنین می گوید:
عاموس 11:8-13 خداوند می فرماید: «روزی خواهد رسید که من قحطی شدیدی در این سرزمین پدید خواهم آورد. این قحطی، قحطی نان و آب نخواهد بود، بلکه قحطی کلام خدا. مردم از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب دنبال کلام خدا خواهند دوید ولی موفق به پیدا کردن آن نخواهند شد. در آن روز حتی دختران و پسران جوان نیز از تشنگی ضعف خواهند کرد. (ترجمۀ تفسیری)
دلیل اینکه مردم موفق به رفع گرسنگی و عطش خود نخواهند بود این است که به منابع دیگری روی می آورند. بعضی سعی می کنند که نیازشان را با خوشی زودگذر این دنیا رفع کنند. …
این مسئله متاسفانه در کلیسا هم دیده می شود.
بعضی مسیحیان امروزی، متاسفانه گرسنگی و تشنگی روحانی شان را با روشهای کاذب ارضا می کنند. مثل روشهایی که تندروهای کاریزماتیک دارند.
واژۀ یونانی دیکایوسون Dikaiosun که به فارسی عدالت ترجمه شده، به مفهوم صالح، عادل و تسویه حساب با خداست.
فقط با این مفهوم یعنی زندگی بر مبنای ارادۀ خدا، می توان به خوشبختی واقعی رسید. این گفته به دو مطلب اشاره دارد. اول نجات و دوم تقدس است.
در مفهوم اول یعنی نجات: کسی که گرسنه و تشنۀ عدالت یا قدوسیت خداست اول در جستجوی رستگاری و نجات است. تشنگی برای آزادی و اسارتها دنیوی و منیت هاست. شخص گناهکار اشتیاق شدید برای رها شدن از حضور، قدرت و تسلط گناه، و مجازات آن دارد. این گونه عدالت از ایمان آوردن به مسیح حاصل می شود و شروع یک زندگی تازۀ روحانی با خداست.
خبر خوش عیسی مسیح به زن سامری در این رابطه بود که فرمود:
یوحنا 14:4 کسی که از آبی که من می دهم بنوشد، ابدا تشنه نخواهد شد، بلکه آن آب در وجودش تبدیل به چشمه ای جوشان خواهد شد و او را به زندگی جاوید خواهد رساند. (ترجمه تفسیری)
یوحنا 37:7-38 عیسی با صدای بلند به مردم فرمود: “هر که تشنه است، نزد من بیاید و بنوشد. چنانکه کتاب آسمانی می فرماید، هر که به من ایمان بیاورد، از وجود او نهرهای آب زنده جاری خواهد شد.(ترجمه تفسیری)
در دومین مفهوم: کسی که گرسنه و تشنۀ عدالت و قدوسیت خداست، پس از نجات، زندگی مقدسی را در پیش می گیرد. او در این زندگی جدید، با اشتیاق و انگیزۀ بیشتری برای مقدس تر شدن تلاش می کند. تا در نهایت مانند مسیح گردد.
در نتیجه، این گرسنگی و تشنگی، نشان و علامت یک شخص مسیحی است.
فیلیپیان 9:1 از این رو، برای شما دعا می کنم که محبتتان نسبت به دیگران روزبروز فزونی یابد و دانش و بینش روحانی تان نیز به حد کمال برسد، (ترجمۀ تفسیری)
یک نکتۀ دستوری جالب:
ما در زبان فارسی وقتی می گوئیم که تشنه یا گرسنه هستیم، منظورمان این است که به مقداری آب و غذا برای رفع عطش و گرسنگی مان احتیاج داریم.
اما در زبان یونانی عهدجدید، حالت دستوری واژه هایی که برای گرسنگی و تشنگی بکار گرفته شده از نوع Partitive Genitive می باشد، که اشاره به گرسنگی و تشنگی نامحدود برای یافتن تمام عدالت موجود است. همچنین از حرف تعریف استفاده شده که منظور هر نوع عدالت نیست بلکه فقط عدالتی که از خداست.
مزمور 9:107 او جان تشنه و گرسنه را با نعمتهای خوب سیر میکند.
مزمور 10:34 شیرها نیز گرسنگی میکشند، اما طالبان خداوند از هیچ نعمتی بیبهره نیستند.
مزمور 1:23 خداوند شبان من است؛ محتاج به هیچچیز نخواهم بود.
عیسی مسیح در یوحنا 35:6 می گوید:
یوحنا 35:6 عیسی جواب داد: “من نان حیات هستم. هر که نزد من آید، دیگر گرسنه نخواهد شد و کسانی که به من ایمان آورند، هرگز تشنه نخواهند گردید. (ترجمۀ تفسیری)
بنابراین، این نوع گرسنگی و تشنگی فقط توسط مسیح رفع می گردد.
خب آخرین سوالی که مطرح هست، این است که: از کجا بدانیم که گرسنگی و تشنگی ما واقعی است؟
4) از کجا بدانیم که گرسنگی و تشنگی ما واقعی است؟
بیاید مثل جسلۀ گذشته این مرحله را در دعا با تفتیش کردن دلهامون به این سولات فکر کنیم.
پاسخ به این سوالات، واقعی بودن گرسنگی و تشنگی مان را مشخص می کنند. (پنج سوال)
1) آیا از وضعیت روحانی خود ناراضی هستید؟
پولس رسول از دست این طبیعت گناه آلودش بر خودش وای می فرسته و چنین میگه:
رومیان 24:7-25 طبیعت جدید من به من امر می کند که اعمالم پاک و خوب باشد، اما آن طبیعت کهنه که هنوز در من است، بسوی گناه کشیده می شود. وای که در چه تنگنای وحشتناکی گرفتار شده ام! چه کسی می تواند مرا از چنگ این طبیعت مرگبار آزاد کند؟ خدا را شکر، این کار را خداوند، عیسی مسیح انجام می دهد. (ترجمۀ تفسیری)
2) آیا رضایت در بدست آورن یا داشتن مادیات شما برای شما در درجۀ اول قرار دارد؟ یا حتی از دستن دادن آنها شما را ناراحت می کند؟
بعضی سعی دارند نیاز روحانی خود را با چیزهای غلط برطرف کنند. اما این امکانپذیر نیست. مثلاً نمی توان با تقدیم گل یه شخص گرسنه را سیر کرد.
یا با شنیدن یک موسیقی خوب نمی توان تشنگی را رفع کرد.
همچنین گرسنگی و تشنگی روحانی را نمی توان با مسائل دنیوی و مادیات برطرف نمود.
3) آیا برای خواندن کلام خدا اشتیاق فراوان دارید؟
طبیعی است که برای سیر کردن گرسنگی و رفع تشنگی عدالت باید ازکلام خدا اطاعت کرد. پس کسی که اشتیاق برای عدالت دارد باید بطور طبیعی اشتیاق برای خواندن و عمل کردن به کتابمقدس داشته باشد.
شما هیچ وقت به یک شخص گرسنه التماس نمی کنید که غذا بخورد، از شخصی که تشنه است التماس کنید که آب بنوشد. چون به محض اینکه شخص گرسنه یا تشنه دستش به غذا یا آب برسد، شروع به خوردن و نوشیدن می کند.
4) آیا مسائل روحانی برایتان جذاب است؟
امثال 7:27 شکم سیر حتی از عسل کراهت دارد، اما برای شکم گرسنه هر چیز تلخی شیرین است. (ترجمۀ تفسیری)
5) از خود بپرسید که آیا گرسنگی و تشنگی شما بی شرط و شروط است؟
اگر واقعاً به ارزش و حیاتی بودن نیازتان به عدالت پی بردید، حاضر خواهید بود که هر بهایی برایش بپردازید و برایش شرط و شروط قائل نمی شید.
عیسی مسیح همین کار را با شخص ثروتمندی کرد که می خواست شاگرد او بشود. به او گفت برو و هر چه داری به فقرا بده بعد مرا پیروی کن.
آن شخص حاضر به این کار نشد.
مزمور 20:119 اشتیاق به دانستن اوامر تو، همچون آتش همواره جانم را میسوزاند!
اشعیا 9:26 شب را در اشتیاق تو بسر میبرم و هنگام سپیده دم تو را میطلبم. هنگامی که تو جهان را داوری کنی آنگاه مردم مفهوم عدالت را خواهند آموخت.
عیسی مسیح در حکایت العازر فقیر و شخص ثروتمند می گوید که شخص ثروتمند پس از مرگ چنین درخواستی می کند.
لوقا 24:16 پس فریاد زد: ای پدرم ابراهیم ، بر من رحم کن و ایلعازر را به اینجا بفرست تا فقط انگشتش را در آب فرو ببرد و زبانم را خنک سازد، چون در میان این شعله ها عذاب می کشم!
در جلسۀ آیند به مطالعۀ پنجمین خوشابحال یعنی رحم کنندگان می پردازیم.