شناخت عطایای روحانی و کاربرد آنها (22)
مرتبه عطای سخن گفتن به زبانها ( بخش دوم)
اول قرنتیان 14 : 6 الی 20
مقدمه ای بر مطلب مشکل عطایای روحانی در کلیسای قرنتیان و مقایسۀ آن با عطای واقعی
پولس در باب 14 دوم قرنتیان، در حال رسیدگی به مشکلی است، که اعضای کلیسای قرنتس در رابطه با مفهوم و کاربرد عطای سخن گفتن به زبانها داشتند. او در این باب به جلوه دیگری از نفسانیت اعضای کلیسای قرنتیان می پردازد.
همانطور که در مطالعات گذشته اشاره شد، ما شاهد تجلی واقعی و کتابمقدسی عطای سخن گفتن به زبانها در واقعۀ اعمال 2 : 6 هستیم. بطوریکه کلام خدا به وضوح روشن می سازد که عطای واقعی زبانها در آن زمان، یک زبان شناخته شده بود و مردمی که آن را می شنیدند مفهوم آن را می فهمیدند. خدا به توسط عطای زبانها، به افراد این توانایی را می بخشید که حقایق الهی یا ذکر کبریایی خدا را با زبانی که نیاموخته بودند اعلام کنند.
کاربرد دیگر این عطای معجزه آسا این بود که بعنوان نشانۀ حضور خدا عمل کند، و بشارت انجیل مسیح را تائید نماید. (توضیح بیشتر)
عزیزان مطلب مهمی که باید از همین ابتدای کار در مورد عطای سخن گفتن به زبانها بدانیم این است که زائرانی که از سرزمین های مختلف، در روز پنطیکاست برای انجام فرائض مذهبی شان به اورشلیم آمده بودند، هر یک به زبان خود می شنیدند و مطالبی را که به زبانها بیان می شد را می فهمیدند.
اعمال باب 2 آغاز نگارش عصر جدید بود. خدا در شرف گفتن بود و درک آنچه او قصد داشت بیان کند برای بسیاری از یهودیان دشوار بود. از این جهت خداوند به کسانی که پیام آور او بوده اند نشانه ها و شگفتی هایی از جمله توانایی صحبت کردن به یک زبان خارجی که نیاموخته بودند را به طور معجزه آسا به آنها بخشید.
اکنون، هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم این تعریف و هدف واضح از عطای زبانها تغییر کرده باشد. اصطلاحات یونانی که در اول قرنتیان 14 به کار رفته است همان کلماتی است که در اعمال 2 به کار گرفته شده. هیچ تعریف جدیدی ارائه نشده، بنابراین وقتی به زمان کلیسای قرنتیان می رسیم، عطای زبانها با همان تعریف و هدف به قوت خود باقی مانده بود.
مشکل اعضای کلیسای قرنتس این بود که آنها با جعل، سو استفاده و پذیرش روشهای رایج در بین بت پرستان و فرهنگ آن روزگار، مفهوم و کاربرد عطای روح القدس را به انحراف کشیده بودند.
بطوریکه در جلسات پرستشی اشان با تقلید از روش جادوگران و بت پرستان آن زمان، با وردخوانی و اصوات بی مفهوم به حالت خلسه و متوسل شدن به احساسات شدید، وانمود می کردند که در عالم به ظاهر روحانی یا عرفانی، با زبانی ناشناخته و کاملا خصوصی در حال گفتگو با خدایی هستند.
این همان مشکلی است که وارد کلیسای قرنتیان شده بود. آنها عطای واقعی را، به روش جعلی تبدیل کرده بودند. حتی کسانی که عطای واقعی را داشتند، از عطای واقعی به طرز غلطی استفاده می کردند و سایرین هم عطای تقلبی را بکار می گرفتند.
عزیزان، هنگام مطالعۀ اول قرنتیان 14، باید به این نکته توجه داشته باشیم که گاهی پولس در این باب به عطای تقلبی و گاهی اوقات هم به استفاده اشتباه از عطای واقعی اشاره می کند.
پس، کلیسای قرنتس، در بیشتر موارد، عطای واقعی را جعل کرده و آن را به وردخوانی یا اصوات بی مفهومی که بحالت خلسه و هیجانات بیان می شد تبدیل کرده بودند.
بنابراین هدف پولس از نوشتن این بخش از رساله این است که روش پرستش خدایان دروغین، که با هدف و رضایت شخصی انجام می شد را با هدف مقدسی که در عطای واقعی خدا در عبادت کلیسایی که به منظور خدمت به کلیسای خدا بود، جدا کند. به عبارت دیگر، همانطور که در جلسۀ گذشته اشاره کردیم، افرادی که به این روش های غلط متوسل می شوند، بسیار خودخواه هستند و نکته ای که پولس رسول بر آن تاکید دارد این است که مخاطبینش را تشویق به شناخت و استفادۀ صحیح از عطایای واقعی شان برای بنای کلیسا نماید.
آقای Alexander Hay کشیش اسکاتلندی در این رابطه می گوید:
اعضای کلیسای قرنتس، وقتی به زبانی که نه خود و دیگری می فهمید دعا می کردند، به گمان غلط آنها، تصور می کردند که روحشان دارد با زبان اسرارآمیزی با خدا سخن می گوید. تنها فایده ای که از این کار دریافت می شد، احساسات بسیار شدیدی بود که فقط عاید دعا کننده می شد. سایرین هیچ نفعی از آن نمی بردند.
پولس رسول این روش دعای انسان محورانه و خودخواهانه را در مقابل دعای واقعی و خدا محورِ مسیحی قرار می دهد و می گوید که هدف اصلی خدا از اعطای عطایای روحانی بنای کلیسا می باشد.
اول قرنتیان 12 : 7 روح القدس بوسیله هر یک از ما، قدرت خدا را جلوه گر می سازد، تا از این راه کلیسا را تقویت نماید. (ترجمۀ تفسیری)
جلسۀ گذشته اشاره کردیم که خدا هیچگاه عطایای روحانی را برای استفادۀ شخصی به فرد اعطا نکرد بلکه هدف از اعطای عطایا بنای کلیسا بوده.
اما برخی کاریزماتیک ها و پنطیکاستی هایی که متوجه تفاوت بین عملکرد عطای زبانها در اعمال باب 2 و اول قرنتیان باب 14 می شوند، آن را به اشتباه با دو نوع زبان توجیح می کنند.
به تصور غلط آنها عطای زبانها در اعمال 2، زبانهای روزمرۀ قابل فهم است ولی عطای زبانهایی که پولس در اول قرنتیان 14 به آن اشاره می کند، زبان ناشناخته، که البته بعضی ها آن را زبان فرشتگان می نامند، می باشد، و می گویند خدا آنرا به ایمانداران می دهد تا خود را اصلاح و بنا کنند.
در صورتیکه تفاوت عطای زبانها در این دو بخش از کلام خدا، یعنی اعمال باب 2 و اول قرنتیان باب 14، این است که، اعمال 2 اشاره به عطای واقعی تکلم به زبانها با کاربرد صحیح آن دارد ولی پولس رسول در اول قرنتیان 14 به نوع جعل شده و کاربرد اشتباه عطای زبانها اشاره می کند.
علاوه بر این، هیچ جای کلام خدا به دو نوع عطای زبانها اشاره نمی کند. اگر خداوند می خواست که دو نوع عطای زبانها را معرفی کند حتما از دو واژۀ مختلف برای آنها استفاده می کرد، در صورتیکه عباراتی که برای عطای تکلم به زبانها استفاده شده در اعمال 2 و اول قرنتیان 14 یکی می باشند.
با توجه به وضع نابه سامان روحانی اعضای کلیسای قرنتیان، از جمله نفسانی بودن، تفرقه افکن، حسود، کلاهبردار، زناکار، بت پرست، پرخور، مست، خودخواه، و هتک حرمت سفره خداوند، آنها هرگز قادر به استفاده صحیح از عطای تکلم به زبانها را نداشتند چون هیچ کدام از این گناهان بیانگر یک عطای واقعی روح القدس نیست؟
سراسر رسالۀ اول قرنتیان به نفسانی بودن اعضای این کلیسا اشاره دارد. آنها از تک تک اصول روحانی سرپیچی می کردند و جسمانی بودند. هنگامی که اعضای یک کلیسا در جسم رفتار می کنند، غیر ممکن است که عطای واقعی با قدرت واقعی روح القدس در آنها به ظهور برسد.
پس از اول قرنتیان 14 : 1 که می فرماید:
اول قرنتیان 14 : 1 در پی محبّت بکوشید و عطایای روحانی را به غیرت بطلبید، خصوصاً اینکه نبوّت کنید. (ترجمۀ کلاسیک)
می توان نتیجه گرفت که اعضای کلیسای قرنتس از درک مفهوم و کاربرد عطایای روحانی منحرف شدند، چون اشتباهات در سایر موارد دیگر زندگی آنها مشهود بود.
امیدوارم که متوجه شده باشید که هدف از این مطالعات نقض یا مخالفت با عطای واقعی روح القدس نیست.
مروری بر مطالب جلسۀ قبل
در جلسۀ گذشته اشاره کردیم که برای درک بهتر باب 14 اول قرنتیان، آن را به سه بخش تقسیم می کنیم که تحت این عناوین هستند.
بخش اول: آیات 1 الی 19 تحت عنوان “مرتبه عطای زبانها“: (پولس رسول در این بخش قصد دارد که ثانوی بودن مرتبۀ عطای زبانها را نسبت به سایر عطایای روحانی نشان دهد)
بخش دوم: آیات 20 الی 25 تحت عنوان “هدف از عطای زبانها“: (در اینجا پولس عطای تکلم به زبانها را بعنوان یک نشانه معرفی می کند)
بخش سوم: آیات 26 الی 40 تحت عنوان “دستورالعملِ کاربردِ عطای زبانها“: (که در این قسمت آخر، پولس قصد دارد تا نحوۀ استفادۀ صحیح از عطای واقعی تکلم به زبانها را بیاموزد)
جلسۀ گذشته، از بخش اول، تحت عنوان، “مرتبۀ زبانها“، که در رابطه با ثانوی بودنِ عطای زبانها نسبت به سایر عطایاست، 5 آیۀ اول را مطالعه کردیم. امروز ادامۀ این مطلب را پی می گیریم.
بطور خلاصه در جلسۀ گذشته گفتیم که اولین آیه مثل یک جملۀ انتقالی، مطالب باب 13 را به باب چهاردهم وصل می کند، بطوریکه پولس در این آیه چنین می گوید:
اول قرنتیان 14 : 1 پس، محبت (یعنی آن طریق افضل یا برتر) را مهم ترین هدف زندگی خود بسازید. اما در عین حال مشتاقانه دعا کنید تا روح القدس عطایای روحانی را نیز به شما عنایت فرماید، خصوصاً، عطای نبوت را، یعنی عطای دریافت پیغام از خدا و اعلام آن به دیگران. (ترجمۀ تفسیری)
پولس در ادامۀ آیات توضیح می دهد که چرا در آیۀ 1 چنین توصیه ای به آنها می کند، بطوریکه:
در آیه 2 به آنها می گوید:
چون شما با عطای جعلی یعنی ورد خوانی، تصور می کنید که دارید با یک زبان اسرارآمیز با خدایی سخن می گویید.
در آیۀ 3 می گوید بجای این کار می بایست از کلام خدا، کلیسا را با نصیحت و تسلی بنا کنید.
و در آیۀ 4 دوباره به مشکل دیگر آنها اشاره می کند و می گوید که:
به تصور غلط شما، استفاده از آن زبانِ بی معنی ای که فکر می کنید زبانِ اسرار آمیزی است، خود را بنا می کنید، در صورتیکه دوباره تاکید می کند که بجای آن باید حقایق کلام خدا را موعظه کنید.
پولس در آیۀ 5 به روش خاصی که در برخی رسالات دیگرش بکار گرفته بصورت طعنه آمیز از صنعت اغراق استفاده می کند و می گوید اگر دست من می بود، کاری می کردم که همۀ شما به زبانها صحبت کنید، ولی ترجیح می دهم که همه کلام خدا را موعظه کنید چون همه محتوای آن را درک می کنند و در نتیجه بیشتر باعث بنای کلیسا خواهد شد.
پولس رسول، بدینطور عطای تکلم به زبانها را با عطای نبوت که همان موعظۀ کلام خداست، مقایسه می کند و نتیجه می گیرد که عطای زبانها در مقابل با عطای نبوت ارزش ثانوی یا کمتری دارد. ولی همانطور که در جلسۀ گذشته هم اشاره کردیم او برای اثبات ادعای خود، سه دلیل می آورد که تا اینجا با مقایسۀ عطای زبانها با عطای نبوت به این نتیجه رسیدیم که کلیسا توسط عطای نبوت و نه زبانها، بنا می شود. حال توجه شما را به ادامۀ مطلب از آیۀ 6 جلب می کنم.
آیۀ 6 …
اول قرنتیان 14 : 6 امّا الحال ای برادران، اگر نزد شما آیم و به زبانها سخن رانم، شما را چه سود میبخشم؟ مگر آنکه شما را به مکاشفه یا به معرفت یا به نبوّت یابه تعلیم گویم. (ترجمۀ کلاسیک)
همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم در دوران کلیسای قرنتس عطای تکلم به زبانها هنوز متوقف نشده بود. بنابراین، ما در اینجا با دو عطای جعلی و عطای واقعی روبرو هستیم.
پس نکته ای که باید در این بخش به آن توجه کنیم این است که وقتی پولس رسول می خواهد به عطای جعلی زبانها اشاره کند، آن را بصورت مفرد بکار می برد مثلاً در آیات 2، 4، 13، 14 و غیره، از واژۀ “زبانی“ استفاده می کند، ولی وقتی می خواهد به عطای واقعی اشاره کند جمع می بنده و آنرا “زبانها“، می خواند.
بنابراین در آیۀ 6 چون از واژۀ جمع، یعنی “زبانها“ استفاده کرده، اشاره به عطای واقعی دارد. با توجه به این مطلب، پولس می گوید:
اگر من که رسول خوانده شدۀ خدا برای شما هستم، نزد شما بیایم و با عطای زبانهای روح القدس با شما حرف بزنم، چه نفعی عاید شما خواهد شد مگر اینکه سخنان من به زبانی گویا، حاوی مکاشفه، اطلاعات، پیام یا آموزه ای از خدا باشد. منظور سخنی است که توسط شنوندگان قابل درک و آموزنده باشد.
در صورتیکه افرادیکه پیرو نهضت کریزماتیک و پنطیکاستی معاصر هستند ادعا می کنند که به زبانی تکلم می کنند، که نه خود و نه شنوندگان می فهمند. همچنین در آن مجامع اگر شخصی بلند شده و آنرا ترجمه می کند، آن ترجمه نیز، ترجمۀ درستی از آنچه بیان شده نخواهه بود.
متاسفانه بعضی مسیحیان با سخنان بی معنی شان بدعتی ایجاد کرده اند و مثل دوران گذشته با دستان خود گوساله ای مقدس ساخته و در حال پرستش آن می باشند.
آیۀ 7 …
پس، همانطور که در آیۀ 6 خواندیم پولس می گوید که شما که یونانی می فهمید چه دلیلی دارد که من با زبان دیگری با شما سخن بگویم و در آیۀ 7 اینچنین استدلال می کند:
اول قرنتیان 7:14 و همچنین چیزهای بیجان که صدا میدهد چون نی یا بربط اگر در صداها فرق نکند، چگونه آواز نی یا بربط فهمیده میشود؟
نی یک ساز بادی مثل فلوت و بربط، یک ساز زهی مثل گیتار بود که استفاده از آنها در جشنها، عزاداریها و مراسم مذهبی در آن زمان بسیار معمول بود و اعضای کلیسای قرنتس با آنها آشنایی داشتند. نکتۀ جالب در اینجاست که پولس آنها را سازهای بی جان یا بی روحی می خواند که در مردم غم و شادی ایجاد می کردند.
به عبارت “اگر در صداها فرق نکند“ توجه کنید. این عبارت در ترجمه های دیگر اینگونه نوشته شده:
در هزارۀ نو: اگر به وضوح نواخته نشوند، ترجمه شده.
در مژده برای عصر جدید: اگر به طور شمرده و واضح نواخته نشوند، ترجمه شده.
و تفسیری: اگر به طور واضح نواخته نشوند، ترجمه شده است.
پس، در اینجا منظور این است که اگر آهنگ این سازها، با نت یا ریتم صحیحی نواخته نشوند، صدای آنها برای شنونده ناهنجار و نامفهوم خواهد بود. حال بیائید به ترجمۀ قدیمی برگردیم و دوباره به عبارت “اگر در صداها فرق نکند“ نگاه کنیم. این عبارت دقیقاً ترجمۀ یونانی آن است و می خواهد بگوید که اگر نت ها در این سازها از هم متفاوت نباشند، صدایی که از آنها شنیده می شود ناهنجار و بی معنی است. (تعریف جوکِ پدر ویلون زن …).
اگر از یک نوازندۀ ماهرِ فلوت بخواهیم برایمان آهنگی بنوازد، قطعاً همۀ ما لذت خواهیم برد. اما اگر من که نواختن فلوت را بلد نیستم، با همان فلوت بخواهم برای شما آهنگی بنوازم، قطعاً، پس از چند لحظه مرا متوقف خواهید کرد، چون آنچه به گوش می رسد، نت های بی نظم و پر سر و صداست.
دقیقاً منظور پولس در این آیه همین است که بگوید، صداها هر چند هم از یک ساز بصدا درآیند، بخودی خود دارای مفهوم نمی باشند، مگر اینکه با قانون و نظم خاصی نواخته شوند.
خوب شاید بعضی بپرسید که این موضوع چه ربطی به عطای زبانها دارد؟
پاسخ اینکه، پولس با استفاده از این مثال می گوید، شخصی که با عطای زبانهای روح القدس با مردم سخن می گوید، دارد با یک زبان خارجی صحبت می کند که مردم آنرا نمی فهمند، بنابراین هیچ کس تشویق یا بنا نمی شود.
آیۀ 8 …
پولس در ادامۀ سخنش در آیۀ 8 می گوید:
اول قرنتیان 14 : 8 زیر اگر کَرِنّا نیز صدای نامعلوم دهد، که خود را مهیّای جنگ میسازد؟
همانطور که همۀ ما میدانیم در نظام سربازی آهنگ هر شیپوری مفهوم خاص خودش را دارد و شنیدن آن برای سربازان در حکم دستوری است که پس از شنیدنش به آن عمل خواهند کرد.
تصورش را بکنید که در جبهۀ جنگ شیپور زن، بجای شیپورِ آماده باش یا شیپورِ حمله، یک آوای بی مفهوم یا آهنگ باباکرم را بنوازد. عکس العمل سربازان چه خواهد بود؟ چه فاجعه ای رخ خواهد داد؟
پولس در این آیه، یعنی آیۀ 8، بطور طعنه آمیز، زبانی که در جلسات عبادتی قرنتس استفاده می شد را به آهنگِ ناموزون و بی معنی یک کَرِنا یا شیپور، تشبیه می کند.
در عصر رسولان، عطای واقعی زبانها فقط زمانی بنا کننده بود که دارندۀ عطا، در جمع بی ایمانان، به زبانها سخن می گفت و بی ایمانانی که از سرزمین های دیگر بودند، مفهوم آنچه را که می شنیدند، می فهمیدند و یا اگر در جمع کلیسایی بیان می شد، می بایست با عطای ترجمۀ زبانها همراه می بود، تا باعث بنای ایمان داران شود.
آیۀ 9 و 10 …
پولس در آیات 9 و 10 نتیجۀ بسیار زیبایی از این مثالها می گیرد، بطوریکه می فرماید:
اول قرنتیان 14 : 9 – 10 همچنین شما نیز اگر به زبان، سخنِ مفهوم نگویید، چگونه معلوم میشود آن چیزی که گفته شد، زیرا که به هوا سخن خواهید گفت؟ زیرا که انواع زبانهای دنیا هرقدر زیاده باشند، ولی یکی بی معنی نیستند. (ترجمۀ کلاسیک)
توجه داشته باشید که پولس با تکرار مطالب بخصوص از آیۀ 6، مثل یک کشاورز، در حال شخم زدن افکار مخاطبینش بر روی ثانوی بودن درجۀ تکلم به زبانها نسبت به نبوت یا موعظه است.
امروزه در دنیا، بیش از 3000 زبان و لحجه وجود دارد. بعضی از آنها آنقدر سختند که حتی لغات آنها را به زبان فارسی نمی توانیم بنویسیم، چون اصوات آنها در زبان فارسی معادلی ندارند،
با وجود این، هیچ کدام از این زبانها بی معنی نیستند.
آیۀ 11 …
او در آیۀ 11 ادامه می دهد و می گوید:
اول قرنتیان 14 : 11 پس هرگاه قوّت زبان را نمیدانم، نزد متکلّم بربری میباشم و آنکه سخن گوید نزد من بربری میباشد. (ترجمۀ کلاسیک)
در اینجا منظور از زبان همان اصوات می باشد. پولس می گوید: اگر مفهوم صدایی را که می شنوم ندانم، نسبت به گویندۀ آن بیگانه ام و او نیز نسبت به من بیگانه می باشد.
مثل این می ماند که بگوید: اگر تو با من به زبانی سخن بگویی که نفهمم، نسبت به هم غریبه خواهیم بود. واژۀ بربری به معنی بیگانه یا خارجی است که اصطلاحی آشنا برای اعضای قرنتس بود.
استفاده از واژۀ یونانی onomatopoetic که در اینجا بربری ترجمه شده، از جمله واژه هایی مثل هیس یا جیک می باشد که فقط یک صداست و لغت معنی داری نیست.
بنابراین کلمۀ بربری در اینجا به تکرار اصوات مثل بِربِر یا وِروِر اشاره می کند و پولس با استفاده از این واژه سعی دارد بگوید که سخنان بی معنی برای شنونده مثل بِربِر یا وِروِر کردن می ماند.
بنابراین، پولس از آنچه در کلیسای قرنتس انجام می شود، نتیجه می گیرد که آنچه شما در جلساتتان انجام می دهید هر چیز دیگر غیر از سخن گفتن به زبانهای قابل فهم است.
فراموش نکنید که در کلیسای قرنتس گروه دیگری هم بودند که از عطای واقعی زبانها به غلط، آن هم فقط برای فخر فروشی استفاده می کردند و باعث بنای هیچکس نبودند. البته جلوتر به این مسئله بیشتر اشاره خواهیم کرد.
هیچ کلیسا و خدمات مسیحی ای، با این گونه روشها و اعمال نمی تواند باعث بنای کسی شود. چون اگر یک غیر مسیحی در حین برگزاری جلسۀ عبادتی وارد کلیسا شود، و ببیند که اعضای کلیسا با اصوات بی مفهوم نظم جلسه را بهم زنده اند، خواهند گفت که این افراد عقلشان را از دست داده اند.
این دقیقاً کاری بود که اعضای کلیسای قرنتس با تقلید از آنچه در معبد دایانا انجام می شد انجام می دادند، بطوریکه در آیۀ 23 به آن اشاره می کند.
اول قرنتیان 14 : 23 پس اگر فردی بی ایمان و یا کسی که این عطایا را ندارد، به جمع شما داخل شود و بشنود که شما همه به زبانهای غیر (یعنی اصوات نامفهوم) تکلم می کنید، یقیناً تصور خواهد کرد که دیوانه اید. (ترجمۀ تفسیری)
سوالی که در اینجا پیش می آید این است که پس باید چه کرد؟
آیۀ 12 …
پولس رسول در پاسخ به این سوال، در آیۀ بعدی یعنی آیۀ 12 چنین می گوید:
اول قرنتیان 14 : 12 همچنن شما نیز چونکه غیور عطایای روحانی هستید، بطلبید اینکه برای بنای کلیسا افزوده شوید. (ترجمۀ کلاسیک)
ترجمۀ تفسیری می گوید: پس حال که تا این حد مشتاق عطایای روح القدس هستید، طالب بهترین آنها باشید تا برای رشد تمام کلیسا مفید واقع شوید.
بعبارتی، پولس با دعوت مسیحیان به بنای کلیسا، این بخش از سخنانش را خاتمه می دهد. او در آیۀ 5 نیز، اینکار را با تشویق آنها به بنای کلیسا، انجام داد.
او با این گفته، هر دو گروه افراد، یعنی آنهائیکه از عطای واقعی روح القدس استفادۀ غلط می کردند و آن گروهی که با وِردگویی و روش های بت پرستی از عطای واقعی تقلید می کردند، را تشویق می کند تا با کنار گذاشتن خودخواهی و غرور، فروتن شده در طلبِ استفاده صحیح از عطایای بهتر مثل نبوت باشند و این گونه، کلیسای خداوند را بنا کنند.
پس تا اینجا، پولس رسول با سه دلیل نتیجه می گیرد که عطای واقعی زبانها نسبت به سایر عطایا، بخصوص عطای نبوت، در مرتبۀ دوم قرار دارد.
سه دلیل از این قرارند:
اول اینکه، کلیسا توسط عطای نبوت و نه زبانها، بنا می شود.
دوم اینکه، عطای زبانها قابلِ درک نیست. (نوع واقعی آن وقتی به تنهایی استفاده می شود قابل درک نیست دیگر چه رسد غیر واقعی آن)
سوم اینکه: عطای زبانها اثر احساسی و نه فکری بر شخص می گذارد.
علاوه بر دلایلی که پولس رسول در آن زمان به آنها اشاره کرد، از تاریخ کلیسا نیز در می یابیم که، چون عطای زبانها فقط در عصر رسولان استفاده می شد، کاربرد محدودتری نسبت به عطای نبوت داشته است.
آیۀ 13 …
پولس در ادامۀ سخنانش در آیۀ 13 می گوید:
اول قرنتیان 14 : 13 بنابراین کسی که به زبانی سخن میگوید، دعا بکند تا ترجمه نماید. (ترجمۀ کلاسیک)
اینجا نیز از عبارت مفردِ “زبانی“ یعنی اشاره به عطایِ جعلی و غیرواقعی آن است. حال سوالی که پیش می آید این است که چرا پولس در این آیه می خواهد که عطای غیرواقعی ترجمه شود؟
پاسخ بسیار ساده است. وقتی به گفته های پولس در این رساله نگاه کنیم، خواهیم دید که بعضی از بیانات او او بصورت طعنه آمیز می باشند.
بنابراین در اینجا پولس دارد بصورت طعنه می گوید، آنهائیکه در کلیسا به خیال خودشان با وِرد خوانی یا اصوات نامفهوم دارند به زبانی خصوصی با خدا دعا می کنند، بهتر است از خدا ترجمۀ آنرا بخواهد تا سایر اعضای کلیسا نیز بنا شوند.
بعضی ممکن است طور دیگری این آیه را تفسیر کنند و بگویند که منظور پولس این است که اگر کسی که دارد در کلیسا به عطای واقعی زبانها دعا می کند، باید از خدا ترجمۀ زبانها را بخواهد تا دعایش ترجمه شود.
البته این ترجمه نمی تواند، درست باشد، چون با توجه به آیاتی چون:
اول قرنتیان 12 : 11 که می گوید روح القدس به حسب ارادۀ خود عطایا را می بخشد نه به درخواست و سفارش شخصی افراد، و نیز
اول قرنتیان 12 : 30 که می گوید همه به زبانها یا ترجمۀ زبانها سخن نمی گویند، و همچنین
اول قرنتیان 14 : 28 که می گوید:
اول قرنتیان 14 : 28 اگر مترجمی نباشد در کلیسا خاموش باشد. (ترجمۀ کلاسیک)
پس غیر منطقی است که در اینجا، یعنی آیۀ 13 پولس اعضای کلیسا را تشویق کند که از خدا بخواهند تا آنچه را که از خدا نیست ترجمه کند. ارادۀ خدا هیچگاه این نبوده که عطایای روحانی، مطابق با دعاهای ما یا تقاضای شخصی، به ما بخشده شوند.
همین اصل در رابطه با تفسیر آیات 12 و 5 نیز صادق هست.
بنابراین، تقاضای عطای ترجمۀ زبانها در دعا، نمی تواند منظور پولس در آیۀ سیزدهم باشد، در غیر اینصورت، سخن او با آیات ذکر شده در تناقض خواهد بود.
پس می تونیم سخن پولس در آیۀ سیزدهم را اینطور تفسیر کنیم که او بطور طعنه آمیز به آنهائیکه به خیال خودشان دارند با خدایی صحبت می کنند می گوید که، از همان خدا بخواهند که سخنانشان را ترجمه کند.
آیۀ 14 …
پولس در آیۀ 14 ادامه میدهد و می گوید:
اول قرنتیان 14 : 14 زیرا اگر به زبانی دعا کنم، روح من دعا میکند لکن عقل من برخوردار نمیشود.
پولس در اینجا نیز از عبارت “زبانی“ یعنی صدای نامفهوم استفاده می کند و می گوید، شخصی که به خیال خود دارد در روح یا در عالم روحانی دعا می کند، عقل یا فکرش آنچه را که می گوید درک نمی کند.
این گونه دعا کردن، یعنی گفتگو با اصوات بی معنی با بزرگترین حکم خدا که مسیح در در متی 37:22 به آن اشاره می کند، مغایرت دارد.
متی 22 : 37 اینکه خداوند خدای خود را به همه دل و تمامی نفس و تمامی فکر خود محبّت نما. (ترجمۀ کلاسیک)
شخصی که نمی فهمد در دعا به خدا چه می گوید، چطور می تواند خدا را با تمامی عقل یا فکرش محبت کند؟
در کلام خدا هیچ آیه ای نیست که انسان را تشویق به اعمالی که بر مبنای بی فکری یا بی عقلی است، بکند. ولی عکس این مطلب صادق هست، یعنی آیات بسیاری هستند که انسان را تشویق به فکر کردن، داریت داشتن، آینده نگر بودن، مشورت کردن و حکمت آموختن و حکیم بودن می کنند:
اجازه بدید تا به چند نمونه اشاره کنم:
مزمور 1 : 1 – 2 خوشابه حال کسی که با بدکاران مشورت نمیکند و راه گناهکاران را در پیش نمیگیرد و با کسانی که خدا را مسخره میکنند همنشین نمیشود، بلکه مشتاقانه از دستورات خداوند پیروی میکند و شب و روز در آنها تفکر مینماید. (ترجمۀ تفسیری)
مزمور 27 : 4 تنها خواهش من از خداوند این است که اجازه دهد تمام روزهای عمرم در حضور او زیست کنم و در خانه او به او تفکر نمایم و جمال او را مشاهده کنم. (ترجمۀ تفسیری)
اول قرنتیان 2 : 16 ما مسیحیان دارای فکر مسیح می باشیم و افکار او را درک می کنیم . (ترجمۀ تفسیری)
اول قرنتیان 13 : 11 به هنگام کودکی ، مانند یک کودک سخن می گفتم و مانند یک کودک فکر و استدلال می کردم . اما چون بزرگ شدم ، فکرم رشد کرد و کارهای کودکانه را ترک کردم . (ترجمۀ تفسیری)
فیلیپیان 4 : 8 فکرتان را بر روی هر چه راست و خوب و درست است ، ثابت نگاه دارید. در باره چیزهایی فکر کنید که پاک و زیباست . در صفات خوب و پسندیده دیگران تأمل کنید. در باره چیزهایی فکر کنید که می توانید خدا را برای آنها شکر کنید و به وجود آنها خوش باشید. (ترجمۀ تفسیری)
افسسیان 5 : آیه 10 تحقیق نمائید که پسندیدۀ خداوند چیست. آیۀ پس باخبر باشید که چگونه به دقّت رفتار نمایید، نه چون جاهلان بلکه چون حکیمان. آیۀ از این جهت بیفهم مباشید، بلکه بفهمید که اراده خداوند چیست.
بعد در آیۀ 18 و مست شراب مشوید که در آن فجور است، بلکه از روح پر شوید.
متی 22 : 37 خداوندْ خدای خود را با تمامی … فکر خود محبت نما. (ترجمۀ تفسیری)
آیۀ 15 …
پولس در آیۀ 15 نتیجه گیری می کند و می گوید:
اول قرنتیان 14 : 15 پس مقصود چیست؟ به روح دعا خواهم کرد و به عقل نیز دعا خواهم نمود؛ به روح سرود خواهم خواند و به عقل نیز خواهم خواند.
بنا بر آنچه تا کنون گفته شد، پولس نتیجه می گیرد که، نه تنها دعا، بلکه سرود و پرستش هایمان نزد خدا، باید هم از احساسات درونی و شخصی، و هم با، منطق و درایت و فکر صورت بگیرد.
این روش دعا و پرستشی که پولس به آن اشاره می کند، با عبادتِ بی مفهومی که مملو از سر و صدا و از خود بیخود شدنِ اعضای کلیسای قرنتیان بود، مغایرت دارد،
نکتۀ دیگری که مایلم در اینجا بهش اشاره کنم، عبارتِ “سرود خواندن“ است. واژۀ یونانی، که در اینجا سرود خواندن ترجمه شده در اصل به مفهوم، سُرائیدن همراه با نواختنِ چنگ می باشد. در ترجمۀ هفتادم هم همین مفهوم بکار گرفته شده.
بنابراین سرود خواندن در آیۀ 15 (اول قرنتیان 14) اشاره به خواندن سرود همراه با نواختن یک سازِ زهی است. این عبارت در آیات دیگری چون یعقوب 13:5، رومیان 9:15، افسسیان 19:5 بکار گرفته شده که همین مفهوم را می دهند.
آیۀ 16 …
پولس در آیۀ 16 ادامه می دهد که:
اول قرنتیان 14 : 16زیرا اگر در روح تبرّک میخوانی، چگونه آن کسی که به مَنْزِلَتِ اُمّی است، به شکر تو آمین گوید و حال آنکه نمیفهمد چه میگویی؟ (ترجمۀ کلاسیک)
اینجا لازمه که به ترجمه های دیگر که روان تر هستند نگاه کنیم.
ترجمۀ هزارۀ نو: در غیر این صورت، اگر تو در روح به شکرگزاری مشغول باشی، چگونه کسی که زبانت را نمیفهمد به شکرگزاری تو آمین بگوید؟ چرا که نمیداند چه میگویی!
ترجمۀ مژده: در غیر این صورت اگر خدا را در روح خود سپاسگزاری میکنید، آن کسی که دارای هدایای روح نیست، چگونه به دعای سپاسگزاری شما آمین بگوید؟ زیرا او آنچه را که شما میگویید، نمیفهمد.
ترجمۀ تفسیری: زیرا اگر شما خدا را به زبانی شکر گویید که فقط روح خودتان می فهمد، چگونه دیگران بتوانند به دعای شکرگزاری شما آمین بگویند، در حالیکه نمی فهمند چه می گویید؟
پولس در اینجا هم از واژۀ “زبانی“ استفاده می کند که می تواند اشاره به نوع تقلبی عطای زبانها، یعنی اصوات بی معنی باشد.
بنابراین اگر شما به اصواتی که نه خود، و نه دیگری می فهمد دعا کنید، چطور انتظار دارید که کسی به دعای شما آمین بگوید و باعث برکت آنها شوید؟
واژۀ “آمین“ یک لغتِ عبری به مفهوم تائید حقیقت است.
برای روشن شدن مفهوم واژۀ “آمین“ چند سخن از ربایان یهود را برایتان نقل قول می کنم که از این قرارند:
– آنکه آمین می گوید از آنکه برکت می دهد بزرگتر است.
– دروازه های بهشت برای کسی که آمین می گوید باز هستند.
– زندگی کسی که زود آمین می گوید کوتاه است.
– کسانی که برای گفتن آمین وقت صرف می کنند، زندگی طولانی خواهند داشت.
در نتیجه، در آن زمان، برای ورود به بهشت، در کنیسه ها بین کسانیکه آمین می گفتند رقابت بود.
این نوع افراط و تفریط در برخی کلیساهای امروزی هم نیز دیده می شود، بطوریکه اعضا هنگام موعظه آنقدر بلند بلند با آمین گفتن و عبارات تایید کننده تشویق می کنند که صدا و پیام واعظ مرتب قطع می شود و از طرف دیگر در برخی دیگر از کلیساها آنقدر تفریط می کنند که اگر کسی آمین بگوید، از او می خواهند که ساکت شود.
در هر صورت آمین گفتن در کلیسای اولیه نیز عمومیت داشت.
در هر صورت قصد پولس این است که از مسیحیان بخواهد که در کلیسا طوری دعا و پرستش کنند که برای همه قابل درک باشد و همه از آن برکت بیابند.
از این جهت او در ادامۀ مطلب در آیۀ 17 چنین می گوید:
آیۀ 17 …
اول قرنتیان 14 : 17 زیرا تو البتّه خوب شکر میکنی، لکن آن دیگر بنا نمیشود. (ترجمۀ کلاسیک)
پولس بار دیگر در اینجا تاکید می کند که هر آنچه در عبادت کلیسایی انجام می شود باید به بنای کلیسا ختم شود.
ظاهراً در جلسات عبادت کلیسای قرنتس افرادی بودند که به خیال خودشان، نمایشی به پا می کردند و بخود می بالیدند که که عجب دعا و پرستش خوبی به خدا ارائه داده اند. اما هیچ کس از دعا و پرستش آنها بنا نمی شد. و پولس می گوید، همین مسئله یعنی بنا نشدن دیگران، دلیل بر غلط بودن اعمالشان بود.
افرادی که در جلسات کلیسایی فقط به فکر خود هستند، مفهوم دعا و پرستش در جمع را درک نمی کنند.
پس حتی اگر قرار می بود کسی به زبانها دعا کند و آن هم به عطای واقعی آن، باید ترجمه می شد تا برای دیگران نیز مفهوم باشد.
آیۀ 18 …
در آیۀ 18 پولس می گوید:
اول قرنتیان 14 : 18 خدا را شکر میکنم که زیادتر از همۀ شما به زبانها حرف میزنم. (ترجمۀ کلاسیک)
پولس رسول، بیش از اعضای کلیسای قرنتیان در استفاده از عطای سخن به زبانها تجربه داشت. بطوریکه نه تنها بیش از آنها به زبانها سخن گفته بود، بلکه در این رابطه دیده و هم شهادت سایر رسولان را شنیده بود که چطور خداوند از آنها بتوسط این عطا کار کرده است.
بنابراین، پولس بخوبی می دانست که عطای زبانها، یک دعای شخصی نیست. او همچنین درک کرده بود که نباید در عبادتهای کلیسایی در جمع بدون ترجمه و تائید، و همچنین نمی بایست برای نفع شخصی از این عطا استفاده شود،
ممکن است بپرسید که پس پولس از عطای زبانها چگونه استفاده می کرد؟
او در سفرهای بشارتی خود وقتی به مکانهایی می رفت که زبان آنجا را بلد نبود، با استفاده از عطای تکلم به زبانها، مردم می فهمیدند که معجزه ای صورت گرفته و خدا در میان آنان است.
آنگاه پیغام انجیل را بتوسط یک مترجم به آنها موعظه می کرد و آنها نیز به پیام او ایمان می آوردند.
خدا پولس رسول را برگزیده بود تا پیام انجیل را به غیریهودیان برساند، به همین دلیل او سفرهای بسیار انجام داد و در فرصتهای متعددی از عطای زبانها استفاده کرد.
جالب است که با توجه به تجربۀ زیادی که پولس در این رابطه دارد و بخصوص که او در اینجا می گوید که بیش از مخاطبینش به زبانها سخن گفته است، اما هیچ جای دیگری نمی بینیم که او در این رابطه اشاره ای کرده باشد یا حتی در اینجا هم هیچ صحبتی از تجربیات خود نمی کند.
با وجود این، پولس رسول مرتبۀ این عطا را نسبت به سایر عطایا ثانوی می داند و بار دیگر با تاکید بر این مطلب در آیۀ 19 چنین نتیجه می گیرد:
آیۀ 19 …
اول قرنتیان 14 : 19 لکن در کلیسا بیشتر میپسندم که پنج کلمه به عقل خود گویم تا دیگران را نیز تعلیم دهم از آنکه هزاران کلمه به زبان بگویم. (ترجمۀ کلاسیک)
بعبارتی، در اینجا او اعتراف می کند که، با وجود داشتن عطای زبانها و استفادۀ بیشمار آن در خدماتی که تا کنون داشته، ترجیح می دهد که پنج کلمه قابل فهم ادا کند، تا اینکه بخواهد به زبانی تکلم کند که دیگران مفهوم آن را نفهمند.
پولس می گوید که تکلم به زبانها برای امر بشارت به غیرمسیحیانِ خارجی که آنرا می فهمند مفید است، و بطور معجزه آسایی حضور خدا را آشکار می کند. اما در یک کلیسای محلی، که اعضای آن نیاز به شنیدن کلام و پیام خدا دارند، بهترا است که کلام خدا به زبانی قابل فهم بیان شود تا به همۀ شنوندگان فیض برساند و همه را بنا کند.
نکتۀ جالب دیگری که در اینجا باید به آن اشاره کرد واژۀ یونانی موریوس، به معنی ده هزار است، که در فارسی هزاران ترجمه شده.
دلیل استفادۀ پولس از این واژه این است که، رقم 10 هزار، بالاترین عددی بود که در ریاضیات آن زمان در یونان، استفاده می شد. این عبارت در مکاشفه 5 : 11 نیز استفاده شده است.
ترجمۀ تفسیری اول قرنتیان 14 : 19 این آیه اینگونه بیان می کند:
اول قرنتیان 14 : 19 اما وقتی با دیگران خدا را عبادت می کنم، ترجیح می دهم پنج کلمه به زبانی سخن بگویم که همه بفهمند و استفاده کنند، تا اینکه هزاران کلمه به زبانهای غیر تکلم کنم که کسی نمی فهمد. (ترجمۀ تفسیری)
آیۀ 20 …
پولس با آیۀ 20 از این مطلب چنین نتیجه گیری می کند که:
اول قرنتیان 20:14 ای برادران، در فهم اطفال مباشید بلکه دربد خویی اطفال باشید و در فهم رشید. (ترجمۀ کلاسیک)
بنظر می رسد که پولس به همان مطلب اول قرنتیان 13 : 11 اشاره می کند که می گوید.
اول قرنتیان 11:13 زمانی که طفل بودم، چون طفل حرف میزدم و چون طفل فکر میکردم و مانند طفل تعقّل مینمودم. امّا چون مرد شدم، کارهای طفلانه را ترک کردم. (ترجمۀ کلاسیک)
خب عزیزان این بود مطالعۀ امروز ما، اما قبل از خاتمه، اجازه بدید تا از شما سوالی بپرسم و آن اینکه به نظر شما، آیا هدف پولس از بیان این مطالب این بود که به ما بگوید، چگونه از عطای زبانها استفاده کنیم؟
پاسخ منفی است، چون امروزه این عطا دیگر متوقف شده.
هدف پولس رسول از بیان این مطالب برای ما این است که، اشتباهات کلیسای قرنتیان را تکرار نکنیم.
متاسفانه شاهدیم که نهضت کاریزمتیک و پنطیکاستی در بسیاری از کلیساها همان اشتباهاتی را که کلیسای قرنتس را آلوده کرده بود تکرار می کنند.
یعنی جلسات پرستشی شان با وردخوانی، و متوسل شدن به سر و صدای زیاد، هیجان و احساسات شدید، از خود بیخود شدن و سایر اعمال ناپسند همراه است.
ما در فارسی ضرب المثلی داریم که می گوید:
کلاغه میخواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد، راه رفتن خودش را هم فراموش کرد.
این ضرب المثل فارسی به تقلید کورکورانه اشاره دارد که متاسفانه بسیاری از مسیحیان افراطی با تقلید کورکورانه از روشهای غلط، هدف اصلی عبادت کلیسایی و حقایق کلام خدا را را رها کرده، بی نصیب به خانه هایشان بر می گردند.
در درس بعدی به بررسی اول قرنتیان 14 : 20 الی 25 تحت عنوان هدف عطای سخن گفتن به زبانها، خواهیم پرداخت.
فیض و برکت خدا با همۀ شما باشد و بماند. خدا نگهدار