شاهدان یهوه
درس دهم
مطالب بحث انگیز
رئوس مطالب
- انتقال خون
- جشن تولد گرفتن
- استفاده از گردن بندهای صلیب
از آنجائیکه معمولاً شاهدان یهوه این موضوعات را در گفتگوهایشان اشاره میکنند مناسب است که مسیحیان با دیدگاه آنها آشنا بوده قادر به جوابگویی آنها از کتابمقدس در این رابطه باشند.
انتقال خون
بنا به آموزۀ شاهدان یهوه پیروان آنها تحت هر شرایطی که باشند نباید انتقال خون انجام دهند. حتی اگر شرایط مرگ و زندگی با تجویز دکتر باشد. این مسئله آنقدر برایشان مهم است که حتی والدین اجازه انتقال خون به فرزندانشان را در شرایط حاد نیز نمیدهند. به همین دلیل بسیاری از آنها با خود کارتهایی دارند که اگر در سوانحی بیهوش شدند دکترها از روی اطلاعات آن بدانند که اجازۀ انتقال خون از آنها را ندارند.
آنها میگویند که آدم و حوا در باغ عدن با خوردن میوۀ ممنوعه باعث گناه شدند و همانطور که همه میدانیم از نا اطاعتی آنها تمام نسل بشر به گناه آلوده شدند. به گفتۀ آنها امروز ما آن میوۀ درخت ممنوعه را نداریم اما خدا ما را از خوردن خون منع کرده است.
مسئله اصلی این است که آیا میخواهیم از خدا اطاعت کنیم یا با نا اطاعتی مان میخواهیم مثل آدم و حوا همه چیز را از دست بدهیم.
شاهدان یهوه معتقدند که خون چیز مقدسی است. کتاب “کمک برای درک کتابمقدس” نوشتۀ شاهدان یهوه میگوید:
زندگی چیز مقدسی است. بنابراین خون که زندگی ما به آن بستگی دارد نیز مقدس میباشد و نباید در جریان آن مداخله یا معامله کرد. خدا پس از طوفان به نوح که از نیاکان ماست اجازه داد تا از گوشت برای تغذیه استفاده کند اما به او امر فرمود که خون نخورد.
چون خدا امر فرمود که باید از خوردن خون پرهیز کرد (که انتقال خون را نیز شامل میشود)، پیروان شاهدان یهوه نیز چاره ای جز اطاعت از فرمان خدا را ندارند. شاهدان یهوه معتقدند که حتی اگر کسی بخاطر چنین اطاعتی بمیرد خدا او را در روز قیامت رستگار خواهد کرد.
سوالی که شاهدان یهوه از پیروانشان در این رابطه میپرسند این است که اگر در شرایط حاد مرگ و زندگی قرار دارید به نظر شما آیا حکیمانه است که بخاطر زنده ماندن از فرمان خدا در رابطه با انتقال خون سرپیچی کرد؟
آنهائیکه حقیقتاً بر یهوه اعتماد دارند و به او توکل میکنند در این رابطه مشکلی نخواهند داشت چون ایمان آنها به وعدۀ قیامت آینده توسط یهوه میباشد.
بنابراین در الهیات شاهدان یهوه داشتن یک آموزۀ صحیح در رابطه با خون، ارتباط مستقیم با یک رابطۀ صحیح با خدا را داراست. در این راستا، کتابِ “سوالات شاهدان یهوه در رابطه با آموزۀ خون” مینویسد:
آموزۀ “خون“ برای شاهدان یهوه یک آموزۀ بسیار اساسی است… رابطۀ آنها با خالقشان در گرو این آموزه میباشد.
کتاب دیگر آنها تحت عنوان “خون، دارو و قانون خدا“ مینویسد:
شاید انتقال خون در شرایط بحرانی باعث نجات مرگ یک بیمار شود، اما مسئله در اینجاست آیا او حاضر است نجاتش را در این زندگی برای از دست دادن ابدیش حفظ کند.
آنها مدعی هستند که حتی آیات کلام خدا نیز در این رابطه تعلیم داده است. آنها در این رابطه به آیات زیر استناد میکنند.
پیدایش 4:9 – آیا انتقال خون نباید انجام شود؟
پیدایش 4:9 امّا گوشت را با جان یعنی با خون آن نخورید.
به تعبیر شاهدان یهوه این آیه ما را از انتقال خون منع میکند. آنها میگویند انتقال خون با خوردن خون یکی است چون درست شبیح تغذیه مواد غذایی از طریق سِرُم میباشد. آنها میگویند اگر شخص مریضی که در بیمارستان بستری است قادر به غذا خوردن از راه دهان نباشد او را از طریق سِرُم تغذیه خواهند کرد.
تصورش را بکنید اگر دکتری به مریضش تجویز کند که باید از مصرف مشروبات الکلی پرهیز کند، حال اگر او بجای اینکه الکل را از راه دهانش بنوشد مستقیم به خونش تزریق کنید به نظر شما از دکترش اطاعت کرده است؟ بنابراین هیچ فرقی بین خوردن خون یا انتقال خون به بدن نیست. پس باید نتیجه گرفت که پیدایش 4:9 نه تنها خوردن خون بلکه انتقال خون را نیز منع میکند.
پاسخ کتابمقدسی:
تاریخ نشان میدهد که بدلیل اینکه سازمان برج دیده بانی پیروانش را از انتقال خون منع کرده اند بسیاری جانشان را از دست داده اند. آقای Leonard و Marjorie Chretien که قبلاً از پیروان شاهدان یهوه بودند در این رابطه میگویند:
مردی را میشناسند که پسرش تازه بدنیا آمده بود و بدلیل شرایط وخیمی که داشت باید به او خون تزریق میکردند در غیر اینصورت می مرد. از آنجائیکه آن مرد خوب میدانست نافرمانی از دستور سازمان برج دیده بانی باعث طرد شدن او از تمام جلسات و اجتماعات آنان میباشد تصمیم به اطاعت میگیرد و در نهایت دو روز بعد فرزندش را از دست میدهد.
این سرگذشت غم انگیز بسیاری از پیروان شاهدان یهوه است که بخاطر عقاید اشتباه سازمانی اشان باعث مرگ و میر عزیزانشان شده اند. قلب سخت و بی ترحم این سازمان ما را بیاد فریسیانی میاندازد که عیسی مسیح را بخاطر شفا در روز سبت محکوم میکردند (لوقا 6:6-11).
از آنها چنین سوال کنید:
آیا جداً شما حاضرید برای اطاعت از دستورات سازمان برج دیده بانی از جان فرزندان بگذرید؟
واکسناسیون
علاوه بر این شاهدان یهوه در سایر بخشهای پزشکی و درمانی مشکل داشته است. مثلاً در رابطه با واکسناسیون: مجلۀ عصر نوین در سال 1931 اعلام نمود که واکسناسیون مخالف عهدجاودانی ای است که خدا با نوح بعد از طوفان بست. بنابراین واکسناسیون را ممنوع اعلام کردند و تا 20 سال این ممنوعیت طول کشید تا اینکه در سال 1950 نظرشان را عوض کرده آنرا آزاد کردند. نشریه بیداری مورخ 22 آگوست 1965 اعلام نمود که بنظر میرسد که واکسناسیون بجای شفای مردم باعث افزایش بیماریها شده است. خانواده هایی که بچه هایشان را بخاطر واکسن نزدن از دست دادند پس از شنیدن تغییر نظر سازمان بسیار متاثر شدند.
پیوند اعضای بدن
مشکل دیگری که این سازمان دارد پیوند اعضای بدن است. در تاریخ 15 نوامبر 1967 مجلۀ برج دیده بانی اعلام کرد که جراحی پیوند اعضا مثل آدمخواری میماند برای همین هم مناسب مسیحیان نمیباشد. سال بعد مجلۀ بیداری آنرا تائید کرده اضافه نمود که هر گونه عمل پیوند آدمخواری محسوب میشود. بنابراین تا حدود 13 سال ممنوع اعلام شد. در طی این سالها بسیاری از پیروان شاهدان یهوه فوت کردند و یا از بیماری رنج بردند. اما پس از پیشرفتهای علمی در 15 مارچ 1980 مجلۀ دیده بانی اعلام نمود که پیوند اعضا لزوماً آدمخواری محسوب نمیشود بنابراین آنرا آزاد اعلام کردند.
آقای David Reed که قبلاً از پیروان شاهدان یهوه بود میگوید:
“بیش از 20 سال طول کشید تا شاهدان یهوه واکسناسیون را آزاد کردند. بعد از آن نوبت منع عمل پیوند اعضای بدن شد که حدود 13 سال به طول انجامید. حال معلوم نیست که برای آزاد کردن انتقال خون چند سال نیاز دارند. اصلاً برای اینکه تفسیر صحیح یک آیه را کشف کنند مگر چند سال نیاز است.”
از شاهدان یهوه بپرسید:
آیا میدانید که سازمان برج دیده بانی واکسناسیون را در سال 1930 منع کرد و در سال 1950 یعنی 20 سال بعد آنرا آزاد نمود؟
آیا میدانی که همین سازمان در سال 1967 پیوند اعضای بدن را منع نمود و بعد در سال 1980 یعنی 13 سال بعد آنرا آزاد کرد؟
فکر میکنی خانواده هائیکه در نتیجۀ عدم استفاده از واکسن و یا پیوند عضو بچه هایشان را از دست داده و یا زجر کشیده اند پس از تغییر نظر این سازمان چه احساسی داشتند؟
با توجه به عدم ثبات این سازمان در موارد فوق آیا فکر میکنی که در آینده نظرش را در رابطه با انتقال خون نیز عوض کند؟
نظر شما در رابطه با بی ثباتی دستورات یا احکام این سازمان که در رابطه با امور پزشکی از خود نشان داده چیست؟
آیا چنین بی ثباتی شایستۀ یک نبی خداست؟ (با توجه به اینکه آنها خود را نبی خطاب میکنند)
پاسخ کتابمقدس به مسئلۀ خوردن خون
هدف خدا از منع خوردن خون چه بود؟
حال قبل از اینکه ادامه بدهیم باید به این سوال پاسخ داد که چرا خدا از قومش میخواهد که خون نخورند؟ بسیاری از مفسرین معتقدند که اینگونه احکام مربوط به خون قربانی هایی بود که قرار بود در آینده در مراسم عبادی یهودیان استفاده شود. آقای H. C. Leupold در این رابطه میگوید:
این مقررات با توجه به تشریفاتی که قرار بود در استفادۀ خون قربانیها انجام شود به قوم اسرائیل داده شد. پس مقرراتی که در دوران نوح به قوم داده شد آنها را برای استفادۀ خون در سیستم قربانی ها آماده میساخت. برخی از قومهای بت پرستان آن زمان که در اطراف سرزمین اسرائیل زندگی میکردند هیچ ارزشی برای خون قائل نبودند. نوشیدن خون بخشی از عبادت آنها بود. تصورشان این بود که با این کار قدرت مافوق الطبیعه بدست میآورند. بنابراین منع اینکار باعث میشد که قوم اسرائیل را از سایر اقوام بت پرست جدا کند.
تفاوت بین خوردن خون با انتقال خون
حال باید ببینیم که آیا بین نوشیدن یا خوردن خون با انتقال خون تفاوتی وجود دارد؟ در پاسخ به این سوال باید ابتدا مشخص شود که مشکل ما با خون خوردن نیست بلکه با انتقال خون میباشد.
آقای James Sire در کتابش تحت عنوان “تغییر مفاهیم کتابمقدس“ مینویسد:
قدغن کردن انتقال خون با استفاده از پیدایش 4:9 توسط شاهدان یهوه یکی از ویژگیهای بارز از انحرافات فرقه های کاذب میباشد. آنچه در انتقال خون انجام میشود ذخیرۀ یک مادۀ حیاتی برای بهبود بیماریهاست. انتقال خون حتی برابر با تغذیه توسط سرم نیست چون خون اهدایی مثل غذا عمل نمیکند.
علاوه بر این دکتر والتر مارتین میگوید وقتی شخصی خون اهدا میکند یا خون اهدایی دریافت میکند مثل بت پرستان نیست که زندگی اش را قربانی کند (یعنی جان نمیسپارد) و یا مثل آنها خون یک شخص قربانی شده را نمیخورد بلکه این کار از روی ترحم و بشردوستی جهت بهبودی از یک شخص به شخص دیگر انتقال می یابد.
آقای Norman Geisler اضافه میکند که نباید انتقال خون را با خوردن یکی دانست چون وقتی کلام خدا از خوردن سخن میگوید منظورش عمل عادی خوردن توسط دهان و گذشتن از سیستم هاضمه میباشد اما آنچه در انتقال خون و حتی در تغذیه توسط سِرُم انجام میشود انتقال مستقیم مواد به رگها میباشد. اگر هم در پزشکی به آن اصطلاحاً تغذیه گفته میشود علتش این است که در نهایت کار مواد لازم به خون میرسد.
پس آنچه باید از شاهدان یهوه پرسید این است که:
آیا بنظر شما انتقال خون که در حرفۀ پزشکی ذخیرۀ یک مایع حیاتی برای مداوای بیماریست با خوردن غذا که توسط دهان و سیستم هاضمه صورت میگیرد دو مقولۀ جدا نیست؟
آیا به نظر شما انتقال خون همان عمل حیاتبخشی را که خدا برای شریانهای خونی طرح ریزی کرده است انجام نمیدهد؟
نکتۀ دیگری که در رابطه با پیدایش 9 شایان ذکر میباشد این است که در این باب منظور از منع خوردن خون حیوانات قربانی شده است نه انتقال خون از انسانی به انسان دیگر. پس این آیه هرگز انتقال خون را منع نمیکند.
لاویان 26:7-27 – طرد شدن از قوم خدا
لاویان 26:7-27 همچنین شما هرگز خون نخورید، چه خون پرنده باشد چه چهارپا. هرکس که خون بخورد باید از بین قوم خدا طرد شود.»
شاهدان یهوه از این آیه نتیجه میگیرند که جرم انتقال خون آنقدر سنگین است که شخص باید از قوم خدا منقطع شود. کتاب کمک به درک کتابمقدس نوشته شده که:
“منظور خدا از این آیه اینست که اگر شخصی عمداً از این فرمان خدا سرپیچی کند باید با مردنش از قوم خدا منقطع شود.”
بدیهیست که خدا خوردن خون را یک جرم بسیار جدی به حساب میآورد. امروزه اگر یکی از پیروان این سازمان مرتکب به انتقال خون شود از طرف این سازمان طرد میشود. بطوریکه تمام خانواده و دوست و آشنایانش با او قطع رابطه خواهند کرد، در حدیکه حتی به او سلام هم نمیگویند.
آموزۀ کتابمقدس: ما میپذیریم که خدا در لاویان 26:7-27 همانطور که در پیدایش 4:9 اشاره خوردن خون را منع کرده است اما این هیچ ربطی به انتقال خون ندارد. خوردن خون با انتقال خون دو مقولۀ کاملاً جدا میباشند. در فرهنگ جدیدگنجنیه های کتابمقدس آمده که:
آنچه کلام خدا در رابطه با خوردن خون میگوید ارتباطی با انتقال خون ندارد. از آنجائیکه در انتقال خون عملاً خوردن و هضم خون انجام نمیشود میتوان نتیجه گرفت که این مورد از لحاظ کتابمقدسی هیچ ممانعتی ندارد.
از شاهدان یهوه بخواهید که لاویان 17:3 را بلند بخوانند:
چرا شاهدان یهوه انتقال خون را غدقن میکنند اما خوردن چربی را غدقن نمیکنند؟
البته هدف از طرح این سوال این است که به شاهدان یهوه ثابت کنیم که آنها کلام خدا را بطور همسان تفسیر نمیکنند. بعبارتی اگر در یک آیه کلام خدا چیزی را منع میکند این مسئله باید در سراسر کتابمقدس رعایت شود.
جشن تولدها
سازمان برج دیده بانی به پیروانش اجازۀ گرفتن جشن تولد نمیدهد. آنها حتی حق ارسال کارتهای تبریک تولد را نیز ندارند. کسانیکه از این قانون پیروی نکنند از طرف سازمان طرد خواهند شد.
سازمان برج دیده بانی میگوید در کتابمقدس فقط به دو جشن تولد فرعون (پیدایش 20:40-22) و هیرودیس (متی 6:14-10) اشاره شده است. هر دوی این اشخاص کافرند و در هر دو واقعۀ تولد میخوانیم که یکنفر کشته میشود. بنابراین شاهدان یهوه نباید جشن تولد بگیرند در غیر اینصورت بر علیه خدا عمل میکنند.
پیدایش 20:40-22 – آیا جشن تولدها شیطانیست؟
پیدایش 20:40-22 سه روز بعد، جشن تولد فرعون بود و به همین مناسبت ضیافتی برای مقامات مملکتی ترتیب داد. او فرستاد تا رئیس ساقیان و رئیس نانوایان را از زندان به حضورش آورند. سپس رئیس ساقیان را به کار سابقش گمارد، ولی رئیس نانوایان را به دارآویخت، همانطور که یوسف گفته بود. (تفسیری)
شاهدان یهوه میگویند که هر مطلبی در کتابمقدس برای هدفی گذاشته شده است.
دوم تیموتاوس 16:3-17 تمامی کتب از الهام خداست و بجهت تعلیم و تنبیه و اصلاح و تربیت در عدالت مفید است، تا مرد خدا کامل و بجهت هر عمل نیکو آراسته بشود.
خدا حتی از وقایع تاریخی مربوط به بعضی شخصیتهای بت پرستان برای منظورهای خود استفاده میکند و هدف خاصی از بیان آنها در کلامش دارد. بعنوان مثال فرعون که یکی از امپراتوران بت پرست آنزمان بود دستور داد تا شخصی را در جشن تولدش به دار بیاندازند. به همین دلیل نیز شاهدان یهوه میگویند جشن تولد و جشن کریسمس را نباید گرفت.
آموزۀ کتابمقدس: سازمان برج دیده بانی با این آموزۀ غلط در بین پیروانش یک نوع الزام یا احساس گناه کاذب ایجاد میکند. اصولاً بد یا شیطانی دانستن یک روز خاص بدلیل اینکه در آن روز یک عمل بد انجام شده منطقی نیست. البته درست است که ما در کلام خدا آیۀ ای نداریم که بما بگوید
درست است که کلام خدا بما آیه ای نمیدهد که ما را موظف به رعایت جشن تولدها بکند اما از طرف دیگر هم ما نمیتوانیم از پیدایش 20:40-22 نتیجه بگیریم که جشن تولدها نباید برگزار شوند.
تنها چیزی که از پیدایش 20:40-22 میتوان نتیجه گرفت اینست که فرعون شخص شروری بود نه اینکه جشن تولد شیطانی است. بنابراین از شاهردان یهوه چنین سوال کنید. که:
آیا بنظر شما بیشتر منطقی نیست که بگوئیم هدف از پیدایش 20:40-22 این است که شرارت فرعون را نتیجه بگیرد نه شیطانی دانستن؟ (اگر شاهدان یهوه در این رابطه بحث کردن آنگاه سوال بعدی را بپرسید)
بنظر شما در پیدایش 20:40-22 آیا منشا شرارت در شخص فرعون میباشد یا در جشن تولد او؟
باید توجه داشت که فرعون در روز تولدش علاوه بر گناهانی که انجام داد دستور داد تا شخص دیگری را آزاد کنند.
پس بهتر است که از شاهدان یهوه چنین سوال نمائید.:
اگر بنا به گفتۀ شاهدان یهوه چون فرعون در روز تولدش کار بدی انجام داد میتوان نتیجه گرفت که جشن تولد نیز بد میباشد پس از آنجائیکه او در روز تولش کار خوبی (آزادی یک شخص) انجام داده است باید بتوان نتیجه گرفت که در جشن تولد جنبه های خوب هم دیده میشود. (بعبارتی از همان منطق استفاده کنیم)
علاوه بر مطالب فوق محققین کتابمقدس از جمله آقای Blaiklock، بر این باورند که در دوران قدیم (عهدعتیق و عهدجدید) روزهای تولد از اهمیت خاصی برخوردار بوده. بطوریکه معمولاً هر سال مردم آنرا به گونه ای ساده جشن میگرفتند (مثلاً برادر و خواهرانشان را بصرف غذا دعوت میکردند و دور هم آن روز را جشن میگرفتند).
بنابراین روز تولد بخودی نمیتواند بد باشد.
همین اصل و منطق را میتوانیم در رابطه با متی 6:14-10 اعمال نمائیم.
متی 6:14-10 – آیا جشن تولدها شیطانیست؟
متی 6:14-10 اما در جشن میلاد هیرودیس ، دختر هیرودیا رقصید و رقص او هیرودیس را بسیار شاد کرد، 7 بطوریکه برای او قسم خورد که هر چه بخواهد برایش انجام دهد. 8 دختر هیرودیا نیز به توصیه مادرش ، درخواست کرد که سر یحیای تعمید دهنده در یک سینی به او داده شود. 9 پادشاه از این تقاضا سخت رنجیده خاطر گشت اما چون در حضور همه قسم خورده بود، دستور داد تقاضای او را بجا آورند. 10 پس در زندان ، سر یحیی را از تن جدا کردند.
سوالی که باید از شاهدان یهوه پرسید این است که:
ابتدا بخواهید که متی 6:14-10 بلند خوانده شود. سپس بپرسید:
آیا بنظر شما واقعۀ متی6:14-10 بر شرارت هیرودیس تاکید دارد یا ناپاک بودن روز تولد!
استفاده از زینت آلاتی که بشکل صلیب میباشند
شاهدان یهوه میگویند که صلیب سمبل بت پرستان است. در قرون اولیۀ مسیحیت وقتی حاکمیت شیطان بر انبوه مردم برقرار شده بود پیروان مسیح این سمبل بت پرستان را پذیرفتند. آنها معتقدند که عیسی مسیح به صلیب کشیده نشد بلکه بر روی یک ستون چوبی. بنابراین حمل نقش صلیب از دیدگاه آنان سمبل بت پرستی و توهین به خدا میباشد.
جالب اینجاست که این سازمان در نشریات قدیمی خود از عکسهای عیسی مسیح مصلوب استفاده میکردند اما بعدها آموزۀ خود را تغییر دادند.
بعنوان مثال نشریات سال 1927، 1891 و 1928 این سازمان عکسهایی از صلیب داشتند. اما در کتاب سالیانه سال 1975 بدلیل تغییر در موزۀ خود، دیگر سمبل صلیب را از روی نشریات خود حذف کردند. تغییر نظر آنان از 15 اکتبر 1931 آغاز شد که از آن پس نقش صلیب را از روی مجلاتشان حذف نمودند.
شاهدان یهوه میگویند که واژۀ یونانی “stauos” که صلیب ترجمه شده است به مفهوم یک ستونی چوبی میباشد. آنها نتیجه میگیرند که باور مسیحیان به صلیب اشتباه میباشد. علاوه بر این سازمان برج دیده بان اضافه میکند که قبل از مسیحیت صلیب سمبل یکی از بتهای زمان کلدانیها بنام Tammuz بود. بت پرستان بوده است. بنابراین همانطور هم که قبلاً اشاره شد آنها استفادۀ نقش صلیب را توهینی به خدای حقیقی میدانند.
کدام صحیح است صلیب یا یک ستون چوبی؟
ابتدا باید در نظر نداشت که واژۀ یونانی “stauos” به چوبۀ دار با اشکال مختلف اشاره میکند نه فقط یک ستون چوبی. هدف از استفادۀ این واژه بدار آویختن مجرمین در آن زمان بود. از لحاظ شکل نیز واژۀ “stauos” از ترکیب حروف یونانی “tau” که بشکل (T) است با حرف (X). بنابراین انحصار کلمۀ یونانی “stauos” بعنوان یک ستون چوبی که ابتدایی و ساده ترین مفهوم آن است مخالف با حقایق تاریخی میباشد.
در یوحنا 25:20 چنین میخوانیم:
یوحنا 25:20 پس شاگردان دیگر بدو گفتند: «خداوند را دیدهایم.» بدیشان گفت: «تا در دو دستش جای میخها را نبینم و انگشت خود را در جای میخها نگذارم و دست خود را بر پهلویش ننهم، ایمان نخواهم آورد.»
سوال اینجاست که اگر عیسی مسیح بر روی یک ستون چوبی میخکوب میشد آنوقت فقط نیاز به یک میخ میبود و در اینجا توما به میخها اشاره نمیکرد.
در یوحنا 18:21-19 عیسی مسیح مصلوب شدن پطرس را اینچنین پیشگویی میکند:
یوحنا 18:21-19 آمین آمین به تو میگویم وقتی که جوان بودی، کمر خود را میبستی و هر جا میخواستی میرفتی ولکن زمانی که پیر شوی دستهای خود را دراز خواهی کرد و دیگران تو را بسته به جایی که نمیخواهی تو را خواهند برد.» و بدین سخن اشاره کرد که به چه قسم موت خدا را جلال خواهد داد و چون این را گفت، به او فرمود: «از عقب من بیا.»
همانطور که در این آیات مشهود است عیسی مسیح به دستهای دراز شدۀ پطرس هنگام مصلوب شدنش اشاره میکند در صورتیکه اگر میخواست مصلوب شدن او را بر روی یک ستون چوبی مثال بزند دستهای او را بالای سرش تصویر میکرد. سوالی که باید از شاهدان یهوه پرسید اینست که:
در یوحنا 18:21-19 عیسی مسیح مصلوب شدن پطرس را با دستهای دراز شده تصویر میکند.
سوال اینست که اگر پطرس بر روی یک ستون چوبی اعدام میشد چطور میتوانست دستهایش بحالت دراز شده قرار بگیرد؟
نکتۀ جالب دیگر در متی 37:27 میباشد:
متی 37:27 و تقصیرنامه او را نوشته، بالای سرش آویختند که «این است عیسی، پادشاه یهود!»
سوال دیگری که باید از شاهدان یهوه پرسید این است که:
اگر متی میخواست عیسی مسیح را بر روی یک ستون چوبی تصویر کند در متی 37:27 بجای اینکه بگوید تقصیرنامۀ او را بالای سرش آویختند میگفت بالای دستش آویختند.
آیا استفاده از نقش صلیب نشان بت پرستی میباشد؟
شاهدان یهوه برای اثبات فرضیۀ خود از آیات اول قرنتیان 14:10 و خروج 4:20-5 استفاده میکنند.
اول قرنتیان 14:10- آیا استفاده از زینت آلات به شکل صلیب بت پرستی است؟
اول قرنتیان 14:10 پس ای عزیزان ، با هشیاری کامل از هر گونه بت پرستی دوری کنید.
شاهدان یهوه میگویند که در این آیه پولس رسول به صراحت تاکید نموده که یک مسیحی باید از هر گونه بت پرستی بپرهیزد و بعد نتیجه میگیرد که استفاده از سمبل صلیب هم یک نوع بت پرستی میباشد.
در پاسخ به شاهدان یهوه ابتدا باید تائید کرد که ما با این آیه صد در صد موافقیم و اگر ایمانداری نقش صلیب را پرستش نماید کار اشتباهی انجام میدهد. اما از جای دیگر آویختن صلیب به دور گردن و یا استفاده از نقش صلیب لزوماً به مفهوم عبادت این نقش نمیباشد. باید توجه داشت که شهر قرنتس پر از معابد بت پرستان بود یکی از این معابد متعلق به Apolo بود. پولس رسول این رساله را برای ایماندارن شهر قرنتس نوشته است. او خوب آنها میشناخت و از عقاید بت پرستی آنها در گذشته خبر داشت.
پس با توجه به زمینۀ این رساله میتوان نتیجه گرفت که اول قرنتیان 14:10 هیچ ارتباطی با پرستیدن صلیب بعنوان بت نیست. بلکه پولس تاکید دارد که مسیحیان به پیام صلیب که قوت خداست ایمان دارند.
از شاهدان یهوه بپرسید که:
آیا میدانی که مسیحیانی که صلیب به گردن میزنند در واقع آنرا عبادت نمیکنند بلکه با این کارشان میخواهند بگویندکه به کاری که مسیح بر روی صلیب برایشان انجام داده است ایمان دارند و بر آن مبنی زندگی میکنند.
خروج 4:20-5 – آیا استفاده از زینت آلات به شکل صلیب بت پرستی است؟
خروج 4:20-5 «هیچگونه بتی به شکل حیوان یا پرنده یا ماهی برای خـود درست نکـن. در برابر آنها زانو نزن و آنها را پرستش نکن، زیرا من که خداوند، خدای تو میباشم، خدای غیوری هستم و کسانی را که با من دشمنی کنند، مجازات میکنم. این مجازات، شامل حال فرزندان آنها تا نسل سـوم و چهارم نیز میگردد.
این آیه نیز مثل آیۀ قبل بت پرستی را منع میکند. اما شاهدان یهوه میگویند منظور نویسنده این است که نباید با آویختن صلیب آنرا عبادت کرد.
در صورتیکه در اینجا خروج 4:20-5 از تراشیدن بتها سخن میگوید نه آویخن صلیب. از شاهدان یهوه بپرسید که:
از آنجائیکه مسیحیان نقش صلیب را عبادت نمیکنند پس میتوان نتیجه گرفت که خروج 4:20-5 اشاره ای به لغو استفاده از صلیب نیست.
علاوه بر این کتابمقدس قوم خدا را به عبادت خدای حی دعوت میکند.
بنابراین ما مسیحیان نباید فراموش کنیم که ایمان مسیحی مان را بر مبنای یک سری مقررات مذهبی بنا نشده بلکه ما عبادت روزانه مان را بر مبنای یک رابطۀ صحیح با خدا انجام میدهیم.