الهیات مسیحی (درس پنجم)

کتاب مقدس شناسی(1)

ثبت مکاشفۀ الهی

در درس گذشته دلایل اثبات وجود خدا رو مورد بررسی قرار دادیم و روشن کردیم که خداوند خودش را مکشوف کرده است. حال در این درس می خواهیم بفهمیم که از کجا میتوانیم اطلاعات بیشتری دربارۀ خدا بدست آوریم. بعبارت دیگر می خواهیم دربارۀ منابع الهیاتی و اطلاعات دقیق و مصون از خطا، در مورد خدا را بررسی کنیم.

اصولاً برای کسب اطلاعات در این مورد چهار منبع در اختیار بشر قرار داده شده که شامل:

1)عقل، 2) نور باطنی، 3) کلیسا، 4) کتاب مقدس.

قبلاً در رابطه با دو مورد اول یعنی عقل و نور باطنی و محدودیت های آنها اشاره کردیم اما مطالعۀ امروز ما در رابطه با کلیسا و کتاب مقدس خواهد بود.

ابتدا اختیاراتی را که خدا به کلیسا در رابطه با شناخت خودش داده مورد بررسی قرار میدیم و سپس روشن خواهیم کرد که چطور کتاب مقدس تنها منبع ثبت شده و مصون از خطا برای شناخت خداست.

رئوس مطالب

1) مقدمه ای از منابع مصون از خطای الهیاتی

2) هفت دلیل بر اینکه چرا کتاب مقدس عالی ترین مرجع در ثبت مکاشفۀ الهی است

پس بحث امروز را با مطلب منابع الهیاتی مصون ازخطا شروع میکنیم.

کلیسای کاتولیک روم از مدت ها قبل ادعا کرده است که منبع الهیات مصون از خطاست و در این رابطه چنین میگوید:

خدا تمام مکاشفات خود را، اعم از مکتوب و غیر مکتوب، به کلیسای کاتولیک واگذار نموده و حضور دائمی روح القدس در این کلیسا وجود دارد و از هر نوع تعلیم غلط محفوظ می باشد. این مصون از خطا بودن شامل موضوعات مربوط به ایمان و اخلاق و تمام اموری می گردد که به نظر کلیسا جزء مکاشفۀ الهی است. از این نظر کلیسای کاتولیک رومی، یگانه کلیسای واقعی می باشد.

به عقیدۀ کاتولیکها وقتی اسقفها در مکانی تجمع می کنند، آن اجتماع مصون از خطاست و وقتی پاپ، یعنی اسقف روم، در این مقام سخن میگوید، سخنگوی روح القدس میباشد و رای مصون ازخطای کلیسا را اعلام می کند.

ولی واقعیت این است که خدا به هیچ سازمان مرئی چنین اختیاری نداده است. البته برای تصمیم گیری و تشخیص عقاید صحیح، مناسب است که با ایمانداران واقعی مشورت کنیم چون کلیسا ستون و بنیاد راستی است. این مسئله در سفارش پولس رسول به تیموتاوس در اول تیموتاوس 15:3 مشهود است.

اول تیموتاوس 15:3 تا اگر آمدنم به تاخیر افتاد، بدانی چه نوع افرادی را برای خدمت به کلیسای خدای زنده انتخاب کنی ، کلیسایی که خانه خدا و ستون و پایه حقیقت است. (ترجمۀ تفسیری)

کلیسا به مفهوم بدن نامرئی مسیح، و یک تشکیلات جهانی است خدا در سازمان مرئی حضور ندارد بلکه در قلوب ایماندارانِ واقعی خود ساکن است و هدایت بسوی حقیقت که در انجیل یوحنا 12:16-13 به آن اشاره شده فقط مختص کشیشان و اسقفان کلیسا نیست بلکه برای به مسیحیان ایماندار است و آن هم فقط به این معنی است که آنها را قادر سازد که چیزهایی را که توسط خدا به فراوانی به آنها داده شده است و در کلام او مکتوب میباشد درک نمایند.

یوحنا 12:16-13 ”بسیار چیزهای دیگر دارم که بگویم ، ولی افسوس که حال نمی توانید بفهمید. ولی وقتی روح القدس که سرچشمه همه راستی ها است بیاید، تمام حقیقت را به شما آشکار خواهد ساخت . زیرا نه از جانب خود، بلکه هر چه از من شنیده است خواهد گفت . او از آینده نیز شما را باخبر خواهد ساخت.

پولس رسول هم همین مسئله را به گونه ای دیگر در رساله اول قرنتیان 12:2 تائید میکند.

اول قرنتیان 12:2 خدا در واقع روح خود را به همین منظور به ما عطا فرموده است تا توسط او بر ما آشکار کند که چه هدایای پرشکوهی از لطف و برکت خود، نصیب ما ساخته است . بدیهی است روحی که ما یافته ایم ، با روح این دنیا تفاوت دارد.

بوسیلۀ روشنگری روح القدس هر یک از فرزندان خدا قادر به درک مکاشفات کتاب مقدس میباشند. این عطایی نیست که به یک سازمان مرئی داده شده باشد.

اول یوحنا 20:2 و 27 اما شما مانند اینها نیستید، زیرا روح‌القدس‌ بر شما قرار گرفته‌ و حقیقت‌ را می‌دانید. اما می‌دانم‌ که‌ روح‌ خدا در شماست‌ و به‌ همین‌ جهت‌ نیازی‌ ندارید کسی‌ به‌ شما بیاموزد که‌ چه‌ بکنید، زیرا روح‌ خدا همه‌ چیز را به‌ شما تعلیم‌ خواهد داد؛ هر چه‌ او می‌گوید حقیقت‌ محض‌ است‌ و دروغ‌ در آن‌ یافت‌نمی‌شود. پس‌، همانگونه‌ که‌ به‌ شما تعلیم‌ داده‌ است‌، همیشه‌ در مسیح‌ بمانید و هرگز از او دور نشوید.

در واقع روح القدس کلام و آموزه های مسیح را بما یادآور می شود.

پس با در نظر گرفتن این حقیقت که خدا هیچ سازمان مرئی را اختیار تام نداده که سخنگوی او باشد و نیز کلیسا که بدن نامرئی مسیح در جهان است باید مطیع کلام خدا باشد بجاست که در این قسمت از درس بیشتر در رابطه با کتاب مقدس که ثبت مکاشفۀ الهی است صحبت کنیم.

کتاب مقدس : ثبت مکاشفۀ الهی

امکان درک الهیات و خداشناسی بر این اساس قرار دارد که خدا خود را مکشوف فرموده است و انسان دارای استعدادهایی برای درک آن می باشد. دربارۀ استعداد انسان به اندازۀ کافی بحث شد ولی در مورد مکاشفۀ الهی بررسی بیشتری لازم است.

نظر صحیح مسیحی همیشه این بوده که خدا خود را مکشوف کرده و این مکاشفه در کتاب مقدس ثبت شده است. به همین دلیل کتاب مقدس عالی ترین مرجع و اساس الهیات مسیحی میباشد.

حال میخواهم به 7 دلیل مربوط به اینکه کتاب مقدس عالی ترین مرجع الهیات مسیحی است اشاره کنم.

هفت دلیل مربوط به اینکه کتاب مقدس عالی ترین مرجع الهیات مسیحی است

دلیل اول دلیل مربوط به ذات انسان و خدا (The Priori Argument)

این دلیل را میتوان اینطور خلاصه کرد که با توجه به ذات خدا و انسان خیلی طبیعی به نظر میرسد که خدا خود رامکشوف سازد و قسمت هایی از این مکاشفه که برای شناختن حقایق الهی ضروری می باشد به ثبت برسد.

انسان نه فقط گناهکار و به محکوم به موت ابدی است، بلکه از خدا نیز دور است و اطلاعی از مقاصد الهی و راه نجات ندارد و با قدرت خود نمیتواند به سوی خدا برگردد بعبارت دیگر در وضع فلاکت باری بسر می برد ولی خودش از این وضع بطور کامل باخبر نیست و راه نجات از این وضع را نمیداند و نمیتواند خودش را نجات بدهد. مکاشفۀ ثبت نشدۀ الهی نمیتواند این مسائل را حل کند. با توجه به مراتب فوق کاملاً واضح است که انسان برای مهم ترین مسئلۀ زندگی یعنی سعادت ابدی خود به تعلیم مصون از خطا احتیاج دارد.

خدا با توجه به ذات و سیرت الهی خود، این احتیاج عمیق انسان را برآورده کرده. خدای ما مسیحیان خدایی است که دانای مطلق و قدوس و مهربان و قادر مطلق است.

چون دانای مطلق است، تمام احتیاجات انسان را میداند

و چون قدوس میباشد، نمیتواند انسان را که در گناه سقوط کرده است به مصاحبت خود بپذیرد

و چون مهربان است حتماً برای نجات انسان نقشه ای دارد

وچون قادر مطلق می باشد نه فقط میتواند خود را مکشوف سازد بلکه قادر است آن قسمت هایی از مکاشفه را که برای نجات انسان لازم میباشد به ثبت برساند و تازه فراتر از این، او حتی قادر است که از آنچه که به ثبت رسانده کاملاً حفظ کند. (بقول ما ایرانیها دست نخورده باقی بگذارد)

دلیل دوم دلیل مربوط به تطبیق روابط

این دلیل بر مبنای تطبیق روابط بین موجودات زنده پایه ریزی شده است و ضمن اینکه دلیلِ اول را تقویت میکند، احتمال ثبت مکاشفۀ الهی را نیز تائید می نماید. این دلیل دارای دو قسمت می باشد.

اولاً در روابط شخصی بین اشخاص میبینیم که ابراز عقاید یا مکاشفه وجود دارد. این مورد حتی در بین حیوانات هم دیده میشود که احساسات خود را به وسیلۀ صدا بروز میدهند. در تمام قسمت های اجتماع یک نوع زبان برای ابراز نظرات وجود دارد. در بین افراد ارتباط مستقیم دیده میشود که بوسیلۀ آن افکار باطنی آشکار میشود بطوری که میتوان آنها را به خوبی درک کرد. به همین صورت هم، به این نتیجه می رسیم که

خدا هم میتواند خود را مکشوف کند. هر چند این دلیل به طور قطع ثابت نمی کند که مکاشفۀ الهی در یک کتاب ظاهر میگردد ولی احتمال آن را تائید مینماید.

ثانیاً در طبیعت علائمی از بهبودی و شفا وجود دارد و در زندگی افراد و ملت ها نشانه هایی از تحمل و بردباری و مداخلۀ الهی دیده میشود که ما را امیدوار میسازد. مثلاً شفای اعضای بدن انسان و بهبودی امراض و نظایر آن مشاهده میگردد. این علائم نشان می دهند که خدای ما، خدایی بردبار و مهربان است.

پولس رسول در بشارت خود به اهالی شهر لستره (ترکیه امروزی) چنین میگوید:

اعمال 15:14-17 ”ای مردم ، چه می کنید؟ ما هم مثل خود شما انسان هستیم ! ما آمده ایم به شما بگوییم که از این کارها دست بردارید. ما برای شما مژده آورده ایم و شما را دعوت می کنیم که این چیزهای بیهوده را نپرستید و بجای آن در حضور خدای زنده دعا کنید که آسمان و زمین و دریا و هر چه را که در آنهاست آفرید. در دوران گذشته ، خدا قوم ها را بحال خود رها کرد تا به هر راهی که می خواهند بروند، با اینکه برای اثبات وجود خود، همواره دلیل کافی به ایشان می داد، و از رحمت خود به موقع باران می فرستاد، محصول خوب و غذای کافی می داد و دل همه را شاد می ساخت .”

این دلیل ما را کمی از دلیل اول جلوتر میبرد. دلیل اول نشان میدهد که امکان دارد خدا به کمک انسان گناهکار بشتابد. دلیل دوم، با نشان دادن این حقیقت که خدا در میان انسانها عمل شفابخش انجام میدهد و با آنها با مهر و محبت رفتار می نماید، ثابت میکند که خدا حتماً به مخلوقات خود کمک خواهد فرمود. ولی این دلیل دوم هم نمیتواند صد در صد ثابت کند که نقشه ها و وعده های الهی در کتابی ثبت شده است.

دلیل سوم – دلیل مربوط به فناناپذیر بودن کتاب مقدس

وقتی به این واقعیت توجه میکنیم که غالب کتاب ها از تاریخ انتشار خود بیش از بیست و پنج سال دوام نمی آورند و کتاب های کمی وجود دارند که بیش از یک قرن دوام بیاورند و فقط کتب بسیار نادری میتوانند هزار سال باقی بمانند، در آن موقع می فهمیم که کتاب مقدس کتاب بی نظیری است. علاوه بر این، وقتی در نظر میگیریم که کتاب مقدس در تحت چه شرایط مشکلی به موجودیت خود ادامه داده است، به اهیمیت موضوع بیشتر پی میبریم. به قول یکی از علمای الهیات: گتاب مقدس نه فقط بیش از هر کتاب دیگری مورد تمجید و احترام بوده بلکه بیش از هر کتاب دیگری مورد مخالفت و جفا قرار گرفته است.

دشمنان کتاب مقدس تلاش زیادی کردند تا نه تنها آنرا بی ارزش بلکه نابود کنند و در صورتی که در اجرای این هدفشان موفق نشوند لااقل اعتبار الهی آن را از بین ببرند. در اینجا به چند نمونه از این تلاش ها اشاره میکنیم.

امپراطورهای روم به زودی متوجه شدند که پایه ایمان مسیحیان در کتاب مقدس است. به همین دلیل در از بین بردن آن کوشش فراوان بعمل آوردند. یوکلِتین (Diocletian) در سال 303 میلادی طی فرمانی دستور داد که تمام نسخه های کتاب مقدس سوزانیده شود. او به قدری مسیحی به قتل رسانید و به قدری کتاب مقدس از بین برد که مسیحیان مجبور شدند مخفی شوند و ساکت بمانند و او خیال کرد تمام کتاب مقدس ها

را از بین برده است. وی با غرور اعلام کرد که دین مسیح نابود گردید و پرستش خدایان دوباره برقرار شد. ولی چند سال بعد کنستانتین به سلطنت رسید و مسیحیت را دین رسمی امپراطوری روم ساخت.

در قرون وسطی، عالمان، اعتقادنامه را از کتاب مقدس بالاتر قرار دادند و به همین دلیل به تدریج سنت ها و روایات کلیسایی اهمیت بیشتری پیدا کردند. کلیسای دولتی در آن زمان حق تفسیر کتاب مقدس را به خود اختصاص داده بود و مطالعه کتاب مقدس توسط غیر روحانیون، مشکوک و ممنوع اعلام شد.

در دورۀ اصلاحات کلیسا وقتی کتاب مقدس به زبان معمولی مردم ترجمه شد، کلیسای سنتی به استناد اینکه غیرروحانیون صلاحیت تفسیر کتاب مقدس را ندارند، محدودیت های زیادی در این مورد بوجود آورد. خوانندۀ کتاب مقدس نمیتوانست آن را برای خودش تفسیر کند. بسیاری، به این دلیل که پیرو مسیح بودند و به کتاب مقدس ایمان کامل داشتند، جان خود را از دست دادند. حتی قوانینی در مورد ممنوعیت چاپ کتاب مقدس تصویب شده بود.

بعنوان مثال ولتر (Voltaire)، فیلسوف معروف و بی دین فرانسوی قرن 18 در زمان خود پیشگویی کرد که مسیحیت حداکثر تا صد سال بعد از بین خواهد رفت.

فرامین پادشاهان و محدودیت های کلیسایی هیچ کدام نتوانست کتاب مقدس را از بین ببرد. این نوع تلاش ها هر چه بیشتر می شود، انتشار کتاب مقدس بیشتر افزاریش می یابد.

از آخرین تلاش هایی که برای نابودی کتاب مقدس در حال حاضر بعمل می آید این است که آنرا در سطح کتاب های ادیان قدیمی قرار میدهند. این تلاش کنندگان که میبینند نمیتوانند از انتشار کتاب مقدس جلوگیری کنند سعی میکنند که اعتبار الهی آن را از بین ببرند.

ولی کتاب مقدس علی رغم تمام این مخالفتها و دشمنی هایی که علیه آن انجام شده، نیروی الهی خود را حفظ کرده است و توسط میلیون ها ایماندار در سرتاسر جهان مورد مطالعه قرار میگیرد و تا کنون به بیش از دو هزار و چهارصد زبان و لحجه در دنیا ترجمه شده است.

پس از اینکه کتاب مقدس در طی صدها سال بصورت فناناپذیری باقی مانده میتوان فهمید که مکاشفۀ الهی و کلام ثبت شدۀ خداست.

دلیل چهارم مربوط به خصوصیات کتاب مقدس

مورد چهارمی که میخواهیم بررسی کنیم مربوط به خصوصیات کتاب مقدس میباشد. بررسی ویژگی های کتاب مقدس به ما کمک میکند تا آنرا بعنوان مکاشفۀ ثبت شده خدا بپذیریم.

این قسمت از مطالعه را در دو بخش انجام میدهیم.

بخش اول محتوای کتاب مقدس

بخش دوم یکپارچگی یا وحدت پیام کتاب مقدس

محتوای کتاب مقدس

کتاب مقدس دربارۀ شخصیت و وحدانیت و تثلیث اقدس الهی سخن میگوید،

قدوسیت و محبت خدا را تشریح مینماید،

کائنانت را مخلوق مستقیم خدا و

انسان را دارای صورت و سیرت الهی میداند،

سقوط انسان را نتیجۀ عصیان عمدی علیه ارادۀ مکشوف الهی محسوب میکند،

گناه را عهدشکنی و انسان گناهکار را محکوم به مجازات ابدی میداند،

خدا را تنها فرمانروای خلقت و کائنات میداند.

نقشه خدا برای نجات انسان را به تفصیل تشریح مینماید.

آیندۀ جهان را از نظر اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و روحانی پیشگویی می نماید، و علاوه بر آن،

پایان همه چیز را در بازگشت ثانوی مسیح و رستاخیز مردگان و داوری نهایی و سلطنت هزارسالۀ مسیح و وضع ابدی جهان بیان میکند.

با توجه به همۀ این مطالب، شکی نیست که کتاب مقدس توسط خدای قدوس و ابدی به ما بخشیده شده است.

در مرحله دوم باید به یکپارچگی یا وحدت پیام کتاب مقدس توجه کنیم.

یکپارچگی یا وحدت پیام کتاب مقدس

هر چند کتاب مقدس توسط حدود چهل نفر در دوره ای به طول تقریباً یک هزار و ششصد سال نوشته شده اما کتاب واحدی است.

کتاب مقدس شامل یک تعلیم، یک اصول اخلاقی، و تنها یک راه نجات برای بشر میباشد.

وقایع ثبت شده در کتاب مقدس به هیچ وجه با یکدیگر متناقض نیستند بلکه به گونه ای مکمل یکدیگر میباشند.

مثلاً نوشته ای که در بالای صلیب مسیح وجود داشت بی شک این بود: این است عیسی ناصری، پادشاه یهود ولی در چهار انجیل به این صورت ذکر شده:

در انجیل متی 37:27          این است عیسی، پادشاه یهود

در انجیل مرقس 26:15       پادشاه یهود

در انجیل لوقا 38:23           این است پادشاه یهود

در انجیل یوحنا 19:19         عیسی ناصری، پادشاه یهود

 وقتی مفهوم صحیح و هدف شریعت و فیض را میفهمیم، متوجه میشویم که هر دو هماهنگی کامل دارند.

وقتی وقایع ثبت شدۀ کتاب مقدس را در مورد اشخاص و ملتهای شریر مورد بررسی قرار می دهیم، به نتایج فوق العاده مفید و آموزنده ای میرسیم.

یکپارچگی آموزۀ روح القدس را میتوان در جنبۀ تکاملی مکاشفه الهی در کتاب مقدس مشاهده کرد.

 بر خلاف کتاب دینی مسلمانان و زرتشتیان و بودایی ها، که غالباً شامل مطالبی ناهماهنگ و بدون ابتدا و انتها میباشند، کتاب مقدس دارای وحدت و هماهنگی اعجاب آمیزی است.

هیچ انسانی نمیتواند چنین جهانبینی و فلسفۀ زندگی بی نظیری به وجود آورد. چه نویسنده ای میتواند چنین اثری هماهنگ و تغییر ناپذیر در طی دوران و اعصار خلق کند؟

با توجه به محتوا و وحدت کتاب مقدس، قطعاً به این نتیجه میرسیم که کتاب مقدس مکاشفۀ الهی میباشد.

Rene Pache یکی از علمای الهیات فرانسوی چنین میگوید:

فقط خداوند، که برای او زمان مفهومی ندارد، میتواند در یک لحظه سرنوشت بشر را تصویر نماید. او از ازل تا به ابد خدا است (مزمور 2:90). او در یک لحظه تمام گذشته و آیندۀ بشریت را می بیند. تنها او که الهام کنندۀ کتاب مقدس است، میتواند علت صحت و دقت دیدگاه کتاب مقدس باشد.

با در نظر گرفتن خصوصیات کتاب مقدس به این نتیجۀ قطعی میرسیم که کتاب مقدس ثبت مکاشفۀ الهی است.

دلیل پنجم دلیل مربوط به تاثیر کتاب مقدس

قرآن، کتاب مورمون، کتاب دانش و تندرستی با کلید کتابمقدس، مربوط به فرقۀ کریستین ساینس، زند اوستا، آثار کنفسیوس، همگی در تاریخ جهان تاثیر زیادی داشته اند. ولی تاثیر آنها در مقایسه با تاثیر کتاب مقدس بسیار متفاوت میباشد. کتاب های ذکر شده نظر محدودی در مورد خدا و گناه دارند و از نظری این حقایق را انکار نموده اند. آنها در مورد زندگی یک نوع بی تفاوتی درویشانه بوجود آورده اند و این امر در طرز فکر مردم تاثیر سو و ناروایی داشته است.

کتاب مقدس، برخلاف کتاب های ذکر شده، در تمام جنبه های زندگی عالی ترین تغییرات و تاثیرات را ایجاد کرده است. تحت تاثیر کتاب مقدس، شاهکارهای بسیار عالی در هنرهای زیبا، معماری و ادبیات و موسیقی خلق شده است. قوانین و اصلاحات اجتماعی در تمام زمینه ها بوجود آمده. در جهان هیچ کتاب دیگری وجود ندارد که به اندازه کتاب مقدس منشاء برکات فراوان برای بشریت باشد. بی شک همین امر نشان میدهد که کتاب مقدس مکاشفۀ الهی برای رفع تمام احتیاجات انسانها است. علاوه بر نکات فوق، مهم ترین تاثیر کتاب مقدس این است که باعث ایجاد تولد تازه در میان میلیون ها انسان شده است.

دلیل ششم   مربوط به تحقق نبوت ها

این دلیل را میتوان جزئی از دلایل مربوط به خصوصیات کتاب مقدس دانست ولی با توجه به اهمیت فوق العاده ای که دارد آن را جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم. در مورد نبوت های مربوط به آینده، در اینجا

موضوع را از این نظر مطرح میکنم که میتوان به وسیلۀ نبوت های مربوط به آینده ثابت کرد که کتاب مقدس ثبت مکاشفۀ الهی میباشد. فقط خدا میتواند آینده را مکشوف کند. نبوت هایی که تحقق می یابند نشان میدهند که

 نویسندگان آنها نوعی آگاهی ماوراءالطبیعی داشتند. پطرس رسول از این واقعیت اطلاع داشت زیرا در مورد پیامبران عهدعتیق میفرماید:

دوم پطرس 21:1 زیرا که نبوّت به اراده انسان هرگز آورده نشد: بلکه مردمان به روح‌القدس مجذوب شده، از جانب خدا سخن گفتند.

با بررسی نبوتهای تحقق یافته در عهدعتیق ثابت میشود که مکاشفۀ الهی وجود دارد. اکنون بعضی از نبوت ها رامورد بررسی قرار میدهیم.

نبوت های مربوط به پراکنده شدن قوم اسرائیل در جهان دقیقاً تحقق یافته اند (تثنیه 15:28-65)، ارمیا 4:15 و 13:16 هوشع 4:3).

در تحقق نبوت ها میخوانیم که  سامره سقوط می کند ولی یهودا حفظ میشود (اول پادشاهان 15:14، اشعیا 6:7-8، هوشع 6:1و7).

یهودا و اورشلیم، هر چند از دست آشور در امان می ماند ولی به دست بابلی ها می افتاد (اشعیا 6:39، ارمیا 9:25-12).

انهدام سامره قطعی بود (میکاه 6:1-9) ولی اورشلیم بعداً آزاد می شود (ارمیا 10:29-14).

نام رهایی رهندۀ یهودا یعنی کورش کبیر در کتاب مقدس ذکر شده است (اشعیا 28:44 و 1:45).

تحقق نبوت ماد و فارس که بابلی ها را شکست می دهند (اشعیا 2:21، دانیال 28:5).

تحقق شهر اورشلیم و ساخت مجدد عبادتگاه آن (اشعیا 28:44).

نبوت های مربوط به چهار امپراطوری عظیم جهان که در دانیال بابهای دوم و هفتم مذکور می باشد عملی شد. بعضی از قسمتهای مربوط به چهارمین امپراطوری هنوز عملی نشده اما در آینده به وقوع خواهند پیوست و ما را به بازگشت ثانوی مسیح خواهد رسانید ولی بقیه تماماً تحقق یافته اند،

برای اثبات حقانیت نبوت های کتاب مقدس موارد زیاد دیگری وجود دارد که از آن میتوان به این موارد اشاره کرد،

افزایش علم و مسافرت در روزهای آخر (دانیال 4:12).

ادامۀ جنگ ها و اخبار جنگ ها (متی 6:24و7) و

 افزایش شرارت (دوم تیموتاوس 1:3-13)

حال شما بمن بگوئید که کدام انسانی و با چه قدرتی قادر به پیشگویی چنین امور عظیمی میتواند باشد؟ پس میتوان گفت که کتاب قدس حقیقتاً ثبت مکاشفۀ الهی است.

 دلیل هفتم مربوط به ادعاهای خود کتاب مقدس

کتاب مقدس نه فقط ادعا میکند که مکاشفه ای از طرف خداست بلکه مصون از خطا نیز هست. دربارۀ مصون از خطا بودن کتاب مقدس بعداً بحث خواهیم کرد. اما در اینجا فقط به ادعاهای کتاب مقدس دربارۀ اینکه مکاشفۀ الهی می باشد میپردازیم. عده ای ایراد میگیرند که ادعاهای کتاب مقدس دربارۀ خودش نمی تواند دلیلی بر حقانیت آن باشد. حال اگر ما در پاسخ بتوانیم حقانیت و اصالت کتاب های مختلف کتاب مقدس و صحت نظرات آنها را به اثبات برسانیم، پس میتوانیم ادعاهای کتاب مقدس را دربارۀ خودش هم معتبر بدانیم. مثلاً اگر سفیری دارای اعتبارنامه معتبر باشد، میتوانیم سخنان او را در مورد کشور متبوعش بپذیریم.

در تورات غالباً به چنین سخنانی برخورد می نماییم:

خداوند موسی را خطاب کرده گفت (خروج 1:14، لاویان 1:4، اعداد 1:4، تثنیه 48:32)

به موسی دستور داده شد که سخنانی را که خدا به او فرموده بود در کتابی بنویسد (خروج 14:17 و 27:34) و او این دستور را اجرا کرد (خروج 4:24 و 28:34، اعداد 2:33، تثنیه 9:31 و 22 و 24).

همچنین پیامبران میفرمایند: زیرا خداوند سخن میگوید (اشعیا 2:1)

آنگاه خداوند به اشعیا گفت (اشعیا 3:7)

خداوند . . . چنین میگوید (اشعیا 1:43)

این است کلامی که از جانب خداوند به ارمیا نازل شده گفت (ارمیا 1:11)

کلام یهوه بر حزقیال … نازل شد (حزقیال 3:1

کلام خداوند که … بر هوشع بن بئیری نازل شد (هوشع 1:1)

این نوع جملات حدود 3800 بار در عهدعتیق تکرار شده است و بدین طریق معلوم میشود که کتاب مقدس ادعا دارد که مکاشفه ای الهی است.

نویسندگان کتاب مقدس هم ادعا میکنند که پیام خدا را اعلام میدارند.

پولس ادعا میکند که موضوعاتی را که نوشته است احکام الهی میباشد.

اول قرنتیان 37:14 اگر کسی خود را نبی یا روحانی پندارد، اقرار بکند که آنچه به شما می‌نویسم، احکام خداوند است.

و اعلام میدارد که مردم باید موعظه های او را بعنوان کلام خدا بپذیرند.

اول تسالونیکیان 13:2 و از این جهت ما نیز دائماً خدا را شکر می‌کنیم که چون کلام خدا را که از ما شنیده بودید یافتید، آن را کلام انسانی نپذیرفتید، بلکه چنانکه فی‌الحقیقۀ است، کلام خدا که در شما که ایماندار هستید عمل می‌کند.

 و نجات مردم بستگی دارد به قبول تعالیمی که او میدهد

غلاطیان 8:1 بلکه هرگاه ما هم یا فرشته‌ای از آسمان، انجیلی غیر از آنکه ما به آن بشارت دادیم به شما رساند، اَناتیما باد.

پطرس رسول مایل است خوانندگانش به یاد بیاورند کلماتی را که انبیای مقدس پیش گفته اند و حکم خداوند و نجات دهنده را که به روسلان شما داده شد

دوم پطرس 2:3 یعنی‌ همان‌ مطالبی‌ را که‌ از انبیای‌ مقدس‌ و از ما رسولان‌ مسیح‌ آموخته‌اید، زیرا ما سخنان‌ خداوند و نجات‌دهنده‌مان‌ را به‌ گوش‌ شما رساندیم‌. (ترجمۀ تفسیری)

نویسندۀ رساله به عبرانیان مجازاتهای شدیدی برای کسانی پیش بینی میکند که کلامی را که توسط رسولان از طرف خداوند تائید شده است رد میکند. مجازات این اشخاص از مجازات ردکنندگان شریعت موسی شدیدتر خواهد بود.

عبرانیان 1:2-4 پس حال که پی بردیم عیسی مسیح دارای چه مقام والایی است ، باید به پیغام و کلامی که شنیده ایم ، بدقت توجه نماییم ، مبادا ایمان خود را از دست بدهیم . زیرا اگر پیغام و کلامی که بوسیله فرشتگان آورده شد، دارای اعتبار و لازم الاجرا بود، و هر که از آن تخلف و نافرمانی می کرد، بحق مجازات می شد، چگونه امکان دارد که ما از مجازات بگریزیم ، اگر نسبت به چنین نجات عظیمی بی اعتنا باشیم ؟ زیرا این مژده را ابتدا عیسای خداوند اعلام نمود، و بعد کسانی که آن را از دهان او شنیدند، آن را برای ما تائید کردند. خدا نیز با علامات ، کارهای شگفت انگیز، معجزات گوناگون و عطایایی که روح القدس مطابق اراده خود می بخشد، صحت کلام ایشان را ثابت نمود.

دلایل حقانیت و اعتبار کتاب مقدس وقتی با هم در نظر گرفته شود بسیار قوی است. اگر هر یک از دلایل را به تنهایی در نظر بگیریم ممکن است کاملاً قانع کننده نباشد ولی اگر نکته مهم هر یک از دلایل رامورد توجه قرار دهیم و همه را با هم در نظر بگیریم به این حقیقت قطعی خواهیم رسید که کتاب مقدس مکاشفۀ ثبت شدۀ الهی و مصون از خطا می باشد.