شناخت عطایای روحانی و کاربرد آنها (24)
دستورالعمل کاربرد عطای سخن گفتن به زبانها
اول قرنتیان 14 : 26 الی 40
این آخرین مطالعۀ ما از مجموعۀ شناخت عطایای روحانی و کاربرد آنها خواهد بود. اجازه بدید تا بطور اجمالی مروری بر مطالب این باب، یعنی اول قرنتیان 14 داشته باشیم.
پولس رسول در این باب بی نظیر قصد دارد تا اعضای کلیسای قرنتس را از آموزه و کاربرد غلطی که نسبت به عطای زبانها داشتند، اصلاح کند.
از این جهت، او مطالبش را در سه بخش به این ترتیب ارائه می دهد.
در بخش اول: که آیات 1 الی 19 را تشکیل می دهد، او به بحث “مرتبه عطای زبانها“ می پردازد و قصد دارد ثانوی بودن مرتبۀ عطای سخن گفتن به زبانها را نسبت به سایر عطایای روحانی بخصوص عطای نبوت نشان دهد.
در بخش دوم: آیات 20 الی 25 پولس به بیان اینکه عطای تکلم به زبانها نشانه ای است برای بی ایمانان، “هدف از عطای زبانها“ را مفصلاً شرح می دهد.
آنگاه در بخش سوم: از آیات 26 الی 40، که مطالعۀ امروز ماست، پولس رسول، پس از توضیحاتی که تا کنون مطرح نموده، به شرح “دستورالعملِ کاربردِ عطای زبانها“، می پردازد.
پس عزیزان از شما دعوت می کنم که با دقت هر چه بلیغ تر به مطالعۀ امروز، که نتیجۀ تمام مطالعات باب 14 اول قرنتیان می باشد، با من همراه باشید.
بدیهی است که بدلیل کاربردی بودن مطلب، آیات بیشتری را در مطالعۀ امروز پوشش خواهیم داد.
مقدمه
خب مطالعۀ امروز رو با بررسی آیۀ 26 آغاز می کنیم، که چنین می گوید:
اول قرنتیان 14 : 26 پس ای برادران مقصود این است که وقتیکه جمع شوید، هریکی از شما سرودی دارد، تعلیمی دارد، زبانی دارد، مکاشفه ای دارد، ترجمه ای دارد، باید همه بجهت بنا بشود. (ترجمۀ کلاسیک)
قبل از هر چیز، می خوام توجه شما را به مفهوم واژۀ “بنا کردن“ که در این آیه به آن اشاره شده، جلب کنم.
کلمۀ یونانی oikodomeo به حالت فعل، یا oikodome بحالت اسم، که به فارسی “بناکردن“ ترجمه شده، یک واژۀ ترکیبی است که از دو کلمۀ، oikos به معنی خانه و domeo به مفهوم ساختن تشکیل شده است. بنابراین مفهوم این عبارت، بنای ساختمان یا خانه سازی است.
پولس این عبارت کلیدی را در این فصل، یعنی باب 14 اول قرنتیان، شش بار استفاده کرده است که از این قرارند:
او در آیه 3 می گوید:
اول قرنتیان 14 : 3 آنکه نبوّت میکند، مردم را برای بنا و نصیحت و تسلّی میگوید.
در آیه چهارم آنرا دوبار استفاده کرده و می گوید که:
اول قرنتیان 14 : 4 هرکه به زبانی میگوید، خود را بنا میکند، امّا آنکه نبوّت مینماید، کلیسا را بنا میکند. (ترجمۀ قدیمی)
و در آیه 5 می فرماید:
اول قرنتیان 14 : 5 زیرا کسی که نبوّت کند بهتر است از کسی که به زبانها حرف زند، مگر آنکه ترجمه کند تا کلیسا بنا شود. (ترجمۀ کلاسیک)
آیه 12:
اول قرنتیان 14 : 12 . . . شما نیز چونکه غیور عطایای روحانی هستید، بطلبید اینکه برای بنای کلیسا افزوده شوید. (ترجمۀ کلاسیک)
آیۀ 17:
اول قرنتیان 14 : 17 زیرا تو البتّه خوب شکر میکنی، لکن آن دیگر بنا نمیشود. (ترجمۀ کلاسیک)
توجه کنید که هدف پولس در استفاده از عبارتِ بنای ساختمان یا خانه سازی، منظورش تربیت و پرورش اعضای کلیساست. بعبارتی، پولس می خواهد توجه مخاطبینش را به اموری از جمله تشویق، نصیحت، تربیت، نظم و ترتیب، که باعث اصلاح و بنای کلیسا می شوند، جلب کند.
از این جهت است که او در آیۀ 19 مطالبش را با عبارت “تعلیم دادن“ بجای “بنا کردن“ ادامه می دهد و چنین می گوید:
اول قرنتیان 14 : 19 لکن در کلیسا بیشتر میپسندم که پنج کلمه به عقل خود گویم تا دیگران را نیز تعلیم دهم از آنکه هزاران کلمه به زبان بگویم. (ترجمۀ کلاسیک)
و در نهایت در آیۀ 26 که مطالعۀ امروز ماست، با یک نتیجه گیری کلی همه اعضای کلیسا را به بنای آن دعوت می کند و چنین می گوید:
اول قرنتیان 14 : 26 پس ای برادران مقصود این است که وقتیکه جمع شوید، هریکی از شما سرودی دارد، تعلیمی دارد، زبانی دارد، مکاشفه ای دارد، ترجمه ای دارد، باید همه بجهت بنا بشود. (ترجمۀ کلاسیک)
بنابراین، پولس با استفاده از عبارت “بنا کردن“ که واژۀ کلیدی این فصل یعنی اول قرنتیان 14 می باشد، همۀ اعضای کلیسا را تشویق می کند تا یکدیگر را، در رشد معنوی و شخصیتی بسوی بلوغ روحانی ارتقا دهند.
عزیزان این کار ساده ای نیست.
پولس همین دعوت تشویق آمیز را از اعضای کلیسای تسالونیکیان بعمل می آورد و به آنها چنین می گوید:
اول تسالونیکیان 5 : 11 پس همدیگر را تسلی دهید و یکدیگر را بنا کنید، چنانکه هم میکنید. (ترجمۀ کلاسیک)
از اینجا می توانیم نتیجه بگیریم که این وظیفه فقط به گردن شبانان و خادمان کلیسا نیست بلکه اعضا نیز در آن نقش مهمی دارند.
البته پولس رسول این وظیفۀ خطیر، یعنی بنای کلیسا را به عهدۀ خادمین نیز می داند، بطوریکه در افسسیان 4 : 11 الی 16 در این رابطه چنین می گوید:
افسسیان 4 : 11 – 16 و اوست (یعنی عیسی مسیح است) که بخشید برخی را به عنوان رسول، برخی را به عنوان نبی، برخی را به عنوان مبشر، و برخی را به عنوان شبان و معلّم، تا مقدّسان را برای کار خدمت، به جهت بنای بدن مسیح (یعنی کلیسا) آماده سازند، تا زمانی که همه به یگانگی ایمان و شناخت پسر خدا دست یابیم و بالغ شده، به بلندای کامل قامت مسیح برسیم. آنگاه دیگر همچون کودکان نخواهیم بود تا در اثر امواج به هر سو پرتاب شویم و باد تعالیمِ گوناگون و مکر و حیلۀ آدمیان در نقشههایی که برای گمراهی میکشند، ما را به اینسو و آنسو براند. بلکه با بیان محبتآمیز حقیقت، از هرحیث تا به حدّ او که سر است، یعنی مسیح، رشد خواهیم کرد. او (یعنی عیسی مسیح) منشأ رشد تمامی بدن است، بدنی که بهوسیلۀ همۀ مفاصلِ نگاهدارنده خود، به هم پیوند و اتصال مییابد و در اثر عمل متناسبِ هر عضو رشد میکند و خود را در محبت بنا مینماید. (ترجمۀ هزارۀ نو)
بنای کلیسا، یعنی رشد روحانی و شخصیتی تک تک اعضای کلیسا، حکم و مسئولیت خدادادی همۀ ما مسیحیان است.
پولس با این عبارات می خواهد به مخاطبین مسیحی اش بفهماند که یک جمع کلیسایی یا مسیحی، خودخواهانه عمل نمی کند، بعبارتی محور انگیزه و فعالیتهایشان هرگز موفقیت های شخصی، تعریف و تمجیدهای مردم، یا احساسات رضایت بخش خودشان نیست، بلکه در پی ساخت و ساز یکدیگر تلاش می کنند.
پولس این مطلب را به زیبایی در رومیان 15 : 2 اینگونه بیان می کند:
رومیان 15 : 2 پس بهتر است به فکر خشنودی دیگران هم باشیم و فقط به خود نیندیشیم. سعی کنیم کارهایمان تأثیر خوبی بر دیگران بگذارد تا ایمانشان به خداوند تقویت گردد. (ترجمۀ تفسیری)
و در جای دیگر همین رساله از عیسی مسیح بعنوان یک نمونه و الگو مثال می زند و چنین نتیجه می گیرد که:
رومیان 2 : 3 مسیح نیز در پی خوشی و خشنودی خود نبود. کتاب آسمانی درباره او می فرماید:” او آمد تا اهانتهای دشمنان خدا را تحمل کند. “ (ترجمۀتفسیری)
مسیح نیامد تا به او خدمت کنند. هدف از آمدن او این نبود تا برای خود قصری بسازد و مثل حاکمان و سلاطین این دنیا زندگی راحت و مرفحی برای خود بنا کند. بلکه او آمد تا با زندگی فداکارانه و جانبازی خود، برگزیدگان خدا را دریابد و نجات بخشد.
این دقیقاً هدفی است که هر مسیحی باید در زندگی روزمره اش داشته باشد، چون ما از مسیح می آموزیم که چطور فکر و رفتار کنیم.
پولس از باب 11 تا پایان باب باب 14، اول قرنتیان، مرتب به اجتماع کلیسایی اشاره می کند و سعی دارد اعضای گمراه شدۀ کلیسای قرنتس را متوجه این حقیقت کند، که هدف اصلی از اجتماعات کلیسایی شما، از جمله مشارکتها، پرستشها و عبادتهای کلیسایی، باید بنا، یعنی تشویق، تسلی و اصلاح یکدیگر باشد.
اما متاسفانه هدف و محور اصلی اعضای کلیسای قرنتس برای شرکت در جلسات و مشارکت ها، بخود رسیدن بود. آنها جمع می شدند، تا خودی نشان دهند، حس خوبی بگیرند و خود را بنا کنند (که البته منظور از بنای خود، نه بنای روحانی، بلکه بنای اطلاعاتی و احساسی بود). از این جهت است که پولس در آیات 2 و 4 اول قرنتیان 14 به آنها می گوید که.
در جلسات کلیسایی شما، هر که وردخوانی می کند به خیال خودش دارد در روح به اسرار با خدایی تکلم می کند، چون هیچکس سخنش را نمی فهمد و به تصور غلطش گمانش این است که دارد خود را بنا میکند …
پولس با تاکیدات بسیار در بابهای 12 الی 14 صراحتاً می گوید که این گونه بنا کردن اشتباه و غلط است. مسیحیان باید از اینگونه رفتارهای خودمحورانه یا شخصی، خود را اصلاح کنند و آستین های خود را بالا زده، مشغول بنای کلیسا شوند.
پولس برای مسیحیانی که می خواهند به بنای یکدیگر بپردازند، دو پیش نیاز اصلاحی را مطرح می کند.
اولین پیش نیاز این است که باید نگرشمان را اصلاح کنیم.
بطوریکه در این رابطه می فرماید:
رومیان 14 : 19 پس آن اموری را که منشأ سلامتی و بنای یکدیگر است پیروی نمایید. (ترجمۀ کلاسیک)
پولس در اینجا می گوید، “هدف ما در ارتباط با با سایر مسیحیان باید این باشد که آنچه موجب صلح، آرامش و تقویت آنها می شود را دنبال کنیم. بعبارتی باید از من و خودمحوری آزاد شویم.
از اینجهت عباراتی مانند:
- من در زیر فیض خدا آزاد هستم و هر کاری که بخواهم می کنم. اگر کسی نمی تواند رفتار مرا درک کند به خودش مربوط است. این مشکل اوست نه من.
- هر چه بخواهم می پوشم، می خورم به کسی چه مربوطه
- در پی رضایت و تشویق گروهی از مردم هستم
- برای خودم نام و پرستیژی خاصی بنا می کنم
- و در نهایت طالب نفع خودم هستم
یک مسیحی کتاب مقدسی، باید از این گونه نگرشها آزاد شود، و در پی آنچه باعث ایجاد صلح، آرامش و تقویت سایر مسیحیان، بخصوص نوایمانان است، بکوشد.
دومین پیش نیاز برای کسانیکه می خواهند سایرین را بنا کنند، استفاده از ابزار صحیح است.
یعنی علاوه بر نگرش صحیح ما مسیحیان به ابزار مناسب نیز نیازمندیم.
تنها جایی که می توانیم به ابزار صحیح دستیابی پیدا کنیم، کتاب مقدس است. کتاب مقدس تنها جعبه ابزاریست که ابزارهای صحیح را در اختیار ما می گذارد.
پولس در دوم تیموتاوس 3 : 16 در این رابطه چنین می گوید:
دوم تیموتاوس 3 : 16 و 17 تمامی کتب از الهام خداست و بجهت تعلیم و تنبیه و اصلاح و تربیت در عدالت مفید است، تا مرد خدا کامل و بجهت هر عمل نیکو آراسته بشود. (ترجمۀ کلاسیک)
بنابراین، تنها وسیله ای که به توسط آن می توانیم برای هر عمل نیکو، کامل و آراسته شویم کلام خداست.
از این جهت کلام خدا به شیر و غذای روحانی و حتی اسلحۀ روحانی تشبیه شده است.
پس هدف اصلی ما از تجمعات کلیسایی، باید بنای یکدیگر، بر مبنای کلام خدا باشد.
کلسیای اولیه نیز با همین هدف و ابزار جمع می شد و رشد کرد.
اعمال 9 : 31 کلیسا در تمامی یهودیّه و جلیل و سامره آرامی یافتند و بنا میشدند و در ترس خداوند و به تسلّی روحالقدس رفتار کرده، همی افزودند. (ترجمۀ کلاسیک)
از این آیه می فهمیم که کلیساهای یهودیه، جلیل و سامره، ابتدا در صلح، صفا و تربیت روحانی بنا شدند، بعد در ترس خداوند و تسلی روح القدس تعدادشان افزوده شد. بعبارتی بشارت یک محصول جانبی بود. بنابراین، پیش نیاز بشارت، رشد و بلوغ روحانی اعضای کلیساست.
پس اگر می خواهیم کلیسای سالم، بالغ و پیشرونده ای داشته باشیم باید در بنای یکدیگر بکوشیم.
مشکل اعضای کلیسای قرنتس این بود، که به بنا و اصلاح یکدیگر اهمیتی نمی دادند و از این جهت بی نظمی و هرج و مرج زیادی در آنجا حکم فرما بود. پولس رسول در این باب می کوشد تا با اصلاح اعضای کلیسا از انحرافات، بتوانند عبادت و جمع کلیسایی درست و بنا کننده ای داشته باشند.
بطوریکه در 25 آیۀ اول این رساله، پولس در رابطه با عطای نبوت و زبانها اصولی را یادآور می شود که طی آن، به شرح برخی ضوابط در رابطه با کاربرد این عطایا می پردازد، و بعد مختصراً به هدف و جایگاه آنان اشاراتی می کند.
حال در ابتدای آیۀ 26 پیرو آنچه تا کنون گفته شد، کلیسا را تشویق به نحوۀ صحیح بکارگیری از عطایا، بخصوص عطای تکلم به زبانها می کند.
این روش کار پولس در تمام رساله های دیگرش نیز دیده می شود، بطور کلی او هیچگاه بدون آموزه یا شرح اصول و قواعد، از مسیحیان تکلیف نمی خواست.
بنابراین، تا اینجا او پس از تشریح جایگاه عطای زبانها و هدف آن، اکنون به کاربرد صحیح آن در کلیسا می پردازد و شرح می دهد که چطور باید در پرستش کلیسایی رعایت شود.
پس بیائید از این آیه به بعد، ببینیم که پولس رسول، در رابطه با بکارگیری عطای زبانها، البته در آن زمان که این عطا متوقف نشده بود، چه روش صحیحی را به اعضای کلیسای قرنتس، می آموزد.
پس توجه شما رو به عبارت “وقتی جمع شوید“ در آیۀ 26 جلب می کنم.
روش کاربرد صحیح عطای واقعی سخن گفتن به زبانها
اول قرنتیان 14 : 26 پس ای برادران مقصود این است که وقتیکه جمع شوید، هریکی از شما سرودی دارد، تعلیمی دارد، زبانی دارد، مکاشفه ای دارد، ترجمه ای دارد، باید همه بجهت بنا بشود. (ترجمۀ کلاسیک)
با یک نگاه کلی از این آیه می توان به آشفتگی جلسات عبادتی کلیسای قرنتس پی برد. چون وقتی اعضا در کلیسای قرنتس جمع می شدند هر کس در گوشه ای مشغول کار خودش می شد. یکی برای خودش سرود می خواند، دیگری در گوشه ای به زبانی یا زبانها دعا می کرد، یکی دیگر پیام یا مکاشفه ای از خدا را اعلام می کرد و تعلیم می داد.
خلاصه اینکه، جلسۀ کلیسایی آنها تبدیل به یک آشفته بازار شده بود.
همانطور که قبلاً هم اشاره شد، دلیل این آشفتگی، حماقت و غرور شخصی افراد بود. هر کس به دنبال جلال دادن خود بود. در آنجا کسی به فکر بنای دیگری نبود و اگر یک شخص غیر مسیحی وارد آن جمع می شد، پیش خودش فکر می کرد که اینها دیوانه هستند.
از این جهت پولس از آیۀ 26 سعی بر اصلاح آنها دارد و اینگونه سخنانش را آغاز می کند.
آیه 26 پس ای برادران …
قبلاً اشاره شد که معمولاً وقتی پولس جمله ای را با کلمۀ “پس“ شروع می کند می خواهد از مطالبی که قبلاً بیان کرده نتیجه بگیرد. در ضمن واژۀ “برادران“، صمیمیت او را می رساند و نمایانگر این است که آنچه می خواهد بگوید نه تنها کلام خدا، بلکه آموزۀ صمیمانه ایست برای هم کیشانی که به اطاعت، اصلاح و رشد روحانی شان تمایل و رغبت دارند.
در ادامه، پولس می گوید که، “مقصود این است که وقتی جمع شوید“ …
آیۀ 26 . . . مقصود این است که وقتی جمع می شوید . . .
بعبارتی، او توجه مخاطبینش را به هدف جمع شدن آنها جلب می کند و بعد مطلبش را ادامه می دهد. منظور پولس از جمع شدن همان جلسات کلیسایی است. او همین عبارت را در آیۀ 23 نیز استفاده کرده که چنین می گوید:
اول قرنتیان 14 : 23 پس اگر فردی بی ایمان و یا کسی که این عطایا را ندارد، به جمع شما داخل شود و بشنود که شما همه به زبانهای غیر تکلم می کنید، یقیناً تصور خواهد کرد که دیوانه اید. (ترجمۀ تفسیری)
پس منظور از جمع شدن، جلسات عبادتی کلیسایی است، آنگاه می گوید در جلسات کلیسایی شما . . . هر یکی از شما سرودی دارد . . .
آیۀ 26 هر یکی از شما سرودی دارد . . .
یادمه زمانیکه در خدمت رهبری جلسات پرستشی بودم، یکی ازم درخواست کرد که اگه میشه به فرزندش اجازه بدیم تا در حین جلسه آهنگی رو که یاد گرفته برامون بخونه، بعداً افرادی پیدا شدند که می خواستند در جلسات کلیسایی نوازندگی کنند، شعر بخوانند و غیره . . .
در نهایت تاسف، به این گونه افراد باید گفت که، کلیسا مکان نمایش استعدادهای شخصی نیست.
البته بعضی هم این کار رو با سرودهای کلیسایی می کنند و با برگزاری به اصطلاح کنسرتها و برنامه های بظاهر روحانی، سکویی برای خودنمایی خود بر پا می کنند.
این درست سخنی است که پولس در اینجا به آن می پردازد. البته منظور از سرود در اینجا می تواند، مزامیر و یا سرود روحانی باشد، که در پرستش کلیسایی خوانده می شود.
پولس در اینجا می گوید که اگر قرار باشد که کسی در جمع بلند شود و برای خودش سرودی بخواند و دیگران بهره نبرند، جلسه بهم خواهد خورد، در این صورت باید این کار با نظم و ترتیب خاصی صورت گیرد. بعبارتی، هدف از خواندن یا اجرای سرود، باید بنای کلیسا، یعنی سایر ایمانداران باشد.
به ادامۀ مطلب توجه کنید که پولس می گوید علاوه بر سرود، . . . هر یکی از شما تعلیمی دارد . . .
آیۀ 26 هر یکی از . . . شما تعلیمی دارد . . .
اینجا اشاره به کسانی است که در گوشه ای از جلسات می ایستادند و با گروهی به بحث و گفتگو می پرداختند. بعبارتی، هر کس احساس می کرد که عطای تعلیم دادن دارد، با چند نفر مشغول آموزش می شد.
باور کنید که من این تجربه رو هم در کلیسایی داشتم.
بطوریکه در یک جلسۀ مطالعۀ کتابمقدس بین هفته، در حین درس، گاهی متوجه می شدم که چند نفر در حال گفتگو با همدیگر هستند. که البته به محض متوجه شدن قضیه، به آنها تذکر می دادم که اگر مطلب خاصی هست که مایلند در موردش صحبت کنند، می توانند بعد از مطالعه، در جمع و یا پس از خاتمه جلسه بطور خصوصی به آن بپردازند.
علاوه بر این دو گروه، یعنی سرود خوانان و تعلیم دهندگان، دستۀ سومی نیز بودند که از خداوند مکاشفه ای داشتند و مایل بودند که آن را با کلیسا در میان بگذارند.
پولس در آیۀ 26 ادامه می دهد و می گوید که . . . هر یکی از شما مکاشفه ای دارد . . .
آیۀ 26 . . . هر یکی از شما . . . مکاشفه ای دارد . . .
ظاهراً این گروه سوم، از آب گل آلود یعنی آشفته بازاری که در جلسه برقرار بود، معرکه می گرفتند و نصیبی دریافت می کردند. بطوریکه، همزمان با آنانیکه تعلیم می دادند و سرود می خواندند، در جمع ایستاده می گفتند که خداوند می فرماید . . . و از دهان خدا به کلیسا پیام می دادند.
علاوه بر این سه گروه، پولس در در ادامۀ آیۀ 26، به دو گروه دیگر نیز اشاره می کند.
در رابطه با گروه اول می گوید . . . هر یکی از شما زبانی دارد . . .
آیۀ 26 هر یکی از . . . شما زبانی دارد . . .
بعضی معتقدند که در اینجا اشاره به عطای واقعی زبانها دارد و دلیل استفاده مفرد آن، بخاطر ساختار جمله می باشد، بطوریکه چون ضمیر آن مفرد می باشد، به ناچار به جای زبانها از واژۀ زبانی استفاده کرده است. این مسئله در آیۀ 27 نیز تکرار شده است.
اول قرنتیان 14 : 27 اگر کسی به زبانی سخن گوید، دو دو یا نهایت سه سه باشند، به ترتیب و کسی ترجمه کند.
پولس در ادامۀ آیۀ 26 به آخرین گروه اشاره می کند و می گوید . . . هر یکی از شما ترجمه ای دارد . . .
آیۀ 26 هر یکی از شما . . . ترجمه ای دارد . . .
پس در این جلسۀ عبادتی کلیسای قرنتس، عده ای هم در گوشه ای مشغول ترجمه کردن زبانها هستند و بعضی هم مشغول بحث و مجادله بر سر صحت و یا کذب ترجمه ها می باشند.
به همین دلیل است که پولس در آیۀ 23 می گوید اگر شخص غیر مسیحی ای وارد عبادت کلیسایی شما بشود، یقیناً خواهد گفت که شما دیوانه اید.
در هر حال، پولس با تشرح بی نظمی جلسات در آیۀ 26 قصد دارد از این آیه به بعد، با رهنمودهایش به این آشفتگی خاتمه بخشد، و بهمین منظور، آیه را با عبارت کلیدی . . . باید همه بجهت بنا بشود . . . خاتمه می دهد.
آیۀ 26 … باید همه بجهت بنا بشود.
در رابطه با عبارت کلیدی “بنا”، به تفصیل شرح دادیم که هدف اصلی تمام عطایای روحانی در کلیساست.
پولس از اینجا به بعد به چهار اصل انتظامی در کاربرد عطای زبانها اشاره می کند، که به ترتیب به بررسی آنها می پردازیم.
چهار اصل انتظامی در کاربرد عطای زبانها
اولین اصل انتظامی، این است که عطا در کنترل صاحب آن می باشد.
آیه 27 …
1) کاربرد عطا در کنترل حامل آن است
در آیۀ 27 چنین می خوانیم:
اول قرنتیان 14 : 27 اگر کسی به زبانی سخن گوید، دو دو یا نهایت سه سه باشند، به ترتیب و کسی ترجمه کند. (ترجمۀ کلاسیک)
در اینجا اشاره به عطای واقعی است چون اولاً پولس هیچگاه کلیسا را تشویق به استفادۀ عطای غیر واقعی نمی کند و دلیل دیگرش نیز ساختار دستوری آن در زبان اصلی است. همانطور که قبلاً هم اشاره شد، اشارۀ مفرد در اینجا به دلیل مفرد بودن ضمیرفاعلی آن یعنی “کسی“، است، بنابراین، نویسنده به ناچار از عبارت مفردِ “زبانی“ استفاده کرده است.
حال بپردازیم به روش کاربردی ای که پولس آموزش می دهد.
آیۀ 27 … دو دو یا نهایت سه سه باشند …
لازم است که توجه شما را به دو نکته جلب کنم، اول اینکه عطایایی که توسط خدا دریافت می شوند در کنترل صاحب آن هستند. روح القدس هیچگاه کسی را از کنترل خارج نمی کند و نظم جلسه را بهم نمی زند. نکتۀ دیگر اینکه روح خدا هیچگاه افرادی را که خارج از کنترل هستند، به کار نمی گیرد.
یعنی، روح القدس هیچگاه کسانی که ناخداگاه حرکاتی مانند رقص، پایکوبی، خواندن، خندیدن، غلطیدن روی زمین، و یا هر رفتار غیرعادی دیگری از خود نشان می دهند، را بکار نمی گیرد.
قبلاً هم شرح دادیم که این گونه رفتارها مختص پرستش بت پرستان بود.
بنابراین، شخصی که دارای عطای تکلم به زبانهاست، باید اول از بودن مترجم و دوم، از بی ایمانی که پیام به او مربوط می شود، مطمئن شود، آنگاه، پس از حصول اطمینان، می تواند پس از رعایت نظم به زبانها سخن بگوید.
در واقع زبانها خطاب به بی ایمانی که حضور دارد، گفته خواهد شد، و ترجمۀ زبانها، خطاب به کلیسا برای بنای ایمان داران است.
باید توجه داشت که در این روش، پولس کلیسا را به دو یا سه نفر محدود می کند. بنابراین، در هر جلسه، 2 یا 3 نفر با رعایت ترتیب به زبانها سخن می گویند، آن هم در حضور یک مخاطب غیر مسیحی، و شخص دیگری، برای اعضای کلیسا ترجمه می کند.
دومین اصل انتظامی در کاربرد عطایای روح القدس کاربرد ترتیبی و منظم آن است.
2) عطا کاربرد ترتیبی و منظم دارد
آیۀ 27 . . . به ترتیب . . .
همانطور که قبلاً هم اشاره شد، جلسات عبادتی کلیسای قرنتس، پرستش، بدون رعایتِ ترتیب خاص، بطور نامنظم انجام می شد. پولس با بکار بردن کلمۀ، . . . به ترتیب . . . در آیۀ 27، تاکید بر رعایت نظم در عبادتهایشان دارد.
البته نظم و ترتیب در کاربرد تمام عطایای روح القدس باید رعایت شود.
پولس در خاتمۀ آیۀ 27 به ترجمۀ زبانها اشاره می کند که سومین اصل انتظامی آن می باشد.
3) عطای زبانها با عطای ترجمۀ زبانها کاربرد دارد
آیۀ 27 . . . و کسی ترجمه کند.
در اینجا یک نکتۀ مهم حائز اهمیت است که بدانیم.
در زبان اصلی، یعنی یونانی این آیه به واژۀ “یک نفر“، تاکید شده، که در فارسی “کسی“ ترجمه شده است.
علت این مطلب این است که در کلیسای قرنتس وقتی شخص یا اشخاصی به زبانها یا زبانی سخن می گفتند، بر سر ترجمۀ آن رقابت بود و افراد سعی می کردند که خود را جلو بیاندازند و ترجمۀ خود را مطرح کنند. در نتیجه بر سر ترجمه ها بحث و جدل می شد. اما پولس با مطرح کردن این اصل، که فقط یک نفر ترجمه کند، مشخص می کند که 2 یا 3 نفر به زبانها سخن بگویند، اما فقط یک نفر ترجمه کند.
حال ممکن است بپرسید اگر مترجمی یافت نشد چه باید کرد؟ پاسخ را می توانیم در آیۀ بعد بیابیم.
در آیۀ 28 به اصل چهارم می رسیم که آن را، اصل خاموش ماندن نامیدیم.
آیه 28 …
4) عطای زبانها در نبود ترجمه، خاموش باشد
اول قرنتیان 14 : 28 امّا اگر مترجمی نباشد، در کلیسا خاموش باشد و با خود و با خدا سخن گوید. (ترجمۀ کلاسیک)
در اینجا پولس می گوید که اگر مترجمی نباشد، شخصی که دارای عطای زبانهاست باید خاموش بماند. حال شاید بپرسید که
“اگر مثلاً در کلیسای روم یک یهودی بی ایمان وارد شد و کسی عطای سخن گفتن به زبان یهودی را داشت اما هیچ ایمانداری که عطای ترجمه داشته باشد در آنجا حضور نداشت باید چه کند؟“
پاسخ خیلی ساده است. مطابق با این آیه، بدلیل نبود مترجم باید خاموش باشد. بخاطر اینکه هدف اولیۀ این عطا، بنای کلیساست. بنابراین اگر مترجم حضور نداشته باشد، کلیسا بنا نخواهد شد. پس آنکه عطای زبانها دارد باید سکوت کند و در تفکر با خدای خود راز و نیاز نماید.
یک نکته قابل توجه در اینجا این است که، از این آیه می توانیم بفهمیم، که اعضای کلیسای قرنتس می دانستند که چه کسی در بین آنها عطای ترجمۀ زبانها را داراست. به همین دلیل هر وقت او در جلسه حضور نداشت، کسی نمی توانست به زبانها سخن بگوید و می بایست خاموش بمانند.
از آیۀ 29 به بعد پولس رسول به مسئلۀ نبوت می پردازد.
دلیل این مطلب این است که در کلیسای قرنتس این مطلب به اندازۀ مطلب زبانها مسئلۀ بحث انگیزی بود. اعضای کلیسای قرنتس علاقۀ زیادی به ابراز پیامهایی داشتند که از خداوند گرفته بودند.
بنابراین پولس در این رابطه نیز رهنمودهایی در قالب چهار اصل انتظامی در کاربرد عطای نبوت در کلیسا بیان می کند که از این قرارند.
چهار اصل انتظامی در کاربرد عطای نبوت
اولین اصل انتظامی، اصل محدودیت دو یا سه نبی می باشد.
آیه 29 …
1) اصل محدودیت دو یا سه نفر / آیۀ 29
اول قرنتیان 14 : 29 و از انبیا دو یا سه سخن بگویند و دیگران تمیز دهند. (ترجمۀ کلاسیک)
پولس در رابطه با عطای نبوت نیز به اصل محدودیت دو یا سه نفر اشاره می کند، و می گوید که تعداد 2 یا 3 نفر برای نبوت یا اعلان کلام خدا در یک جلسه کفایت می کند.
قبلاً دربارۀ انبیای عهدجدید صحبت کردیم، و گفتیم که واژۀ یونانی prophemi به مفهوم سخن گفتن در جمع می باشد که به فارسی نبی ترجمه شده است. این کلمه در عهدجدید به کسانی اطلاق می شود که در مقابل مردم می ایستند و پیام خدا را اعلام می کنند.
در آن زمان این کار به دو روش صورت می گرفت.
روش اول، افرادی بودند که مکاشفۀ خدا را برای اولین بار بیان می کردند. انبیای عهدعتیق و رسولان عهدجدید از این دسته بودند که پس از نگارش 66 کتابِ کتابمقدس، رسالت آنها به اتمام رسید.
اما، روش دوم در عطای نبوت، تعلیم و موعظۀ پیام نبوتی کلام خدا به مردم، توسط کشیشان و خادمین عیسی مسیح است که اکنون نیز ادامه دارد.
پولس با اشاره به این مطلب می گوید که، جلسات عبادتی باید به گونه ای تنظیم شوند که حداقل دو یا سه نفر پیام خدا را به کلیسا اعلام کنند.
انبیای عهدجدید، نقش بنیادی در شکل گیری و بنای کلیسای اولیه داشتند، که پس از عصر رسولان دیگر اثری از آنان دیده نشد.
از این جهت است که پولس رسول در رسالات اول و دوم تیموتاوس و رساله به تیطس، در رابطه با امور کلیسایی، هیچ اشاره ای به نقش نبی نمی کند، اشارات او در این رسالات فقط به مشایخ، اسقفان، خادمین و کشیشان است.
این موضوع به این دلیل است که، در زمان نگارش آن رسالات، نقش انبیا از میان برداشته شده بود.
در افسسیان 2 : 20 می خوانیم که انبیا برای کلیسا نقش زیربنایی ای ایفا می کردند که به آن دوره تعلق داشتند.
افسسیان 2 : 20 بر بنیاد رسولان و انبیا بنا شدهاید، که خودِ عیسی مسیح سنگ زاویه است. (ترجمۀ کلاسیک)
انبیای عهدجدید، گاهی مطلبی را از قبل تهیه و برای مسیحیان بازگو می کردند و گاهی مستقیماً از خداوند مکاشفه ای را دریافت کرده و به کلیسا اعلام می نمودند.
در هر حال، پولس می گوید که در آن زمان فقط 2 یا 3 نبی در هر جلسه می توانست پیامش را اعلام کند، دلیلش نیز رعایت نظم و ترتیب در جلسات بود.
دومین اصل انتظامی در رابطه با کاربرد عطای نبوت سنجش و قضاوت است.
2) اصل سنجش و قضاوت / آیۀ 29
آیۀ 29 . . . و دیگران تمیز دهند.
منظور پولس در اینجا این است که، انبیا یا واعظین دیگر باید جلوی آنهائیکه قرار است نبوت کنند، بنشینند و پیامشان را ارزیابی کنند.
احتمالاً اشارۀ پولس در اینجا به استفادۀ عطای تمیز ارواح در اول قرنتیان 12 : 10 نیز همین مطلب می باشد.
این نکتۀ بسیار حساسی است که باید به آن توجه داشت. هر سخنی که از طرف خدا در کلیسا بیان می شود، باید مورد ارزیابی قرار بگیرد.
کلیسا نباید مکانی باشد که هر کس بخود اجازه دهد، بیاید و هر سخن کاذبانه ای را از طرف خدا به مردم اعلام کند.
باید یک روش و سیستم منظمی وجود داشته باشد که جلوی بی نظمی در این رابطه را بگیرد و البته این سیستم، اصل صحیحی بود که باعث نظم در جلسات می شد.
سومین اصل انتظامی در رابطه با کاربرد عطای نبوت، سکوت اختیار کردن است.
3) اصل سکوت اختیار کردن / آیۀ 30
در آیۀ 30 چنین می خوانیم:
اول قرنتیان 14 : 30 و اگر چیزی به دیگری از اهل مجلس مکشوف شود، آن اوّل ساکت شود. (ترجمۀ کلاسیک)
پولس در اینجا می گوید که اگر نبی ایی در جلسۀ کلیسایی در حال اعلام پیامی از طرف خداست و در حین پیام او، شخص دیگری پیامی تازه ای از خدا دریافت کند، آن شخص اول باید سکوت اختیار کرده جلسه را به شخص دوم واگذار نماید، تا پیام جدید به گوش شنوندگان برسد.
نکتۀ حائز اهمیت این است که، پیام نبوتی، لزوماً نباید یک مکاشفۀ دست اول باشد. بطوریکه، ما در کلام خدا پیامهایی داریم که بارها تکرار شده اند، پیامهایی که در کلیسا موعظه می شد نیز لزوماً مکاشفات دسته اول نبودند.
بنابراین، در اینجا شخص اولی که در حال بازگو کردن پیام خداست می تواند شخصی باشد که در حال تکرار کردن پیامی از کتاب مقدس باشد، اما شخص دوم که مکاشفه دریافت می کند شخصی است که تازه مکاشفۀ جدیدی از خداوند دریافت کرده و باید با مردم در میان بگذارد.
چهارمین اصل انتظامی در رابطه با کاربرد عطای نبوت، رعایت نظم در اعلام نبوتهاست.
4) رعایت نظم در اعلام نبوتها / آیات 29 و 30
نکتۀ کلیدی دیگر در این آیه و البته آیۀ قبلی (یعنی آیات 29 و 30)، کنترل یا ادارۀ امور است. باید در نظر داشته باشیم که عطایای روح القدس هیچ گاه خارج از کنترل عمل نمی کنند.
بنابراین، هر کس قادر به رعایت نظم و کنترل کار می باشد، و هیچ بی نظمی ای در کار نخواهد بود.
پولس در ادامۀ مطلب چنین می گوید:
آیه 31 …
اول قرنتیان 14 : 31 زیرا که همه میتوانید یک یک نبوّت کنید تا همه تعلیم یابند و همه نصیحت پذیرند. (ترجمۀ کلاسیک)
نتیجۀ چنین نظمی همیشه آموزش و آرامش خواهد بود. از آنجائیکه هیچ کس از بی نظمی بنا نمی شود، باید تلاش نمود تا همۀ فعالیت ها تحت کنترل و نظم روح القدس آورده شود تا بهترین نتیجه برای بنای کلیسا حاصل شود.
پولس در این رابطه می فرماید:
آیه 32…
اول قرنتیان 14 : 32 و ارواح انبیا مطیع انبیا میباشند. (ترجمۀ کلاسیک)
او با این سخن، برای هیچ کس بهانه ای باقی نمی گذارد تا بخواهد با بی نظمی در کلیسا رفتار کند.
در آیۀ بعد می خوانیم که:
آیه 33 …
اول قرنتیان 14 : 33 زیرا که او خدای تشویش نیست بلکه خدای سلامتی، چنانکه در همۀ کلیساهای مقدّسان. (ترجمۀ کلاسیک)
این آیه را می توانیم آیۀ کلیدی مربوط به تمام این فصل یعنی اول قرنتیان 14 بنامیم.
حال می توان متوجه حساسیت قضیه شد، چون یک جلسۀ کلیسایی باید معرف شخصیت خدا باشد.
ما ایرانی ها وقتی برای اولین بار به میهمانی دعوت می شویم، به اولین موردی که دقت می کنیم، نظافت، و نظم و انظباطی است که در آن منزل برقرار است، بعد می گوییم، آفرین عجب زن خانه داریست، همه چیز سر جای خودش است.
پولس می گوید ما مسیحیان، با این روش، یعنی رعایت نظم و هماهنگی در جلسات کلیسایی، احترام و محبت خدا را به دنیا معرفی می کنیم.
پس از این، پولس به چند نکته در مورد زنان کلیسای قرنتس اشاره می کند و چنین می گوید:
آیه 34 …
اول قرنتیان 14 : 34 و زنان شما در کلیساها خاموش باشند زیرا که ایشان را حرف زدن جایز نیست بلکه اطاعت نمودن، چنانکه تورات نیز میگوید. (ترجمۀ کلاسیک)
حال ممکنه بعضی از شما بپرسید که:
– چرا پولس موضوع رو از عطایا به زنان تغییر می دهد؟
– مشکل پولس با زنان چیست؟
– اصلاً این آیات چه ارتباطی با عطای تکلم به زبانها دارد؟
برای پاسخ به این گونه سوالات باید یادآوری ای در مورد مشکل زنان کلیسای قرنتس داشته باشیم.
در آن زمان، زنان کلیسای قرنتس تحت تاثیر یک جنبش اجتماعی زن سالار، در مسئولیتهای خانوادگی و کلیسایی، ایجاد اغتشاش و بی نظمی کرده بودند.
بطوریکه بسیاری از آنها جایگاهشان را ترک کرده و کانون خانواده را بهم زده بودند. تلاش آنان بیشتر بخاطر این بود که جای مردان را در جامعه بگیرند، و به همین دلیل بحث و جدل زیادی در جلسات به راه می انداختند، بطوریکه، مشکل سو استفاده از عطایای روحانی بیشتر بر سر زنان در کلیسا بود.
این زنان بودند که در جلسات پرستشی بلند سرود می خواندند، به زبانها دعا می کردند، نبوت، مکاشفه و تعلیم می دادند و خلاصه کلیسا را بهم زده بودند. البته همانطور که در آیۀ 33 بیان شده این مشکل فقط مختص کلیسای قرنتس نبود بلکه تمام کلیساها درگیر این جنبش شده بودند.
از این جهت است که وقتی پولس در باب 11 این رساله دارد در مورد رعایت نظم در جلسات عبادتی اشاره می کند، مواردی را به آنها متذکر می شود.
از این جهت پولس پس از اشاره به رعایت نظم در جلسات، لازم می داند که زنان کلیسای قرنتس، نکاتی را از زبان رسول خدا بشنوند و اطاعت کنند.
جالب است که امروزه نیز ما شاهد تکرار تاریخ هستیم.
بطوریکه، در تاریخ کلیسا، اولین کسی که در نهضت پنطیکاستی به زبانها تکلم کرد، در سال 1896 میلادی، زنی به نام خانم Anges Ozman، یکی از دانشجویان آقای Charles Fox Parham در مدرسۀ کتابمقدس Bethel Bible School واقع در شهر توپکای ایالت کانزاس آمریکا، بود.
پس از آن واقعه که باعث، به اصطلاح یک بیداری روحانی شد (که البته من نامش رو بهتر می دانم یک رسوایی روحانی بگذارم) زنانی برای خدمات روحانی دستگزاری شدند و سازمانهای بزرگ خدماتی و کلیساهای بزرگ اداره کردند که از جمله خانم Aimee Semple McPherson موسسۀ فرقۀ پنطیکاستی Four Squar، خانم Kathryn Kuhlman، خانم Mary Baker Edie، بنیانگزار فرقۀ کاذب کرستین ساینس و بسیاری دیگر از این قبیل می باشند.
البته توجه داشته باشید که هدف من در اینجا پائین آوردن نقش زن در جامعه نیست، بلکه اشارۀ من به تاثیر انحرافاتی است که نقش زن در جامعه، بخصوص کلیسا و خانواده داشته.
نکتۀ دیگری که باید در نظر داشت، اشارۀ پولس به عهدعتیق در آیۀ 34 می باشد که به احتمال قریب به یقین از پیدایش 3 : 16 می باشد که می فرماید:
پیدایش 3 : 16 او (آدم) بر تو (حوا) حکمرانی خواهد کرد. (ترجمۀ کلاسیک)
بعبارتی از همان ابتدای آفرینش، طرح خدا برای کانون خانواده این بوده که زن تحت رهبری شوهرش زندگی کند. پولس رسول در رسالۀ اول تیموتاوس 2 : 11 – 14 در این رابطه اینگونه شرح می دهد.
اول تیموتاوس 2 : 11 – 14 زنان باید در سکوت و با اطاعت کامل به فراگیری مسایل روحانی بپردازند. اجازه نمی دهم زنان به مردان چیزی یاد دهند و یا بر آنان مسلط شوند. زنان باید در جلسات کلیسایی ساکت باشند. علت این امر آنست که خدا نخست “آدم “ را آفرید و بعد “حوا” را. و این آدم نبود که فریب شیطان را خورد، بلکه حوا فریب خورد و گناه کرد. (ترجمۀ تفسیری)
حکم پولس در اینجا، یک نظر شخصی، محدویت فرهنگی یا اجتماعی نیست، بلکه همانطور که در اینجا نوشته شده، بخاطر این است که در ابتدا آدم آفریده شد، بعد حوا، و اینکه اول حوا فریب خورد.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که، طرح اولیۀ خدا در آفرینش این بود که زن در حاکمیت شوهرش زندگی و از او اطاعت کند. نمی توان این قانون خدا را، که مبنای کانون خانواده است، نادیده گرفت.
پولس در ادامۀ سخنانش در آیۀ 35 می گوید:
آیه 35 …
اول قرنتیان 14 : 35 امّا اگر میخواهند چیزی بیاموزند، در خانه از شوهران خود بپرسند، چون زنان را در کلیسا حرف زدن قبیح است. (ترجمۀ کلاسیک)
ترجمۀ هزارۀ نو: برای زن شایسته نیست در کلیسا سخن بگوید
ترجمۀ مژده: گفتگوی زنها در مجالس کلیسا شرم آور است
ترجمۀ تفسیری: صحیح نیست که زنان در مجالس کلیسا اظهار نظر کنند
واژۀ یونانی aischros که به فارسی قبیح ترجمه شده دقیقاً به مفهوم “نقص خلقت“ (مثل نقص عضو) می باشد. بعبارتی، از همان ابتدای خلقت، این طرح خدا نبوده که زنها حاکم و رهبر باشند، این مسئله در کار خدا، بعنوان یک نقص و انحراف محسوب می شود.
پس، طرح خدا از ابتدا این بوده که مرد همسرش را محبت و رهبری کند و زن، شوهرش را احترام و اطاعت نماید و بدین ترتیب (نظم و ترتیب)، آشکارا ذات خود را در کلیسا ظاهر می کند.
و بدیهی است که، کلیسایی که این نظم را رعایت نکند، قانون خدا را نقض کرده است.
زنان در کلیسای قرنتس با مطرح کردن سوالات، و بحث و جدل بر سر پیامی که انبیا اعلام می کردند، جلسات را بهم می ریختند.
از این جهت خدا از زبان پولس رسول در مورد نقش زنان در کلیسا بسیار جدی سخن می گوید، بطوریکه در آیۀ 36 بطور کنایه چنین می گوید:
آیه 36 و 37 …
اول قرنتیان 14 : 36 آیا کلام خدا از شما صادر شد یا به شما به تنهایی رسید؟ (ترجمۀ کلاسیک)
ترجمۀ هزارۀ نو: آیا کلام خدا از شما سرچشمه گرفته یا تنها به شما رسیده است؟
ترجمۀ مژده: آیا گمان میکنید که پیام خدا از شما شروع شده است؟ و یا پیام او تنها به شما رسیده است؟
ترجمۀ تفسیری: آیا با این مطالب مخالفید؟ یا شاید فکر می کنید که فقط شما اراده خدا را می شناسید و بس؟ در اینصورت در اشتباه هستید!
به این مفهوم که نباید با کلام خدا صلیقه ای برخورد کرد، یا با نظر شخصی به آن نگاه کرد.
در واقع، پولس توجه زنان را به این حقیقت جلب می کند که آنها با یک مسئلۀ فرهنگی، ایده لوژیکی یا عقیدۀ شخصی روبرو نیستند، بلکه با کلام مقتدر خدا، که موظف به اطاعت از آن هستند.
در خاتمه، پولس در آیۀ 37 همه را مخاطب قرار می دهد و با قاطعیت چنین می گوید:
اول قرنتیان 14 : 37 اگر کسی خود را نبی یا روحانی پندارد، اقرار بکند که آنچه به شما مینویسم، احکام خداوند است. (ترجمۀ کلاسیک)
پولس در اینجا، به مخاطبینش می گوید که اگر در بین شما کسی ادعا می کند که نبی یا صاحب عطای روح القدس (عطای زبانها) است، باید اقرا کند که آنچه نوشته ام، احکام خداوند می باشد.
پس اگر خواننده ای عطایی دارد و آن عطای واقعی است، باید سخنان پولس را از خداوند بداند و اگر سخنانش را بپذیرد باید عطایش را مطابق با اصولی که مطرح کرده بکار بگیرد.
اما، از طرف دیگر اگر خواننده سخنان پولس را از خدا نداند، پس معلوم میشود که عطای او واقعی نیست.
سخن پولس چنان قاطع و محکم است که جایی برای سوال باقی نمی گذارد.
این یکی از بزرگترین ادعاهای پولس، مبنی بر الهامی بودن سخنانش است.
ولی از آنجائیکه او می داند بعضی که عطای واقعی را ندارند، سخنانش را نخواهند پذیرفت، در آیۀ بعد می گوید:
اول قرنتیان 14 : 38 امّا اگر کسی جاهل است، جاهل باشد. (ترجمۀ کلاسیک)
به این مفهوم که اگر کسی حرف مرا نمی پذیرد، معلوم است که عطای واقعی را ندارد و در جهالت خود خواهد ماند.
آیات 39 و 40 …
پولس در دو آیۀ 39 و 40 از مبحث عطای روحانی چنین نتیجه گیری می کند.
اول قرنتیان 14 : 39 – 40 پس ای برادران، نبوّت را به غیرت بطلبید و از تکلّم نمودن به زبانها منع مکنید. لکن همه چیز به شایستگی و انتظام باشد. (ترجمۀ کلاسیک)
بنا به آنچه او در آیۀ سه نتیجه می گیرد، عطای نبوت باعث بنا، نصیحت و تسلی کلیسا می باشد، به این دلیل از مخاطبین می خواهد که با غیرت در طلب این عطا باشند،
اما اگر کسی دارای عطای واقعی تکلم به زبانهاست، با توجه به کاربرد صحیح آن، او را از تکلم کردن به زبانها منع نکنند.
توجه داشته باشید که در آن دوره، هنوز عطای واقعی تکلم به زبانها فعال بود. اما همانطور که قبلاً هم گفته شد، در زمان حاضر این عطا کاربرد ندارد.
در هر صورت، هر عملی در کلیسا باید در جایگاهش با نظم و ترتیب برای بنای کلیسا و جلال خدا صورت گیرد. امروزه، اجتماعات، جلسات و عبادتهای کلیسایی ما نیاز به یک تغییر، تحول و دگرگونی اساسی دارند. کلیساها و مراکز آموزشی مربوط به آنها، باید از وضعیت برنامه های سرگرم کننده، تفریحی و حتی آموزشی ایی که فقط احساسات و افکار ما را قلقلک می دهند، خارج شده به اصلاح، تربیت و پرورش مسیحیان مشغول شوند.
از این جهت ما مسیحیان باید انعطاف پذیر و راغب به تعلیم، تربیت، جوابگویی و اصلاح باشیم.
دوستان گرامی، در اینجا، مطالعۀ مجموعۀ شناخت عطایای روحانی و کاربرد آنها را به پایان می رسانیم، امیدواریم که این مجموعه دروس باعث برکت و تشویق شما در ایمان و زندگی مسیحی تان شده باشد.
در پناه خدا، اوقات خوبی رو همراه با سلامتی برایتان آرزو می کنیم.
فیض و برکت خدا با شما باشد و بماند.