انجیل پادشاهی خدا (22)
موعظۀ سر کوه (11)
شما نور عالمید (متی 13:5-16)
موعظۀ انجیل پادشاهی خدا رو از متی 13:5-16 تحت عنوان شما نور عالمید پی می گیریم.
جلسۀ گذشته گفتیم که عیسی مسیح در مقدمۀ بسیار شگفت انگیز موعظۀ سر کوه، یعنی 12 آیۀ اول متی 5، به هشت ویژگی شخصیتی شهروندان پادشاهی خدا اشاره می کند و می گوید که آنها بر فقر روحانی خود آگاهند، برای گناهانشان ماتم گرفته اند، گرسنه و تشنۀ زندگی تازه در عدالت خدا هستند و با دلی پر از رحمت به دیگران خدمت می کنند.
این اشخاص، در نهایت با دلی پاک از آلودگی های این دنیا، در خدمت بشارت ملکوت خدا هستند و حاضرند در این راه هر زحمت و بهایی بپردازند.
بنابراین، فقط این گونه افراد قادرند تا مثل نمک و نور در این دنیای فاسد و تاریک تاثیرگذار باشند.
آنگاه بطور مفصل از کلام بررسی کردیم که چطور این اشخاص می توانند مثل نمک بر دنیا تاثیر بگذارند.
حال ادامۀ این مطلب را از آیات 13 الی 16 پی می گیریم.
متی 13:5-16 شما نمک جهانید! لیکن اگر نمک فاسد گردد، به کدام چیز باز نمکین شود؟ دیگر مصرفی ندارد جز آنکه بیرون افکنده، پایمال مردم شود. شما نور عالمید. شهری که بر کوهی بنا شود، نتوان پنهان کرد. و چراغ را نمیافروزند تا آن را زیر پیمانه نهند، بلکه تا بر چراغدان گذارند؛ آنگاه به همه کسانی که در خانه باشند، روشنایی میبخشد. همچنین بگذارید نور شما بر مردم بتابد تا اعمال نیکوی شما را دیده، پدر شما را که در آسمان است تمجید نمایند. (ترجمۀ کلاسیک)
عیسی مسیح در این 4 آیه، با دو تشبیه نمک و نور، تصویری از آنچه یک مسیحی واقعی باید در این دنیا باشد و عمل کند، به ما می دهد.
بعبارتی، عیسی مسیح در این چند آیه، به تاثیراتی که مسیحیان با شخصیت و رفتار خود، بر غیر مسیحیان می گذارند، اشاره دارد.
پس خدا برای تاثیر گذاشتن بر این جهان فاسد، ما مسیحیان را که از خاک زمین سرشته شدیم برگزیده و بکار گرفته است.
حال بیائید به دومین تشبیه او یعنی نور که در آیۀ 14 به آن اشاره شده بپردازیم.
چهار حقیقت بزرگ
در جلسۀ گذشته گفتیم که برای بررسی این چهار آیه، یعنی آیات 13 الی 16 (متی5) می خواهیم چهار نکتۀ جالب که آنها را چهار حقیقت بزرگ نامیدیم، مطالعه کنیم.
بعبارتی چهار حقیقت بزرگ که مفهوم نمک و نور بودن را آشکار می کنند، از این قرارند.
1) پیش فرض ها
2) طرح و نقشۀ خدا
3) مشکل
4) هدف
در رابطه با اولین حقیقت بزرگ که پیش فرضها نام داشت گفتیم که متی 13:5 الی 16 به ما دو پیش فرض را یادآور می شود.
اول اینکه دنیا فاسد و رو به زوال است و به همین دلیل به نمک احتیاج دارد، و دومین پیش فرض اینکه دنیا تاریک است و احتیاج به نور و روشنایی دارد.
دومین حقیقت بزرگ که طرح و نقشۀ خدا نام داشت، که ما آنرا فقط برای تشبیه نمک مطالعه کردیم و امروز می خواهیم آنرا در مورد تشبیه نور بررسی کنیم.
پس به مطالعۀ طرح و نقشۀ خدا در رابطه با نور می پردازیم.
2) طرح و نقشۀ خدا برای نور
عیسی مسیح در آیۀ 13 به مسیحیان می گوید که شما نمک جهانید، و در آیۀ 14 ادامه می دهد که شما نور عالمید!
نکته ای که در رابطه با نمک و نور، حائز اهمیت است، رابطۀ این دو در گفتۀ عیسی مسیح می باشد.
برای درک این رابطه باید به این سوال پاسخ بدیم که چرا عیسی مسیح برای اینکه ماهیت ما مسیحیان را مثال بزنه از نمک و فلفل یا نور و آتش استفاده نکرد بلکه بجای آن از نمک و نور استفاده کرد.
پاسخ بسیار ساده است.
بخاطر تعادلی که در تضادِ ویژگی های این دو ماده می دید.
در اینجا می خوام به چند تا از این تضاد ها که ایجاد تعادل در ماهیت ما می کنن اشاره کنم.
اولین ویژگی ای که ایجادِ تعادل در ماهیت ما مسیحیان می کند، نامرئی و مرئی بودن نمک و نور است.
رابطۀ نمک و نور
1) تاثیر یا تعادل در نامرئی و مرئی
نمک در موادی که می خواهد بر آنها تاثیر بگذارد حل و ناپدید می شود.
نمک بطور پنهان از درون تاثیر نمکین و ضدعفونی کنندۀ خود را بر مواد می گذارد.
اما نور کاملاً مرئی و باز عمل می کند.
نور بر سطح خارجی مواد می تابد، خاموش اما نیرومند است.
از لحاظ روحانی، نور وسیلۀ انتقالِ محتوای پیام انجیل است.
پس نمک و نور مثل دو طرف یک سکه هستند.
از طرفی آنرا زندگی می کنیم و از طرف دیگر آنرا بشارت می دهیم.
از طرفی با محبت، پاکی و سَبک زندگی مان، جامعه را از درون تحت تاثیر قرار می دهیم و از طرف دیگر چراغ را روشن می کنیم تا همه از دیدن اعمال نیکوی ما به پیام نجات بخش انجیل پی ببرند.
خدا از ما نمی خواهد که فقط مثل نمک بطور پنهانی و نامرئی بر مردم تاثیر گذار باشیم بلکه دعوت خدا از ما این است که مثل نور نیز، آشکارا مردم را تحت تاثیر قرار دهیم. در آیۀ 16 مسیح می گوید:
متی 16:5 پس نور خود را پنهان مسازید، بلکه بگذارید نور شما بر مردم بتابد، تا کارهای نیک شما را دیده ، پدر آسمانی تان را تمجید کنند. (ترجمۀ تفسیری)
بعبارتی غیر مسیحیان اول اعمال ما را می بینند بعد خدایی را که در موردش از ما شنیده اند تمجید خواهند کرد.
پس ما مسیحیان موظفیم، مثلِ نمک، مردم را از فاسد شدن در این دنیای گناه آلود حفظ کنیم و همزمان، حقیقت کلام خدا را به مردم اعلام کنیم و با زندگی مقدس مان در این دنیا تاریک، مثل نور بدرخشیم.
دومین ویژگی ای که ایجادِ تعادل در ماهیت ما مسیحیان می کند، درونی و برونی بودن نمک و نور است.
2) تاثیر درونی و برونی
قبلاً هم اشاره کردیم که نمک برای تاثیر گذاشتن بر مواد وارد آنها می شود یا به عبارتی در آنها حل می شود،
اما نور از بیرون بر اشیاء می تابد و آنها را روشن می کند.
کاربرد روحانی این ویژگی را می توان، تاثیر تئوری (نمک/درونی) و عملی (نور/برونی) نیز نامید.
چون ما مسیحیان قبل از اینکه بخواهیم از لحاظ عملی که یک واکنش بیرونیست تاثیرگذار باشیم باید از لحاظ تئوری آموخته باشیم که چگونه رفتار کنیم.
بعبارتی تعلیم یک فرایند درونی است و با قلب و فکر سر و کار دارد، و عمل که یک فرایند برونی است کاربردی می باشد و نتیجۀ فرایند اول است.
لوقا به تئوفیلوس می گوید که برای معرفی عیسی مسیح انجیلش را بر مبنای اعمال و تعالیم مسیح تالیف کرد.
اعمال 1:1 من کتاب نخست خود را، ای تِئوفیلوس، در باب همۀ اموری تألیف کردم که عیسی به عمل نمودن و تعلیم دادنشان آغاز کرد. (ترجمۀ هزارۀ نو)
عیسی مسیح می دانست که اگر بخواهد مردم آموزه هایش را بپذیرند باید در عمل، آنها را ثابت کند.
همین اصل تعادل، در ویژگی های نمک و نور را می توان به تاثیرات دیگه تعمیم داد.
بعنوان مثال:
– تاثیر روحانی و جسمانی: تولدتازه در زندگی مقدس و جسمانی تاثیرات مثبت می گذارد.
– تاثیر فردی و اجتماعی : انضباط شخصی بر زندگی اجتماعی ما تاثیر گزار است.
– تاثیر دنیوی و اُخروی / زمینی و آسمانی: زندگی جاودانی مان تحت تاثیر توبه ای که در زندگی زمینی مان می کنیم حاصل می شود.
– تاثیر مقدماتی و پیشرفته:
– تاثیر آهسته و تند در تمرینات
– تاثیر سطحی و عمیق
– تاثیر زیرسازی و روسازی
– تاثیر انتسابی و اکتسابی
– تاثیر تخریبی و ترمیمی
– تاثیر کوتاه مدت و بلند مدت
– تاثیر کلیسایی و تاثیر غیر کلیسایی
– تاثیر هنری و حرفه ای
خُب این بود تعادلی که ویژگی های نمک و نور در شخصیت و زندگی ما مسیحیان ایجاد می کند.
حال بیائید به مطالعۀ مفاهیم نور در کتاب مقدس بپردازیم. بعبارتی نور در کلام خدا سمبل یا نمایانگر چیست؟
مفهوم نور
1) خدا نور است:
از کلام خدا می فهمیم که خدا نور است و در او سرچشمۀ حیات، در نور اوست که نور را می بینیم. پس اگر می خواهیم نور باشیم باید حقایق خدا را برای مردم آشکار کنیم.
مزمور 1:27 خداوند نور من و نجات من است؛ از کِه بترسم؟ خداوند ملجای جان من است؛ از کِه هراسان شوم؟ (ترجمۀ کلاسیک)
مزمور 9:36 تو سرچشمه زندگی هستی و در پرتو نور تو ما روشنی را میبینیم. (ترجمۀ مژده)
اول یوحنا 5:1 و این است پیغامی که از او شنیدهایم و به شما اعلام مینماییم، که خدا نور است و هیچ ظلمت در وی هرگز نیست. (ترجمۀ کلاسیک)
2) عیسی مسیح نور است
یوحنا 12:8 عیسی در یکی از تعالیم خود، به مردم فرمود: “من نور جهان هستم ، هر که مرا پیروی کند، در تاریکی نخواهد ماند، زیرا نور حیات بخش راهش را روشن می کند.” (ترجمۀ تفسیری)
یوحنا 9:1 آن نور واقعی که همه آدمیان را نورانی میکند، در حال آمدن بود. (ترجمۀ مژده)
3) کلام خدا نور است
مزمور 105:119 کلام تو برای پاهای من چراغ، و برای راههای من نور است. (ترجمۀ مژده)
مزمور 30:119 درککلامتو بهانساننور میبخشد و سادهدلانرا خردمند میسازد. (ترجمۀ تفسیری)
دوم قرنتیان 4:4و6 شیطان که حاکم این دنیای پر از گناه است ، چشمان این اشخاص بی ایمان را بسته است تا نتوانند نور پرجلال انجیل را ببینند و معنی پیغام ما را درباره جلال مسیح که چهره قابل رویت خدای نادیده است ، درک کنند. … زیرا همان خدایی که فرمود: “نور از میان تاریکی بدرخشد”، نور خود را در دلهای ما نیز تابید، تا درک کنیم که این نورپرجلال اوست که از چهره عیسی مسیح می درخشد. (ترجمۀ تفسیری)
حال عیسی مسیح در موعظۀ سر کوه می فرماید: که شما نور عالمید.
4) مسیحیان نور هستند
علاوه بر این، مسیح در متی 14:5 چنین اضافه می کند.
متی 14:5 شما نور جهان هستید. نمیتوان شهری را که بر کوهی بنا شده است، پنهان کرد. (ترجمۀ مژده)
بعبارتی مردم این نور را در مسیحیان خواهند دید.
دوم یوحنا 9:2-11 کسی که میگوید: “من در نور مسیح هستم”، ولی همنوع خود را دوست نمیدارد، هنوز در تاریکی است. اما هر که همنوع خود را محبت نماید، در نور زندگی میکند و میتواند راه خود را ببیند، بدون آنکه گرفتار تاریکی و گناه گردد. ولی کسی که همنوع خود را دوست ندارد، در تاریکی سرگردان است و نمیداند به کجا میرود، زیرا تاریکی چشمانش را کور کرده است تا راه را نبیند. (ترجمۀ تفسیری)
با شناخت خدا و مکاشفۀ الهی اش، زندگی و افکارمان منور شده. ولی لازم است که مردم این نور را ببینند تا آنها نیز از آن بهرمند شوند. بنابراین، با توجه به تعریفی که از نور در کلام خدا کردیم نتیجه می گیریم که اگر بخواهیم نور ما بر مردم جهان بتابد باید، خدا، عیسی مسیح و کلامش را عملاً و شفاهاً به مردم معرفی کنیم.
بنابراین وقتی عیسی مسیح در متی 14:5 خطاب به پیروانش می گوید که شما مثل شهری هستید که بر کوهی بنا شده، در واقع به آنها اعلام می کند که خودتان را از مردم پنهان نکنید بگذارید که مردم غیر مسیحی بدانند که مسیحی هستید.
مسیحیت یک جامعۀ مخفی مثل فرماسینورها یا ایلومیناتی نیست.
اگه مسیح می خواست این بخش از موعظه اش را بفارسی بگوید شاید می گفت که شتر سواری دولا دولا نمی نشه.
نکته ای که باید در اینجا به آن اشاره کنم ترتیب موضوع در این آیات هست.
مسیح اول گفت که شما نمک جهانید بعد گفت نور عالمید.
نکته ای که در اینجا نهفته است این است که ما قبل از اینکه نور باشیم، نمک هستیم.
بعبارتی اول باید شخصیت درونی و روحانی مان تاثیر گذار باشد بعد اعمالمان قابلیت درخشیدن را خواهد داشت.
این طرح و نقشۀ خدا برای نور بودن ما مسیحیان است.
حال به مطالعۀ سومین حقیقت بزرگ تحت عنوان مشکل می پردازیم.
3) مشکل
خُب طبیعتاً اگر در متی 13:5-16 پیش فرضها فساد دنیا و تاریکی جهان باشد و طرح و نقشۀ خدا، تبدیل مسیحیان به نمک و نور باشد آنگاه مشکل، خطر شکست خواهد بود.
با چنین مسئولیت سنگینی، خطر شکست هم باید در نظر گرفته شود. عیسی مسیح در آیۀ 13 فرمود!
متی 13:5 لیکن اگر نمک فاسد گردد، به کدام چیز باز نمکین شود؟
نمکی که خاصیت نمکین خود را از دست بدهد، به هیچ دردی نمی خورد. مسیح در رابطه با چنین نمکی در ادامه می گوید:
متی 13:5 دیگر به کاری نمیآید جز آنکه بیرون ریخته شود و پایمالِ مردم گردد (ترجمۀ هزارۀ نو)
چنین نمکی نه خاصیت دارد و توانایی نور دادن!
امروزه بخاطر پیشرفت صنایع، نمک هایی که ما از آنها استفاده می کنیم، بدلیل تصفیه شدن، خاصیتشان را از دست نمی هند.
اما در گذشته نمکی که تهیه می شد ناخالصی هایی از قبیل سنگ گچ یا سولفات کلسیم متبلور داشت و خاصیت نمکین خود را از دست می داد و حالت قلیایی بخود می گرفت.
عزایزان خطر از دست دادن خاصیت نمک برای مسیحیان امروزه نیز وجود دارد.
بسختی می شود شخصیت یک مسیحی امروزی را به نمک آشپزخانه مان که با روشهای صنعتی تصفیه شدند، تشبیه کنیم.
چون خطر آلودگی یک مسیحی به گناهان این دنیا وجود دارد.
متاسفانه تبلیغات فاسد در جامعه و رسانه های گروهی، روی فرهنگ بعضی از مسیحیان تاثیر گذاشته و بسیاری از مسیحیان را بی نمک ساخته.
به همین دلیل است که بسیاری از غیرمسیحیان، کتاب مقدس و مسیحیان را به باد مسخره می گیرند و ایمان مسیحی را پایمال می کنند.
منظور عیسی مسیح از پایمال مردم شدن همین است.
یعنی بجای اینکه مردم به ایمان مسیحی ما احترام بگذارند، آنرا پایمال می کنند.
عیسی مسیح در جای دیگر در رابطه با بی احترامی بی ایمانان این گونه فرمود.
متی 6:7 مرواریدهای خود را نزد خوکها میندازید چون قادر به تشخیص ارزش آنها نمی باشند؛ آنها مرواریدها را لگدمال می کنند و برگشته ، به شما حمله ور خواهند شد. به همین ترتیب ، چیزهای مقدس را در اختیار انسانهای بدکار مگذارید. (ترجمۀ تفسیری)
این گفتۀ مسیح در لوقا این گونه نقل قول شده:
لوقا 34:14-35 «نمک چیز خوبی است، امّا اگر خود نمک بیمزّه شود به چه وسیله مزّه اصلی خود را باز یابد؟ دیگر نه برای زمین مصرفی دارد و نه میتوان به صورت کود از آن استفاده کرد. آن را فقط باید دور ریخت. اگر گوش شنوا دارید بشنوید. (ترجمۀ مژده)
البته باید متذکر شد که در اینجا منظور مسیح این نیست که اگر یک مسیحی مزۀ نمکین خود را از دست بدهد نجاتش را از دست خواهد داد، بلکه فقط به این اشاره می کند که تاثیرش را از دست خواهد داد.
پس باید مواظب باشیم که گناه وارد زندگی مسیحی مان نشود، چون تاثیرمان را از دست خواهیم داد.
البته این مشکل در رابطه با نور هم صادق است. چون مفهوم نور در اینگونه تشبیهات به معنی اعمال نیک ماست. عیسی مسیح در آیۀ 16 می فرماید بگذارید مردم اعمال نیک شما را ببینند… بعبارتی دارد می گوید که بگذارید نور شما بر مردم بتابد.
پس از در رفتار و اعمال ما نیکویی نباشد، آنچه در وجود ماست تاریکی است و نه نور.
این نکته در رسالۀ اول یوحنا بطور مفصل شرح داده شده است.
برای درک ادامۀ موضوع از آیۀ 14 باید قدری روی واژه ها و ترتیب آنها توجه کرد، عیسی مسیح در آیات چنین می فرماید:
متی 14:5-15 شما نور عالمید. شهری که بر کوهی بنا شود، نتوان پنهان کرد. و چراغ را نمیافروزند تا آن را زیر پیمانه نهند، بلکه تا بر چراغدان گذارند؛ آنگاه به همه کسانی که در خانه باشند، روشنایی میبخشد. (ترجمۀ تفسیری)
مسیح در اینجا با استفاده از نور عالم و شهر که بر کوهی بنا شده، ابتدا یک تصویر بزرگ را به نمایش می گذارد.
بعبارتی به هدف نهایی اشاره می کند. ولی بعد با پرداختن به موضوع چراغ و چراغدان و روشنایی در خانه، اشاره به زندگی شخصی ما میکند.
یک مسیحی باید بداند که اگر می خواهد عیسی مسیح را به دنیا معرفی کند اول باید این کار را از خانه و خانواده خود اینکار را شروع کند.
خدمت یک شخص مسیحی اول خانوادۀ او بعد سایرین هستند.
متاسفانه مردم بیش از اینکه به خانواده هایشان وقت بدهند پای اینترنت و فیس بوک واینستاگرام مشغول خبررسانی به دنیا هستند.
اول باید نور ما خانه هایمان را روشن کند بعد این خانه ها شهر را روشن خواهند کرد.
بعبارتی اگر خانه هایمان خاموش باشد، شهر روشن نخواهد شد.
مثال روشن کردن شمع در کلیسا … بعضی خانه هایشان تاریک است بعد می خواهند کلیسا را روشن کنند.
نکتۀ بعدی استفاده از واژۀ “پیمانه“ است.
ترجمۀ کلاسیک آیۀ 15: و چراغ را نمیافروزند تا آن را زیر پیمانه نهند، …
آقای دکتر مک آرتور نام این پیمانه را پیمانۀ ترس تفسیر می کند.
… البته منشاء پنهان کردن نور می تونه ترس باشه … اما دلایل دیگری هم برای پنهان کردن نور می تواند وجود داشته باشد.
مثلاً: از دست ندادن آبرو، دوستان، روابط فامیلی، بیکار شدن، و غیره
بعبارتی عیسی مسیح در این آیه دارد می گوید که یک مسیحی نمی تونه توی این دنیای تاریک چراغ خاموش زندگی کنه.
پس تا اینجا در رابطه با نمک و نور بودن، سه حقیقت بزرگ را مطالعه کردیم.
حقیقت اول پیش فرضها بود، به این مفهم که دنیا آلوده و تاریک است و نیاز به نمک و نور دارد.
حقیقت دوم نقشۀ خدا در قرار دادن مسیحیان بعنوان نمک و نور در جهان بود.
حقیقت سوم در واقع یک هشدار بود که مبادا خاصیت نمکین و نور بودن خود را از دست بدهیم.
حال به مطالعۀ چهارمین حقیقت بزرگ تحت عنوان هدف می پردازیم.
4) هدف
در نهایت هدف از تمام این سخنان مسیح، آخرین مطلبی است که او بیان می کند در آیۀ 16 می باشد.
متی 16:5 تا اعمال نیکوی شما را دیده، پدر شما را که در آسمان است تمجید نمایند. (ترجمۀ کلاسیک)
بعبارتی مسیح در اینجا نتیجه می گیرد، که ختم تمام امر این است، که هر آنچه می کنیم برای جلال خداست.
مزمور 1:19 آسمانْ جلال خدا را بیان میکند و فلکْ از عمل دستهایش خبر میدهد. (ترجمۀ کلاسیک)
اشعیا 8:42 من یهوه هستم و اسم من همین است. و جلال خود را به کسی دیگر و ستایش خویش را به بتهای تراشیده نخواهم داد. (ترجمۀ کلاسیک)
مکاشفه 23:21 این شهر احتیاجی به نور خورشید و ماه نداشت، چون شکوه و جلال خدا و ”بره“، شهر را روشن میساخت. (ترجمۀ تفسیری)
پس عزیزان بیاید به آن دعوت بلندی که خداوند از ما بعمل آورده فکر کنیم، و آن اینکه در این دنیا برای خدا نمک و نور باشیم.
فیلیپیان 13:3-14 و آن اینکه آنچه در عقب است به فراموشی میسپارم و به سوی آنچه در پیش است خود را به جلو کشانده، برای رسیدن به خط پایان میکوشم، تا جایزهای را بهدست آورم که خدا برای آن مرا در مسیحْ عیسی به بالا فراخوانده است. (ترجمۀ هزارۀ نو)
دعا کنیم:
ما در بررسی موعظۀ سر کوه مسیح، وارد بحث تازه و بسیار جالبی که مربوط به دیدگاه عیسی مسیح و کتاب مقدس می باشد، خواهیم شد که تا آخر این باب یعنی باب 5 انجیل متی ادامه خواهد داشت.
موضوع جلسۀ آینده از متی 17:5 برتری و اهمیت کلام خدا خواهد بود.