الهیات مسیحی
درس 43
آخرت شناسی (قسمت چهارم) رستاخیزها
این درس چهارمین قسمت از مبحث آخرت شناسی، تحت عنوان رستاخیزها، از مجموعه دروس الهیات مسیحی است.
اگر چه در رابطه با رستاخیز مردگان در برنامه های پیشین اشاراتی شده، اما امروز به تفصیل به این موضوع خواهیم پرداخت.
پس توجه شما رو به رئوس مطالب امروز جلب می کنم.
مطالعۀ امروز ما در سه بخش انجام خواهد شد که شامل این عناوین هستند.
بخش اول – قطعی بودن رستاخیزها
بخش دوم – ماهیت رستاخیزها
بخش سوم – زمان رستاخیزها
در بخش اول یعنی قطعی بودن رستاخیزها، به بررسی سه نکته خواهیم پرداخت که از این قرارند:
1) وجود، پس از مرگ
2) تعلیم عهدعتیق در مورد رستاخیز بدن
3) تعلیم عهدجدید در مورد رستاخیز بدن می باشند.
و در بخش دوم که تحت عنوان “ماهیت رستاخیزها“، می باشد به مطالعۀ دو مطلب تحت این عناوین خواهیم پرداخت.
1) واقعیت رستاخیز بدن زنده شده
2) ویژگی های بدن زنده شده
و در خاتمه، بخش سوم، تحت عنوان “زمان رستاخیزها“، را بررسی خواهیم کرد.
در مقدمه باید عرض کنم که رستاخیز پس از مرگ، معمائیست که از بتدای تاریخ، ذهن بشر را بخود مشغول کرده است.
بعنوان مثال در ایوب باب 14 آیۀ 14 چنین می خوانیم:
ایوب 14:14 وقتی انسان بمیرد، آیا دوباره زنده میشود؟ (ترجمۀ تفسیری)
در پاسخ به این سوال برخی رستاخیز را کاملاً مردود داستند. از آن جمله، در زمان مسیح، گروهی از یهودیان بنام صدوقیان بوند که منکر رستاخیزِ مردگان بودند.
متی23:22 در همان روز، یک دسته از صدوقی ها که معتقد بودند مرگ پایان زندگی است و قیامتی در کار نیست ، نزد عیسی آمدند… (ترجمۀ تفسیری)
انکار رستاخیز حتی در بین مسیحیان اولیه نیز دیده می شد، بطوریکه پولس رسول در رساله اول قرنتیان از ایمانداران کلیسا چنین سوالی را مطرح می کند.
اول قرنتیان 12:15 چگونه است که بعضی از شما اکنون می گویید که مرده ها هرگز زنده نخواهند شد؟ (ترجمۀ تفسیری)
در مقابل ناباوران به رستاخیز، عده ای هم بوده اند که به قیامت مردگان ایمان داشتند، ولی زنده شدن بدن را انکار می کردند.
بهترین مرجع برای حل معما و پاسخ به سوالات بسیاری که پیرامون رستاخیز مطرح شده، کتاب مقدس می باشد.
از این جهت مطالعه مان را با بخش اول تحت عنوان قطعی بودن رستاخیز آغاز می کنیم.
*** بخش اول- قطعی بودن رستاخیز
اعتقاد به زندگی پس از مرگ باعث شد که مصریان قدیم به مردگان خود توجه مخصوصی داشته باشند و یا بابلی ها از زندگی پس از مرگ در ترس و وحشت باشند. سقراط معتقد بود که زندگی پس از مرگ ادامه دارد. سرخ پوستان آمریکا در انتظار رسیدن به شکارگاه های دنیای دیگری بودند.
ادیان بودایی، هندو، برهمایی، کنفسیوس و اسلام، همگی معتقدند که انسان بعد از مرگ به حیات خود ادامه می دهد. این اعتقاد همگانی از کجا آمده است؟ آیا این احساس قلبی انسان، یک احساس کاذب است؟
به طور کلی خواه از نظر امید یا ترس، انسان به نوعی به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارد.
پس از این مقدمه، از آنجائیکه باور ما مسیحیان بر مبنای کتاب مقدس می باشد، معتقدیم که ماهیت زندگی پس از مرگ، بسیار فراتر از دیگر باورهاست.
از این جهت قطعی بودن رستاخیز را در سه مورد 1) وجود پس از مرگ 2) تعلیم عهدعتیق در مورد رستاخیز بدن و 3) تعلیم عهدجدید در مورد رستاخیز بدن بررسی خواهیم کرد.
پس با هم به مطالعۀ اولین مورد تحت عنوان “وجود پس از مرگ“ از کلام خدا، می پردازیم.
1 – وجود، پس از مرگ
علم، با اعتقادی که در مورد باقی بودن ماده و انرژی دارد، نمی تواند اعتقاد ما مسیحیان را خلاف عقل بداند.
فلسفه نیز، که بی عدالتی های این زندگی را می پذیرد، باید زندگی پس از مرگ را بجهت رسیدن به عدالت، قبول کند. این احتمالات، در کتاب مقدس به اطمینان تبدیل می گردند.
عهد عتیق تعلیم می دهد که زندگی پس از مرگ وجود دارد.
کلام خدا می فرماید که تمام بدکاران و کسانی که خدا را فراموش می کنند به گور یا هاویه (که در عهد جدید عالم ارواح نامیده شده) خواهند رفت.
مزمور 17:9 شریران به هاویه خواهند برگشت و جمیع امّتهایی که خدا را فراموش میکنند،
مزمور 17:31 ای خداوند، به تو متوسل شدهام، نگذار سرافکنده شوم. بگذار بدکاران شرمنده شوند و خاموش به قبرهایشان فرو روند. (ترجمۀ تفسیری)
مزمور 14:49 آنها (گناهکاران) گوسفندانی هستند که بسوی هلاکت پیش میروند زیرا «مرگ» آنها را شبانی میکند. صبحگاهان، شروران مغلوب نیکان میشوند و دور از خانههای خود، اجسادشان در عالم مردگان میپوسد.
اشعیا 14:5 دنیای مردگان با ولع زیاد دهان خود را باز کرده، تا آنها را به کام خود فرو برد. بزرگان و اشراف زادگان اورشلیم همراه مردم عادی که شادی میکنند، همگی طعمه مرگ خواهند شد. (ترجمۀ تفسیری)
کلام خدا تائید می کند که عادلان هم می میرند.
ایوب13:14 ای کاش مرا تا زمانی که خشمگین هستی در کنار مردگان پنهان میکردی و پس از آن دوباره به یاد میآوردی. (ترجمۀ تفسیری)
ایوب 16:17 امیدم با من به گور میرود و با هم در دل خاک خواهیم خوابید! (ترجمۀ تفسیری)
مزمور 5:6 زیرا اگر بمیرم (مرگ جسم) نخواهم توانست تو را به یاد آورم و ستایشت کنم.
مزمور 10:16 زیرا تو مرا در چنگال مرگ رها نخواهی کرد و کسی را که دوستش داری نخواهی گذاشت از بین برود. (ترجمۀ تفسیری)
یعقوب در انتظار بود که نزد فرزند خود یوسف به گور یا هاویه برود.
پیدایش 35:37 همۀ پسران و همۀ دخترانش به تسلی او برخاستند. اما تسلی نپذیرفت، و گفت: «سوگوار نزد پسر خود به گور فرود میروم.» پس پدرش برای وی همی گریست. (ترجمۀ تفسیری)
حزقیا مرگ را وارد شدن به دریای هاویه می دانست.
اشعیا 10:38 من گفتم: «اینک در فیروزی ایّام خود به درهای هاویه میروم و از بقیّه سالهای خود محروم میشوم. (ترجمۀ تفسیری)
عبارت “ به قوم خود ملحق شده“ در آیات بسیاری از کلام خدا نمایانگر، اعتقاد به هاویه رفتن، می باشد.
بعنوان مثال:
پیدایش 8:25و17 و ابراهیم جان بداد، و در کمال شیخوخیت، پیر و سیر شده، بمرد. و به قوم خود ملحق شد… و مدت زندگانی اسماعیل، صد و سی و هفت سال بود که جان را سپرده، بمرد و به قوم خود ملحق گشت.
پیدایش 29:35 و اسحاق جان سپرد و مرد، و پیر و سالخورده به قوم خویشپیوست. و پسرانش عیسو و یعقوب او را دفن کردند.
پیدایش 33:49 و چون یعقوب وصیت را با پسران خود به پایان برد، پایهای خود را به بستر کشیده، جان بداد و به قوم خویش ملحق گردید.
تثنیه 50:32 و تو در کوهی کهبه آن برمیآیی وفات کرده، به قوم خود ملحق شو، چنانکه برادرت هارون در کوه هور مرد و به قوم خود ملحق شد.
عبارت “عالم اموات“ در عهدجدید ده بار به کار رفته است (متی 23:11 و 18:16 ،لوقا 15:10 و 23:16 ،اعمال 27:2 و 31، مکاشفه 18:1 و 8:6 و 13:20 و14).
از کلام خدا در می یابیم که در عهد جدید نیز، هم شریران وهم عادلان، قبل از رستاخیز مسیح، به هاویه یا عالم اموات می روند.
بعنوان مثال:
– لوقا 19:16-31 مرد ثروتمندی که به عالم اموات رفت با ایلعاذر به قدری به یکدیگر نزدیک بودند که می توانستند صدای یکدیگر را بشنوند.
– اعمال 27:2و31خود عیسی به عالم اموات رفت.
– مکاشفه18:1: مسیح اکنون کلید های موت و عالم اموات را در اختیار دارد.
– مکاشفه 13:20و14: یک روز، هر دوی این مردگان، خود را باز خواهند داد.
از این آیات نتیجه می گیریم که در عهدعتیق واژۀ عبری שאול (Sheol) که در فارسی هاویه ترجمه شده با واژۀ یونانی ᾅδης (Hades) در عهدجدید، که در فارسی عالم اموات ترجمه شده، با هم مترادفند.
حال که از کلام خدا فهمیدیم که بعد از مرگ زندگی ادامه خواهد داشت، باید دید که، ادامۀ حیات، آگاهی را نیز در بر می گیرد ؟
عهد عتیق پاسخ صریحی در این مورد بما نمی دهد. بعنوان مثال:
عباراتی چون “به قوم خود ملحق شدن“، و “نزد فرزند خود رفتن“، نشان می دهند که پس از مرگ وجود داریم، ولی اشاره ای به هوشیاری شخص نمی کنند.
حتی از بعضی آیات مثل جامعه 5:9 و6 و10، به نظر می رسد که هوشیار بودن شخص پس از مرگ را نفی می کنند.
جامعه 5:9 – 6 کسی که زنده است، می داند که یک وقت می میرد، امّا مُرده ها هیچ چیز نمی دانند. مُرده ها پاداش نمی گیرند و حتّی یاد آنها از خاطره ها فراموش می شود. دوستی، دشمنی و احساساتشان همگی با خودشان از بین می روند و دیگر در آنچه که در این جهان رخ می دهد، سهمی نخواهند داشت. (ترجمۀ مژده)
آنچه در رابطه با این گونه آیات باید در نظر گرفت این است که کتاب جامعه نظر یک انسان طبیعی را بیان می کنه، در صورتیکه فقط مکاشفه الهی قادر است که ماهیت اصلی زندگی پس از مرگ را برای ما روشن بسازد.
علاوه بر این، در عهدعتیق، آیاتی هم هستند که دال بر آگاهی و هوشیاری افراد پس از مرگ می باشند. مثلاً:
اشعیا 9:14-11 و15-17 دنیای مردگان آماده میشود تا به استقبال تو بیاید. رهبران و پادشاهان دنیا که سالها پیش مردهاند، آنجا در انتظار تو هستند. آنها وقتی تو را ببینند به تو خواهند گفت: «تو نیز مانند ما ضعیف شدی و با ما فرقی نداری! حشمت تو از دست رفته است و نوای دلنشین بربطهای قصرت دیگر بگوش نمیرسد. اکنون تشک تو کرمها هستند و لحافت موریانهها.» اما تو به دنیای مردگان که در قعر زمین است، سرنگون شدی. اینک وقتی مردگان تو را میبینند به تو خیره شده، میپرسند: «آیا این همان کسی است که زمین و قدرتهای جهان را میلرزاند؟ آیا این همان کسی است که دنیا را ویران میکرد و شهرها را از بین میبرد و بر اسیران خود رحم نمیکرد؟» (ترجمۀ تفسیری)
پس همانطور که دیدیم، عهدعتیق اشارات کوتاهی در رابطه با هوشیاری و آگاهی شخص پس از مرگ، کرده است، در صورتیکه عهدجدید به شرح بیشتری در این رابطه پرداخته است.
بعنوان مثال:
عیسی این حقیقت را در متی 31:22و32 و همچنین در داستان مرد ثروتمند و ایلعازر در انجیل لوقا 19:16-31 مفصلاً تعلیم داد.
بطوریکه مرد ثروتمند و ایلعازر می توانستند حرف بزنند، فکر کنند، بخاطر بیاورند، احساس کنند و در فکر چاره باشند. همین امر در مورد فرمایش مسیح به دزد توبه کار بر روی صلیب، صدق می کند، که به او فرمود:
لوقا 43:23 امروز با من در فردوس خواهی بود.
علاوه بر این، کتاب مقدس تعلیم می دهد که در هاویه دو قسمت، یکی برای شریران یکی برای عادلان، خواهد بود. قسمت مربوط به عادلان، بهشت یا فردوس خوانده شده، ولی برای قسمت دوم که برای عذاب کشیدن است، نامی قرار داده نشده.
حال که دریافتیم پس از مرگ روح شخص در وضعیتی کاملاً آگاه و هوشیار بسر می برد می توانیم نتیجه بگیریم، تمام آیاتی که در آن عبارت “خوابیدن“ بکار برده شده، اشاره به وضعیت بدن یا جسد شخص فوت شده دارند.
بعنوان مثال:
متی 52:27 قبرها باز شدند و بسیاری از مقدّسین که خفته بودند برخاستند (ترجمۀ مژده)
یوحنا 11:11-13 این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود، دوست ما ایلعازر در خواب است. امّا میروم تا او را بیدار کنم. شاگردان او گفتند، ای آقا اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت. امّا عیسی درباره موت او سخن گفت و ایشان گمان بردند که از آرامی خواب میگوید.
(همچنین اول قرنتیان30:11، اول قرنتیان 20:15و51، اول تسالونیکیان14:4، اول تسالونیکیان 10:5)
اعتقاد به زندگی پس از مرگ را می توان در تشبیحاتی که پولس در رسالاتش بکار می برد دریافت. بعنوان مثال:
پولس بودن در بدن را دور بودن از خداوند می داند و خارج شدن از بدن را نزد خداوند بودن نامیده است.
دوم قرنتیان6:5-9 ما هیچ وقت مأیوس نمی شویم، زیرا می دانیم تا زمانی که در این بدن اقامت داریم، از حضور خداوند دور هستیم. راهنمای ما در زندگی ایمان ماست، نه آنچه می بینیم. پس مأیوس نمی شویم، چون ترجیح می دهیم که این خانه زمینی را ترک کرده و با خداوند در خانه آسمانی زندگی نماییم. بنابراین چه در اینجا باشیم و چه در آنجا فقط یک هدف داریم و آن هم این است که او را خشنود سازیم. (ترجمۀ مژده)
به همین دلیل است که پولس ترک کردن این زندگی را بیشتر می پسندید، چون یقین داشت که به محض ترک کردن بدن، به خداوند خود، عیسی مسیح می پیوندد.
فلیپیان 23:1 گاه می خواهم زنده بمانم و گاه آرزو می کنم که این زندگی را ترک گویم و به نزد مسیح بشتابم، که این برای من خیلی بهتر است. (ترجمۀ تفسیری)
اکنون، بی ایمانان در هنگام مرگ، مانند دوران عهد عتیق به هاویه می روند ولی تمام ایمانداران، با هوشیاری به حضور مسیح خواهند رفت.
دومین مطلب، تعلیم عهدعتیق در مورد رستاخیز بدن می باشد.
2- تعلیم عهد عتیق در مورد رستاخیز بدن
قبل از هر چیز باید یادآور شد که، رستاخیز بدنی سه نفر، در عهد عتیق ذکر شده است:
این سه نفر از این قرار می باشند.
1) زنده شدن پسر بیوه زن (اول پادشاهان21:17و22)،
2) زنده شدن پسر زن شنومی (دوم پادشاهان32:4-36). و
3) مردی که بر اثر بر خورد با استخوان های الیشع زنده شد ( دوم پادشاهان 21:13).
قوم یهود، پس از مطالعۀ این آیات، به زنده شدن بدن، پس از مرگـ، بیش ازپیش ایمان آوردند.
البته اعتقاد به رستاخیز، قبل از آن هم وجود داشت. بعنوان مثال:
ابراهیم ایمان داشت که خدا اسحق را در کوه موریا زنده خواهد کرد. چون در پیدایش 5:22 به نوکران خود چنین می گوید:
پیدایش 5:22 پس (ابراهیم) به نوکران خود گفت: «شما در اینجا پیش الاغ بمانید تا من و پسرم به آن مکان رفته، عبادت کنیم و نزد شما برگردیم. (ترجمۀ تفسیری)
عبرانیان19:11 زیرا ابراهیم ایمان داشت که حتی اگر اسحاق بمیرد، خدا قادر است او را زنده سازد. (ترجمۀ تفسیری)
علاوه بر این، اشعیا نیز در انتظار رستاخیز بدن بود. چنانکه در اشعیا 19:26 می فرماید:
اشعیا 19:26 اما مردگان قوم تو زنده شده، از خاک بر خواهند خاست؛ زیرا شبنم تو بر بدنهای ایشان خواهد نشست و به آنها حیات خواهد بخشید. کسانی که در خاک زمین خفتهاند بیدار شده، سرود شادمانی سر خواهند داد. (ترجمۀ تفسیری)
این آیات کاملا روشن می سازند که در عهدعتیق مردم به رستاخیز بدن معتقد بودند.
سومین مطلب مورد بحث ما، تعلیم عهدجدید در مورد رستاخیز بدن است.
3- تعلیم عهد جدید در مورد رستاخیز بدن
در عهد جدید زنده شدن پنج نفر از مردگان ذکر شده است:
1) زنده شدن دختر یایروس (متی 24:9و25)
2) زنده شدن جوان نائینی (لوقا 14:7و15)
3) زنده شدن ایلعازر (یوحنا 43:11و44)
4) زنده شدن طابیتا (اعمال 40:9و41)
5) زنده شدن افتیخس (اعمال 9:20-12)
علاوه بر این پنج اشاره ای که عهدجدید بر زنده شدن افراد دارد، می خوانیم که بسیاری از مقدسان بعد از رستاخیز مسیح نیز زنده شدند. بعنوان مثال در متی 52:27-53 می فرماید:
متی52:27 – 53 قبرها گشاده شد و بسیاری از بدنهای مقدّسین که آرامیده بودند برخاستند، و بعد از برخاستن وی، از قبور برآمده، به شهر مقدّس رفتند و بر بسیاری ظاهر شدند.
در مورد رستاخیز آینده هم، تعالیمی توسط مسیح در عهدجدید داده شده است که به اختصار به چند آیه اشاره می کنم.
یوحنا 28:5-29 از این گفته من تعجب نکنید، چون وقت آن رسیده است که تمام مرده ها در قبر صدای مرا بشنوند و از قبر بیرون بیایند، تا کسانی که خوبی کرده اند، به زندگی جاوید برسند و کسانی که بدی کرده اند، محکوم گردند.
یوحنا 39:6-40 و 44 و خدا از من می خواهد که حتی یک نفر از کسانی را که به من عطا کرده است از دست ندهم ، بلکه ایشان را در روز قیامت به زندگی جاوید برسانم . چون خواست خدا این است که هرکس فرزند او را دید و به او ایمان آورد، از همان وقت زندگی جاوید بیابد. من در روز قیامت چنین کسان را زنده خواهم کرد.» فقط کسی می تواند نزد من آید که پدرم خدا که مرا فرستاده است او را بسوی من جذب کند، و من در روز قیامت او را زنده خواهم ساخت.
لوقا 14:14 آنگاه خدا در روز قیامت درستکاران ، تو را اجر خواهد داد، زیرا کسانی را خدمت کردی که نتوانستند محبتت را جبران کنند.»
لوقا 35:20-36 اما کسانی که شایسته شمرده شوند که پس از مرگ زنده گردند، وقتی به آن عالم بروند، نه ازدواج می کنند و نه می میرند؛ و از این لحاظ مانند فرشتگان و فرزندان خدا می شوند؛ زیرا از مرگ به یک زندگی تازه منتقل شده اند.
ما تعالیم رسولان عیسی مسیح در رابطه با رستاخیز مردگان را، می توانیم در سراسر کتب و رسالات عهدجدید مطالعه کنیم. بعنوان مثال اعمال 15:24، اول قرنتیان 15، فیلیپیان 11:3 ، اول تسالونیکیان 14:4-16 ، مکاشفه 4:20-6 و 12 و 13).
عیسی مسیح با شکست دادن قدرت مرگ، حیات ابدی را توسط پیام انجیل ممکن ساخت، در نتیجه ما مسیحیان این اطمینان را داریم که، رستاخیز عیسی مسیح، تضمینی برای رستاخیز بدنها ماست.
دوم تیموتائوس 10:1 با ظهور نجات دهنده مان عیسی مسیح، اراده او آشکار شده است؛ او قدرت مرگ را درهم شکست، و به ما راه ورود به زندگی جاوید را نشان داد که همانا ایمان آوردن به پیغام انجیل اوست ؛ (ترجمۀ تفسیری)
اول قرنتیان 14:6 خدا با همان قدرتی که خداوند ما عیسی مسیح را پس از مرگ زنده کرد، بدنهای ما را نیز بعد از مرگ دوباره زنده خواهد کرد. (ترجمۀ تفسیری)
دوم قرنتیان 14:4 می دانیم همان خدا که خداوند ما عیسی را پس از مرگ زنده کرد، ما را نیز مانند عیسی مسیح ، زنده خواهد کرد تا به همراه شما به حضور او ببرد. (ترجمۀ تفسیری)
بنابر آیات ذکر شده، کاملا روشن است که کتب و رسالات عهدجدید آموزه های صریحی دربارۀ رستاخیز بدن ارائه می دهند.
حال که از کلام خدا به قطعی بودن رستاخیز بدن پی بردیم، سوالی که مطرح می شود این است که، به چه نحوی این رستاخیز صورت می گیرد؟
برای پاسخ به این سوال، به بررسی بخش دوم تحت عنوان ماهیت رستاخیزها می پردازیم.
*** بخش دوم- ماهیت رستاخیزها
سوال فوق در اول قرنتیان 35:15 اینگونه مطرح شده است.
اول قرنتیان 35:15 اما شاید کسی بپرسد: «چگونه مردگان زنده خواهند شد؟ به هنگام زنده شدن، چه نوع بدنی خواهند داشت ؟»
قبل از پاسخ به این سوال، لازم می دونم که از کلام خدا به سه نوع رستاخیز اشاره کنم اشارۀ کوتاهی داشته باشم.
1- اولین نوع رستاخیزی که کلام خدا به آن اشاره می کند رستاخیز قانونی است، که جایگاه و وضعیت یک مسیحی را پس از ایمان آوردن به عیسی مسیح تعیین می کند. کلام خدا در این رابطه می گوید:
افسسیان 4:2-6 امّا خدایی که در رحمانیت دولتمند است، بهخاطر محبت عظیم خود به ما، حتی زمانی که در نافرمانیهای خود مرده بودیم، ما را با مسیح زنده کرد. پس، از راه فیض نجات یافتهاید؛ و با مسیح برخیزانید و در جایهای آسمانی با مسیحْ عیسی نشانید، (ترجمۀ هزارۀ نو)
2- دومین نوع رستاخیز، رستاخیز روحانی نام دارد که همان تولد تازۀ شخص مسیحی است.
یوحنا 24:5-25 آمین آمین به شما میگویم هر که کلام مرا بشنود و به فرستنده من ایمان آورد، حیات جاودانی دارد و در داوری نمیآید، بلکه از موت تا به حیات منتقل گشته است. آمین آمین به شما میگویم که ساعتی میآید بلکه اکنون است که مردگان آواز پسر خدا را میشنوند و هر که بشنود زنده گردد. (ترجمۀ کلاسیک)
سومین نوع رستاخیز که کلام خدا به آن اشاره دارد، رستاخیز بدن است، که در بخش اول همین برنامه، قطعی بودن آنرا از کلام خدا بررسی کردیم و اکنون می خواهیم در پاسخ به سوال چگونگی رستاخیزها، به تشریح آن بپردازیم.
در این راستا دو مطب را در ماهیت رستاخیزها تحت عنوان:
1- واقعیت رستاخیز بدن و
2- ویژگی های بدن زنده شده مورد مطالعه می کنیم.
پس، ابتدا به بررسی واقعیت رستاخیز بدن می پردازیم.
1- واقعیت رستاخیز بدن
ممم تا کلیپ 67 انجام شد
کتاب مقدس حداقل به چهار طریق مختلف اشاره به واقعیت رستاخیز بدن دارد.
1) اولین روش کتاب مقدس در اشاره به زنده شدن مردگان، بیان صریح آن میباشد. بعنوان مثال:
دانیال 2:12 تمام مردگان زنده خواهند شد بعضی برای زندگی جاودانی و برخی برای شرمساری و خواری جاودانی.
پولس رسول در اول قرنتیان 44:15، درباره دفن شدن و رستاخیز بدن چنین می گوید:
اول قرنتیان 44:15 هنگام مرگ، بدن نفسانی دفن می شود، اما در روز قیامت، بدن روحانی برخواهد خاست. زیرا همانگونه که بدن طبیعی و نفسانی وجود دارد، بدن فوق طبیعی و روحانی نیز وجود دارد.
منظور از این آیه این است که بگوید، بدن نفسانی یا طبیعی، بدنی است ضعیف دارای جسم و خون است و احتیاج به غذا، هوا و استراحت دارد و محکوم به نابودی می باشد. این بدن طبیعی، مناسب زندگی در این کره خاکی است. در صورتیکه، بدن روحانی، که شبیه به بدن قیام کردۀ خداوندمان عیسی مسیح می باشد، نیرومند و پر جلال بوده، و برای زندگی آسمانی مناسب است.
بعلاوه، پولس در فیلیپیان 21:3 اعلام می دارد که عیسی مسیح، بدنهای فانی ما را تبدیل خواهد نمود تا بصورت بدن پرجلالش در خواهد آورد.
فیلیپیان21:3 او به هنگام بازگشت خود، این بدنهای فانی ما را دگرگون خواهد ساخت و به شکل بدن پرجلال خود در خواهد آورد. او با همان قدرتی که همه چیزها را تحت سلطه خود در خواهد آورد، ما را نیز دگرگون خواهد ساخت. (ترجمۀ تفسیری)
2) دومین روشی که کلام خدا به واقعیت رستاخیز بدن اشاره دارد، اشتیاقی است که برای دریافت بدن تازه در روز رستاخیز، در مسیحیان وجود دارد. بطوریکه در رومیان 23:8 می خوانیم:
رومیان23:8 حتی ما مسیحیان، با اینکه روح خدا را بعنوان نشانه ای از شکوه و جلال آینده در خود داریم، با آه و ناله در انتظاریم تا از درد و رنج آزاد شویم. بلی، ما نیز با اشتیاق بسیار، منتظر روزی هستیم که خدا امتیازات کامل ما را بعنوان فرزندانش ، به ما عطا کند. یکی از این امتیازات، طبق وعده او، بدن تازه ای است که نه دچار بیماری می شود و نه مرگ بر آن قدرت دارد.
3) سومین روشی که کلام خدا به واقعیت رستاخیز بدن اشاره می کند، توجه به بدن قیام کردۀ مسیح می باشد. عیسی مسیح برای برطرف کردن شک توما، جای زخمهای بدنش به توما نشان داد.
لوقا39:24 به جای میخها در دستها و پایهایم نگاه کنید! می بینید که واقعاً خودم هستم. به من دست بزنید تا خاطر جمع شوید که من روح نیستم . چون روح بدن ندارد، اما همینطور که می بینید، من دارم.
یوحنا27:20 عیسی رو به توما کرد و فرمود: «انگشتت را در زخم دست هایم بگذار. دست به پهلویم بزن و بیش از این بی ایمان نباش. ایمان داشته باش.
از کلام خدا می فهمیم که ایمان به زنده شدن مسیح، شالودۀ پذیرش زنده شدن بدنهایمان پس از مرگ می باشد.
اول قرنتیان13:15 اگر قیامت مردگان وجود نداشته باشد، پس مسیح هم زنده نشده است! (ترجمۀ مژده)
4) چهارمین روشی که کتاب مقدس برای اشاره به واقعیت رستاخیز، واقعی بودن داوری هایی است که عیسی مسیح
در بازگشت خود از افراد، با بدنهای قیام کرده بعمل خواهد آورد، می باشد.
مکاشفه11:20-13 آنگاه تخت بزرگ سفیدی را دیدم. بر آن تخت کسی نشسته بود که زمین و آسمان از روی او گریختند و ناپدید شدند. سپس مردهها را دیدم که از بزرگ و کوچک در برابر خدا ایستادهاند. دفترها یکی پس از دیگری گشوده شد تا به دفتر حیات رسید. مردگان همگی بر طبق نوشتههای این دفترها محاکمه شدند. بنابراین، دریا و زمین و قبرها،مردههایی را که در خود داشتند، تحویل دادند تا مطابق اعمالشان محاکمه شوند. (ترجمۀ تفسیری)
حال پس از بررسی واقعیت رستاخیز بدن به دومین نکته در رابطه با ماهیت رستاخیز، تحت عنوان، ویژگی های بدن زنده شده می پردازیم.
2- ویژگی های بدن زنده شده
ویژگی های بدن زنده شده را می توان در دو مورد:
1) ویژگی های بدن مسیحیان پس از مرگ و
2) ویژگی بدن گناهکاران پس از مرگ از دیدگاه کتاب مقدس مطالعه کرد.
ابتدا، ویژگی های بدن مسیحیان پس از مرگ را بررسی می کنیم.
1) ویژگی های بدن مسیحیان پس از مرگ
آیات متعددی در کتاب مقدس نشان می دهند که بدن قیام کرده مسیحیان مانند بدن جلال یافته مسیح خواهد بود. بعنوان مثال:
اول قرنتیان 49:15 همانطور که در حال حاضر هر یک از ما بدنی داریم مانند بدن آدم ، روزی هم بدنی خواهیم داشت، مانند بدن مسیح. (ترجمۀ تفسیری)
فلیپیان21:3 او به هنگام بازگشت خود، این بدنهای فانی ما را دگرگون خواهد ساخت و به شکل بدن پرجلال خود در خواهد آورد. او با همان قدرتی که همه چیزها را تحت سلطه خود در خواهد آورد، ما را نیز دگرگون خواهد ساخت. (ترجمۀ تفسیری)
اول یوحنا2:3 بلی عزیزان، ما اکنون حقیقتاً فرزندان خدا هستیم. گرچه هنوز نمیدانیم در آینده چگونه خواهیم بود، اما این را به یقین میدانیم که وقتی مسیح بازگردد، مانند او خواهیم شد، چون او را همانگونه که هست خواهیم دید. (ترجمۀ تفسیری)
اول قرنتیان باب پانزدهم جزئیات بیشتری از ویژگی بدن جدید مسیحیان به ما میدهد، که از این قرارند:
ویژگی های بدن جدید مسیحیان در اول قرنتیان باب 15
1- آیات50 و51: بدن جدید متفاوت با بدن طبیعی مان خواهد بود.
اول قرنتیان 50:15-51 ای عزیزان ، مقصودم اینست که بدن خاکی که از گوشت و خون ساخته شده است ، نمی تواند وارد ملکوت خدا شود، و این بدنهای فانی ما، در خور زندگی جاوید نیستند. حال می خواهم رازی عجیب با شما در میان بگذارم : ما همه نخواهیم مرد، بلکه به همه ما بدنی نو داده خواهد شد. (ترجمۀ تفسیری)
2- آیات 42و53: بدن جدید بی فساد و فناناپذیر خواهد بود.
اول قرنتیان 42:15و53 آنچه برمی خیزد فناناپذیر است. … زیرا فنا باید با بقاء پوشیده شود و مرگ به حیات جاودان ملبّس گردد. (ترجمۀ مژده)
3- آیه43: بدن جدید بدنی پر جلال خواهد بود.
برای فهمیدن این موضوع بهتر است درباره تبدیل هیئت مسیح فکر کنیم و در باره مسیح جلال یافته در آسمان بیاندیشیم (متی2:17، مکاشفه13:1-16).
4- آیه43: بدن جدید پر قدرت خواهد بود، یعنی خسته نخواهد شد.
5- آیه44: بدن جدید بدنی روحانی خواهد بود.
اول قرنتیان 44:15 به هنگام مرگ، بدن نفسانی دفن می شود، اما در روز قیامت، بدن روحانی برخواهد خاست. زیرا همانگونه که بدن طبیعی و نفسانی وجود دارد، بدن فوق طبیعی و روحانی نیز وجود دارد. (ترجمۀ تفسیری)
از آنجائیکه این آیه، بدن جسمانی را با بدن روحانی مقایسه نموده است، می توان احتمال داد که در اینجا منظور از روحانی بودن بدن جدید، اشاره به زندگی روحانی آن باشد.
6- آیات47-49: بدن جدید بدنی آسمانی خواهد بود.
اول قرنتیان 47:15-49 آدم اول از خاک زمین آفریده شد، اما آدم دوم یعنی مسیح ، از آسمان آمد. هر یک از ما انسانها، بدنی خاکی داریم ، شبیه بدن آدم. همچنین آنانی که از آن مسیح می گردند، همانند او بدنی آسمانی خواهند یافت. همانطور که در حال حاضر هر یک از ما بدنی داریم مانند بدن آدم، روزی هم بدنی خواهیم داشت ، مانند بدن مسیح . (ترجمۀ تفسیری)
اگر چه قادر نخواهیم بود که تمام جزئیات بدن قیام کرده را درک کنیم، ولی اطلاعاتی که از کلام خدا ذکر کردیم خیلی غنی تر از هر اعتقاد انسانی می باشند.
و اما در مورد ویژگی بدن گناهکاران پس از مرگ:
2) ویژگی بدن گناهکاران پس از مرگ
هر چند کتاب مقدس درباره رستاخیز گناهکاران کمتر از رستاخیز مسیحیان سخن می گوید، ولی به اندازۀ کافی دربارۀ آن سخن گفته است.
مسیح در انجیل 27:5-28 فرمود:
یوحنا 28:5-29 از این گفته من تعجب نکنید، چون وقت آن رسیده است که تمام مرده ها در قبر صدای مرا بشنوند و از قبر بیرون بیایند، تا کسانی که خوبی کرده اند، به زندگی جاوید برسند و کسانی که بدی کرده اند، محکوم گردند. (ترجمۀ تفسیری)
عیسی مسیح به شاگردان خود فرمود:
متی28:10 از قاتلان جسم که قادر بر کشتن روح نیند بیم مکنید بلکه از او بترسید که قادر است بر هلاک کردن روح و جسم را نیز در جهنم.
پولس در حضور فلیکس اعلام داشت که قیامت برای ایمان داران و بی ایمانان در پیش است.
اعمال 15:24 «مثل خود این آقایان ایمان دارم که هم برای نیکان و هم برای بدان روز قیامت در پیش است. (ترجمۀ تفسیری)
دانیال 2:12 نشان می دهد که بسیاری که در خاک زمین خوابیده اند بجهت خجالت و حقارت جاوندانی بیدار خواهند شد و مکاشفه 12:2 و13 صریحا تعلیم می دهد که گناهکاران، زنده و بعد از داوری در دریاچه آتش افکنده خواهند شد. بدین طریق روشن می گردد که بدن گناهکاران هم، زنده خواهد شد.
گرچه کنجکاوی انسان او را متمایل می سازد که درباره ماهیت بدن قیام کرده گناهکاران جزئیات بیشتری بداند، ولی سکوت کتاب مقدس نشان می دهد که ما باید به آنچه که مکشوف گردیده قانع باشیم و درباره اموری که کتاب مقدس سکوت کرده، کنجکاوی بیش از اندازه نشان ندهیم.
حال پس از بررسی ماهیت رستاخیزها، به مطالعۀ بخش سوم تحت عنوان زمان رستاخیزها می پردازیم.
*** بخش سوم – زمان رستاخیزها
کلام خدا بما تاریخ دقیقی در رابطه با زمان رستاخیز بدن نمی دهد. اما آنچه قدر مسلم است، این رخ داد باید بعد از بازگشت مسیح و قبل از داوری نهایی صورت گیرد، چون همانطور که قبلاً هم اشاره شد، هنگامیکه عیسی مسیح مردم را داوری می کند، همه در حضورش با بدنهای جدید حاضر خواهند شد.
مکاشفه 11:20-12 آنگاه تخت بزرگ سفیدی را دیدم. بر آن تخت کسی نشسته بود که زمین و آسمان از روی او گریختند و ناپدید شدند. سپس مردهها را دیدم که از بزرگ و کوچک در برابر خدا ایستادهاند. دفترها یکی پس از دیگری گشوده شد تا به دفتر حیات رسید. مردگان همگی بر طبق نوشتههای این دفترها محاکمه شدند. (ترجمۀ تفسیری)