مورمونها

درس 2

کلیسای عیسی مسیحِ قدیسانِ آخرالزمان

انحراف از حقیقت

همانطور که در جلسۀ گذشته گفتیم منشاء کلیسای مورمونها بر مبنای سوالی آغاز شد که موسس آنان جوزف اسمیت از خدا پرسید. او در یک رویا با خدای پدر و عیسی مسیح ملاقات میکند و از آنها میپرسد که به کدام کلیسا ملحق شود. خداوند به او میگوید هیچ کدام چون تمام فرقه ها به انحراف کشیده شده اند و سپس او را برمیگزینند تا یک کلیسای احیا شده را تاسیس کند و از طریق آن مسیحیت از دست رفته و پیام انجیل جاودان را دوباره به زمین برگرداند.

کلیسای مورمونها میگویند این ارتداد بزرگ در مسیحیت پس از مرگ رسولان آغاز شد. آنها برای این ادعای خود حتی از آیات کتابمقدس بهره میگیرند و مدعی هستند که کلام خدا این ارتداد بزرگ پیشگویی کرده است. آنها انحرافات را به هفت گروه دسته بندی کرده اند. به اعتقاد مورمونها پیام انجیل، آموزه های کتابمقدس، مراسم مذهبی و کهانت بتوسط این هفت ارتداد از بین رفته اند و این ارتدادها را دوره ها (Dispensations) مینامند. این دوره ها شامل:

1) سقوط آدم 2) خنوخ 3) نوح 4) ابراهیم 5) موسی 6) نیفایت ها (قومی که در کتاب مورمونها به آنها اشاره شده) و 7) رسولان مسیح میباشند.

بگفتۀ مورمونها پس از هر دوره اصلاحاتی صورت گرفته اما آنها بر این باورند که کلیسای عیسی مسیح مقدسین آخر زمان آخرین اصلاحات را در مسیحیت انجام میدهد. آخرین و بزرگترین ارتداد پس از کشته شدن رسولان انجام شد که در نتیجۀ آن مکاشفه خدا و اختیار هدایت کلیسا از بین رفت. بنابر گفتۀ مورمونها عیسی مسیح پس از قیامش به قارۀ آمریکا آمد و 12 شاگرد دیگر انتخاب کرد که تا به امروز 3 تای آن زنده میباشند (کتاب نفی 7:28). اما در این قاره نیز ارتدادی صورت گرفت که بر اثر آن حتی یک مسیحی هم باقی نماند. بنابراین به گفته مورمونها آخرین اصلاحات توسط کلیسای حقیقی آنها انجام میشود و کلیسای حقیقی عیسی مسیح احیا میگردد. بدینصورت آنچه که از بین رفته بود توسط رسول خدا جوزف اسمیت بازسازی و احیا شد.

سوال اینجاست که چه چیزی از بین رفت؟ مورمونها میگویند یک سیستم کلیسایی منظم، مکاشفۀ خدا توسط نمایندگان او، پیام حقیقی انجیل از بین رفت. در طی تاریخ کلیسای مورمونها آنها همیشه مدعی بودند که تنها کلیسای حقیقی موجود میباشند و سایر کلیساها از راه اصلی انحراف ورزیده اند.

  • آقای Brigham Young دومین رهبر مورمونها میگوید: دنیای مسیحیت از رابطه با نجات خدا کافر شده است.
  • آقای Orson Pratt یکی از رهبران و رسولان مورمون میگوید: تمام کلیساهای دیگر از خدا خالی شده اند و خدا از هر کس که در آن کلیساها تعمید بگیرد و یا در مراسم عشاء ربانی آنها شرکت کند بسیار آزرده خاطر خواهد شد چون او آنها را فاسدترین افراد میداند.
  • آقای Bruce McConkie یکی از مقامات عالی رتبه و رسولان معاصر مورمونها میگوید: در حال حاضر فقط مورمونها خالص ترین مسحیان روی کرۀ زمین هستند. سایر مذاهب کاذب میباشند و اگر بخاطر جوزف اسمیت و اصلاحات او نبود امروز راه نجاتی وجود نمیداشت چون جدا از کلیسای مورمونها نجات نیست.
  • آقای George Q. Cannon یکی از مقامات مورمون میگوید: سازمانهایی که خود را در تاریخ مسیحیت کلیسا نامیده اند اگرچه در اعتقادات و تشکلیات سازمانی خود متفاوت میباشند اما از یک ریشه برخوردارند. همۀ آنها از بابل میآیند. خدا موسس آنها نیست.

مورمونها برای اثبات این ادعاهایشان از کلام خدا آیاتی را استفاده میکنند که به بررسی آنها میپردازیم.

دلایلی از کلام خدا

*** وعدۀ بازسازی؟ – اعمال 20:3-21

اعمال 20:3-21 و تا خدا، عیسی، یعنی همان مسیح را که از پیش برای شما مقرر شده بود، بفرستد، که باید آسمان پذیرای او می‌شد تا ایامی که همه چیز بنا‌بر آنچه خدا از دیرباز به زبان همه پیامبرانِ مقدّس خود گفته است، احیا گردد.

آموزۀ مورمونها: مورمونها معتقدند که این آیه به یک بی دینی عظیم اشاره میکند که پس از آن بازسازی صورت میگیرد. آقای LeGrand Richard که یکی از رسولان مورمونها میباشد در کتابی تحت عنوان یک کار عجیب و شگفت انگیز چنین میگوید.

وقتی به بازگشت ثانوی مسیح نگاه میکنیم باید توجه داشته باشیم که او قبل از احیای همه چیز باز نخواهد گشت. بنابراین آیۀ فوق یکی از نبوتهائیست که به ارتداد (یعنی برداشته شدن انجیل) و بازسازی کامل آن که توسط انبیای مقدس خدا که از ابتدای پیدایش جهان آغاز شد اشاره میکند.

مورمونها میگویند بازسازی یا احیای همه چیز در واقع احیای پیام انجیل میباشد که بوسیلۀ کلیسای حقیقی توسط Joseph Smith انجام میشود.

آموزۀ کتابمقدس: مفسرین مسیحی اعمال 20:3-21 را به چند طریق تفسیر میکنند. عده ای بر این باورند که این آیه اشاره با بازسازی یا احیای قوم اسرائیل اشاره میکند. باید در نظر گرفت که مخاطبین پطرس در این موعظه مردان یهودی میباشد (اعمال 12:3) و موضوع پیامش تحقق پیشگوئیهای انبیا میباشد (آیۀ 18).

آقای Craig S. Keener در کتاب تفسیری خود (Bible Background Commentary) میگوید، یهودیان در انتظار احیای اسرائیل بودند. در واقع پیام مرکزی انبیای عهدعتیق نیز همین بود (بعنوان مثال اشعیا 9:40-11، ارمیا 42:32-44، حزقیال 21:37-28، هوشع 9:11-11، 4:14-7 و عاموس 11:9-15) و بنظر میرسد پطرس هم در اینجا به این اشاره میکند. عدۀ دیگری از مفسرین هم مسئلۀ بازسازی و احیا را عمومی تر در نظر میگیرند (به این مفهوم که آنرا فقط مختص قوم اسرائیل نمیدانند). این گروه معتقدند که این واقعه در روز داوری یعنی بازگشت ثانوی مسیح رخ خواهد داد.

اما بیائید بدون در نظر گرفتن اینکه کدام از این دو نظریه درست میباشد ببینیم که این آیه چه نمیگوید!

آنچه که قدر مسلم است این است که اعمال 20:3-21 و آیات زمینۀ آن (پس و پیش آن) اصلاً و ابداً به انحطاط یا ارتداد کلیساها اشاره نمیکند. مورمونها در واقع دارند بجای استخراج معنا درج معنا میکنند، یعنی منظور و هدف خود را به آن اضافه میکنند یا میخورانند. اگر بخواهیم به سادگی متن آیه را بخوانیم غیر ممکن است ارتداد کلیسا را از ان برداشت کنیم.

بجاست به مورمونها اشاره کنید که برای تفسیر بخشهایی از کلام خدا که قدری مشکل میباشند از روش تفسیر کلام با آیات خودش میباشد. در بخشهای بعدی این روش را به تفصیل بحث خواهیم کرد اما در اینجا بهترین کار این است که آیاتی را که در سایر بخشهای دیگر کلام مربوط به همین موضوع میباشند را با هم مقایسه کنید، بعبارتی از آیات مشابه مشورت بگیرید و در مجموع به این نتیجه خواهید رسید که آموزۀ ارتداد کلیساها در کلام خدا نیست. بعنوان مثال عیسی مسیح به پطرس گفت:

متی 18:16 تو را می گویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا می کنم و ابواب جهنّم بر آن استیلا نخواهد یافت.

همانطور که مشاهده میکنید آموزۀ ارتداد کلیساها کاملاً با این گفتۀ مسیح در تناقض میباشد. پس بهتر است که از شاهدان یهوه چنین سوال کنیم که:

  • از آنها بخواهید که متی 18:16 را با صدای بلند بخوانند.
  • اگر قرار می بود که کلیسا بزودی گرفتار یک ارتداد بزرگ شود پس این ادعای مسیح کاملاً غلط میباشد.
  • بنابراین فکر نمیکنید بجای اینکه سخن مسیح را زیر سوال ببریم بهتر آن است که بگوئیم مطرح کردن آموزۀ ارتداد کلیساها اشتباه محض میباشد؟

عیسی مسیح به پیروانش وعده داد که:

متی 20:28 مطمئن باشید هر جا که بروید، حتی دورترین نقطه دنیا باشد، من همیشه همراه شما هستم !»

علاوه بر آنچه گفته شد اگر قرار میبود که تمام کلیساها به انحراف کشیده شوند آنوقت عیسی مسیح چطور میتوانست همراه آنها باشد. نه تنها در این آیه و آیات مشابه هیچ گونه نشانی از یک ارتداد یا انحراف همگانی دیده نمیشود بلکه به وضوح شاهد حمایت و پشتیبانی عیسی مسیح از کلیسایش در تمام دورانها، تا انقضای عالم میباشیم.

بنابراین از شاهدان یهوه چنین بخواهید:

  • لطفاً متی 18:28-20 را بلند بخوانید.
  • آیا با توجه به این گفتۀ عیسی مسیح بنظر شما او هیچ تصور ارتداد کلیساها را میکرد؟
  • طبق این آیات عیسی مسیح به پیروانش وعده داد که بعد از صعود به آسمان تا کی همراه آنها باشد؟
  • پس اگر قرار میبود که کلیساها به انحراف کشیده شوند چطور او میتوانست با کلیسایش در این ارتداد باشد؟ چگونه میتوانست به این وعدۀ خود عمل کند؟
  • آیا بنظر شما این وعدۀ مسیح یک اشتباه بود یا آموزۀ کلیسای مورمونها اشتباه است؟

در افسسیان 21:3 میخوانیم که پولس رسول میگوید:

افسسیان 21:3 خدا را در کلیسا و در مسیح عیسی تا جمیع قرنها، تا ابدالاباد جلال باد. آمین. (ترجمۀ تفسیری)

 سوال دیگر این است که با توجه به این آیه چگونه خدا میتواند در ارتداد کلیساها (بنا به گفتۀ مورمونها) جلال یابد؟

در هیچ واقعه ای بیش از اینکه کلیسا دچار انحراف شود باعث لکه دار کردن نام خداوند نخواهد شد. افسسیان 11:4-16 نیز به رشد و به کمال رسیدن کلیسا اشاره میکند نه سقوط آن.

افسسیان 11:4-16 به این ترتیب ، او عطایا و استعدادهای خاصی به ما بخشید: به بعضی از ما، عطای خاص یک رسول را داده است ؛ به عده ای این عطا را داده است که از خدا پیغام دریافت کنند و آن را به دیگران اعلان نمایند، به برخی استعداد فوق العاده داده است که مردم را بسوی خدا هدایت کنند و به برخی دیگر این توانایی را داده است که مانند یک شبان ، از قوم خدا مراقبت کنند و ایشان را رهبری نمایند و تعلیم دهند. مسیح این عطایا را با این هدف به ما می بخشد که ایمانداران مجهز شوند تا بتوانند بهتر او را خدمت کنند و باعث پیشرفت کلیسا یعنی بدن او گردند و کلیسا به رشد و کمال لازم برسد؛ تا سرانجام همه ما در ایمان و شناخت خود از فرزند خدا متحد شده ، رشد کنیم و به پری مسیح برسیم . در آنصورت ، دیـگر مانند اطفال نخواهیم بود که در اثر سخنان دیگران و دروغهایی که برای گمراهی ما می گویند، هر لحظه نسبت به ایمانمان تغییر عقیده بدهیم ، بلکه با عشق و علاقه ، همواره در پی راستی خواهیم رفت . راست خـواهیم گفت ، راست عمل خواهیم کرد و راست خواهیم زیست تـا به این ترتیب ، بتدریـج در هـر امری مانند مسیـح شویم که سر کلیسا می باشد. تحت هدایت مسیح است که تمام اعضـای بـدن او، یعنـی کلیسـا، در جـای خـود قرار می گیرنـد. هـر اندام با روش خاص خود، به اندامهای دیگر کمک می کنـد، بطـوری که تمام بدن در تندرستی کامل و پر از محبت ، رشـد می نماید. (ترجمۀ تفسیری)

علاوه بر این نباید فراموش کرد که پطرس میگوید که کلام خدا تا ابد پا بر جا میماند.

اول پطرس 25:1 کلام‌ خدا تا ابد پابرجا می‌ماند. این‌ کلام‌، همان‌ پیام‌ نجات‌بخش‌ انجیل‌ است‌ که‌ به‌ شما نیز بشارت‌ داده‌ شده‌ است‌. (ترجمۀ تفسیری)

متی 35:24 عیسی مسیح فرمود: «آسمان و زمین از بین خواهد رفت ، اما کلام من تا ابد باقی خواهد ماند.

عیسی مسیح نیز فرمود که:

متی 20:18 هر جا که دو یا سه نفر به نام من جمع شوند، من آنجا در میان آنها هستم.

اگر چه ما در طول تاریخ مسیحیت شاهد انحرافات و ارتدادهای بخشی از کلیساها میباشیم اما همیشه خدا همیشه ایمانداران راستین را از گزند این انحرافات حفظ نموده و آنها نیز با ایمان و وفاداریشان به خداوند برای کلیسا و جلال نام او افتخارات آفریدند و هنوز هم می آفرینند.

انحراف از حقیقت – اعمال 29:20-31

اعمال 29:20-31 زیرا من می دانم که بعد از رحلت من، گرگان درنده به میان شما درخواهند آمد که بر گلّه ترحم نخواهند نمود، و از میان خودِ شما مردمانی خواهند برخاست که سخنان کج خواهند گفت تا شاگردان را در عقب خود بکشند. لهذا بیدار باشید و به یاد آورید که مدّت سه سال شبانه روز از تنبیه نمودن هر یکی از شما با اشکها باز نایستادم.

مورمونها با استفاده از این آیه میگویند که پولس رسول در اینجا پیش بینی میکند که کلیساها کاملاً به انحراف کشیده خواهند شد و در واقع این واقعه توسط معلمین کاذب و تعالیم دروغین آنها شروع شده بود. به اعتقاد آنها در این ارتداد همگانی حتی یک نفر هم از چنگان این گرگان (معلمین کاذب) جان سالم بدر نخواهد برد. علاوه بر این، حتی در میان ایمانداران بظاهر راستین هم انگیزه های خودخواهانه دیده خواهد شد و این آموزه های غلط بطور همگانی همه را آلوده خواهد کرد. بنابراین آیات فوق نشان میدهند که تمام کلیساها بسمت یک انحراف همگانی خواهند رفت.

آقای James E. Talmage که یکی از رسولان مورمونها میباشد در کتابی تحت عنوان اصل ایمان چنین میگوید:

پر واضح است که کلیسای واقعی از روی زمین برداشته شده … اما خداوند با فیض و رحمتش در این زمانهای آخر برای آخرین بار آنرا توسط رسول خود جوزف اسمیت احیا نموده است.

آموزۀ کتابمقدس: مورمونها موضوع اصلی این آیات را نادیده گرفته اند. با توجه به موضوع اصلی کتاب اعمال رسولان در خواهیم یافت که در این آیات (اعمال 29:20-31) مخاطبین پولس رسول عده ای مشخصی میباشند. با توجه به آیۀ 17 میبینیم که او در حال سخن گفتن با مشایخ کلیسای افسس میباشد. او دارد به مشایخ آن کلیسا هشدار میدهد که بزودی در کلیسایشان چه اتفاقاتی میافتد. بنابراین منظور پولس تمام کلیساهای دنیا در کل نیست بلکه فقط کلیسای محلی افسس هدف سخن اوست.

آقای F. F. Bruce که یکی از محققین بنام کتابمقدس میباشد در این رابطه میگوید:

با نگاهی به تاریخ کلیسا و بررسی کلی کلام خدا به نکات جالبی در این رابطه میرسیم. بعنوان مثال از رسالات شبانی پولس رسول (بعنوان مثال اول تیموتاوس 19:1، 1:4، دوم تیموتاوس 15:1، 17:2 و 1:3) و نامه ای که در مکاشفه 1:2 به کلیسای افسس نوشته شد در می یابیم که یک شورش بر علیه تعالیم پولس در آسیا صورت گرفته بود. یوحنای رسول در کتاب مکاشفه اعضای کلیسای افسس را برای اینکه محبت اولیۀ خود را ترک کردند توبیخ میکند. حال در کتاب اعمال رسولان میخوانیم که پولس رسول تمام این وقایع را پیش بینی کرده و با این آیاتِ هشدار دهنده سعی دارد مشایخ کلیسای افسس را برای رویارویی وقایعی که در پیش است آماده کند. اجازه دهید که یکبار دیگر این آیات را بخوانیم.

اعمال 29:20-31 زیرا من می دانم که بعد از رحلت من، گرگان درنده به میان شما درخواهند آمد که بر گلّه ترحم نخواهند نمود، و از میان خودِ شما مردمانی خواهند برخاست که سخنان کج خواهند گفت تا شاگردان را در عقب خود بکشند. لهذا بیدار باشید و به یاد آورید که مدّت سه سال شبانه روز از تنبیه نمودن هر یکی از شما با اشکها باز نایستادم.

بنا به آنچه گفته شد هدف پطرس هرگز این نبوده که ارتداد تمام کلیساها را پیشگویی کند. چنین تفسیری تحریف کلام خدا محسوب میشود. در غیر اینصورت پولس هرگز به کلیسای افسس آیۀ زیر را نمی نوشت.

افسسیان 21:3 خدا را در کلیسا و در مسیح عیسی تا جمیع قرنها، تا ابدالاباد جلال باد. آمین. (ترجمۀ تفسیری)

 

انجیلی دیگر؟ – غلاطیان 8:1

غلاطیان 6:1-8 تعجّب می کنم که بدین زودی از آن کس که شما را به فیض مسیح خوانده است، بر می گردید به سوی انجیلی دیگر، که (انجیل) دیگر نیست. لکن بعضی هستند که شما را مضطرب می سازند و می خواهند انجیل مسیح را تبدیل نمایند. بلکه هرگاه ما هم یا فرشته ای از آسمان، انجیلی غیر از آنکه ما به آن بشارت دادیم به شما رساند، اَناتیما باد.

مورمونها معمولاً این آیه را زیاد بکار میبرند تا ثابت کنند که تمام کلیساها از تعلیم مسیح منحرف شده اند و نیاز به یک احیای کلی دارند که البته بتوسط رسول برگزیدۀ خدا جوزف اسمیت امکانپذیر است.

آموزۀ کتابمقدس: در تفسیر این آیات ابتدا باید روشن کرد که این آیات اصلاً اشاره ای به یک ارتداد همگانی ندارد. در هیچ جای این آیات صحبت از به انحراف کشیده شدن تمام کلیساها به میان نیامده است.

سپس به مفهوم انجیلی دیگر بپردازید. در اینجا منظور پولس رسول از انجیلی دیگر جایگزین کردن شریعت بجای آموزۀ فیض و ایمان میباشد و این مشکلی بود که در کلیسای غلاطیان بوجود آمده بود. معلمین کاذب باعث بهم ریختگی افکار و ایمان اعضای کلیسای غلاطیان شده بودند. بعنوان مثال به آیۀ زیر توجه کنید:

اعمال 24:15 از قرار معلوم ، بعضی از ایمانداران اینجا آمده ، شما را مشوش ساخته و رنجانده اند و بدون دستور ما به شما گفته اند که برای نجات یافتن ، باید شریعت یهود را نگاه دارید.

حقیقت این است که اعضای کلیسای غلاطیان چون ضعیف بودند بسادگی تحت تاثیر معلمین کاذب دچار آشفتگی روحانی شده بودند. آنها نمیتوانستند آنها نمیتوانستند قبول کنند که پولس رسول براحتی و بدون انجام تشریفات شریعت یهود ایمان غیر یهودیان را میپذیرد و به عضویت کلیسا در میآورد. بعبارتی معلمین کاذب میگفتند که غیر یهودیان پس از اینکه به عیسی مسیح ایمان آوردند باید با انجام مراسم ختنه شریعت یهود را نیز نگاه دارند. یعنی نجات بتوسط انجام شریعت نه ایمان. آنها قصد داشتند که شریعت را به فیضی که پولس موعظه میکرد بیافزایند.

پس انجیل دیگری که پولس به آن اشاره میکند نجات توسط انجام شریعت است نه توسط ایمانی که از فیض خداست.

غلاطیان 1:3-2 ای غلاطیان نادان ، کدام جادوگر اینچنین شما را افسون کرده است ؟ مگر این شما نبودید که وقتی مرگ مسیح را برایتان تشریح کردم ، آنچنان مجذوب شدید که گویی همان لحظه او را با چشم خود بر صلیب می دیدید؟ بگذارید یک سؤال از شما بکنم : آیا شما روح القدس را از راه اجرای احکام شریعت یافتید، یا از راه شنیدن و ایمان آوردن به مژده انجیل ؟

در عهدجدید به اصطلاح اناجیل دیگر انحرافی نیز بچشم میخورد که برخی معلمین کاذب سعی داشتند جایگزین انجیل واقعی کنند.

غلاطیان 7:1 که (انجیل) دیگر نیست. لکن بعضی هستند که شما را مضطرب می سازند و می خواهند انجیل مسیح را تبدیل نمایند.

از جمله پیامهای دیگر یا اناجیل دیگر میتوان به تعلیم بلعام، تعلیم نقولاویان و تعلیم ایزابل که خود را نبیه میدانست اشاره کرد (مکاشفه 14:2-15 و 20 الی 24).

مبنای ایمان ما کلام خداست. آقای G. Walter Hansen که مفسر کتابمقدس میباشد میگوید که اعتبار پیام فرشتگان و حتی رسولان را باید از مطابقت دادن با کلام خدا تعیین کرد. یعنی ما نباید پیامی را صرفاً بخاطر اینکه یک شخص معتبر گفته قبول کنیم بلکه اعتبار سخن یک شخص در تطابق آن با کتابمقدس تعیین میشود.

بنابراین با تطبیق پیام مورمونها که بر مبنای انجام احکام است در می یابیم که آنها نیز مثل معلمین کاذب در کلیسای غلاطیه بجای انجیل ایمان توسط فیض، انجیلی دیگر موعظه میکنند و این از جانب خدا ملعون است. چنین پیامی کشنده است و هرگز راه به ملکوت ندارد. ما در دروس آینده به آموزۀ مورمونها در رابطه با نجات مفصلاً صحبت خواهیم کرد.

پس بیائید با نویسندۀ عبرانیان خدا را برای ملکوتش شکر کنیم.

عبرانیان 28:12 پس حال که ملکوتی تزلزل ناپذیر نصیب ما خواهد شد، بیایید خدا را از صمیم قلب سپاس گوییم و او را چنانکه سزاوار است ، با خوف و احترام خدمت نماییم .

ارتداد عظیم دوم تسالونیکیان 3:2

دوم تسالونیکیان 3:2 زنهار کسی به هیچ وجه شما را نفریبد، زیرا که تا آن ارتداد، اول واقع نشود و آن مرد شریر یعنی فرزند هلاکت ظاهر نگردد، آن روز نخواهد آمد؛

آقای E. Talmage یکی از رسولان مورمونها میگوید

پولس در این آیه به وضوح به روح شرارت اشاره میکند که در کار است و پیش بینی میکند که قبل از بازگشت ثانوی مسیح کلیسا را بسمت انحراف و کفر میکشاند. بنابراین، پولس بار دیگر ارتداد بزرگ را پیشگویی میکند و با این کار به نیاز دنیا به یک کلیسای احیا کننده یعنی کلیسای مورمونها (کلیسای عیسی مسیحِ مقدسین آخر زمان) اشاره میکند.

آموزۀ کتابمقدس: متن این آیه اصلاً به ارتداد کل کلیساها اشاره ندارد بلکه به یک ارتداد خاصی که در شرف انجام است اشاره میکند (مراجعه کنید به اول تیموتاوس 1:4-3، دوم تیموتاوس 1:3-5، 3:4-4، یعقوب 1:5-8، دوم پطرس باب دوم و 3:3-6 و رسالۀ یهودا).

اولین آیه این باب مشخص میسازد که این ارتداد در واقع بی دینی است که در زمان آخر قبل از بازگشت ثانوی مسیح رخ خواهد داد. پولس رسول اشاره به ارتدادی میکند که توسط دجال صورت میگرد. پس در این بخش از کلام خدا همه چیز کاملاً مشخص است، نوع، زمان و عامل ارتداد کاملاً معلوم است. آقای Thomas Constable مفسر کتابمقدس در این رابطه میگوید که در زبان اصلی (زبان یونانی) آیات 6 و 8 دوم تسالونیکیان باب 2 کاملاً مشخص است که پولس به یک واقعه ای اشاره میکند که در مقطعی از زمان اتفاق می افتد.

مورمونها با درج مفهوم ارتداد تمام کلیساها در واقع از کلام خدا سو تعبییر میکنند. درست است که در این آیه به یک ارتداد اشاره شده ولی نه یک ارتداد جهانی (تمام کلیساهای دنیا) بلکه همانطور که اشاره شد فقط یک ارتداد خاصی که در یک زمان مشخص اتفاق می افتد. نکتۀ دیگر آنکه این ارتداد در هنگام بازگشت ثانوی مسیح به اوج خود خواهد رسید نه در زمان تشکیل کلیسای مورمونها.

نکتۀ دیگری که لازم است آنها را متذکر شوید این است که حتی نوشتۀ مورمونها نیز ارتداد تمام ایمانداران را نقض میکند برای مثال در کتاب نفی 1:28-8 نوشته شده که سه شاگرد Nephite که هرگز نمردند برای همیشه در ایمانشان وفادار بودند. کتاب تعالیم و عهدها 1:7-8 نیز می آموزد که یوحنای رسول هرگز نمرد بلکه تا بازگشت ثانوی مسیح باقی ماند. اگر بگفتۀ این بخش از کتاب مورمونها این افراد ایماندار هنوز در ماین ما باشند پس قاعدتاً مسئلۀ ارتداد تمام ایمانداران منتفی میباشد و هرگز چنین چیزی رخ نداده است. مسیحیت هرگز از روی زمین برداشته نشد.

از مورمونها بپرسید که:

  • آیا میدانید که 3 شخصی که در کتاب نفی 1:28-8 بعنوان شاگردان وفادار Nephite از آنها نام برده شده هرگز نمردند بلکه تا کنون در میان ما هستند؟
  • آیا میدانید که کتاب تعالیم و عهدها 1:7-8 میآموزد که یوحنای رسول هرگز نمرد بلکه تا بازگشت مسیح زنده میماند، بعبارتی الان در بین ما زندگی میکند؟
  • اگر آنطور که در کتاب مورمونها نوشته شده این اشخاص الان در میان ما وجود داشته باشند پس میتوان نتیجه گرفت که آموزۀ ارتداد تمام ایمانداران در تمام کلیساها اشتباه میباشد.

تعالیم شیاطین اول تیموتاوس 1:4-2

اول تیموتاوس 1:4-2 ولیکن روح صریحاً می گوید که در زمان آخر بعضی از ایمان برگشته، به ارواح مُضِلّ و تعالیم شیاطین اِصغا خواهند نمود، به ریاکاری دروغگویان که ضمایر خود را داغ کرده اند؛

مورمونها از این آیه نیز برای اثبات ارتداد تمام کلیساها استفاده میکنند و میگویند طبق این آیه پیشگویی میکند که پیام واقعی انجیل ناپدید میشود و تعالیم شیاطین جای آنرا خواهد گرفت. بنابراین احیای کلیسا بسیار ضروری میباشد.

آموزۀ کتابمقدس: مسئله این نیست که آیا ارتدادی صورت میگیرد بلکه مشکل این است که بدانیم وسعت و گستردگی این ارتداد چقدر است؟ در واقع شدت آن تا چه حد میباشد؟ پاسخ را میتوان از متن این آیه دریافت نمود. به کلمۀ بعضی در این آیه دقت کنید. اگر پولس میخواست به ارتداد تمام کلیساها اشاره کند حتما بجای آن از کلمۀ همه استفاده میکرد نه بعضی. پس از این آیه نمیتوان نتیجه گرفت که تمام ایمانداران کلیساها گمراه خواهند شد.

همچنین لازم به ذکر است که ارتدادی که در اول تیموتاوس 1:4-3 به آن اشاره شده در مورد یک انحراف مشخص تحت عنوان Gnostic Dualism یعنی عرفان دوگانه میباشد. در این نوع اعتقاد عرفانی (یا ناستیکی) تمایزی بین روح و ماده قائل میشوند بطوریکه تمام چیزهای روحانی خوب میباشند و تمام چیزهای مادی بد و شرورند.

معلمین کاذبی که در اول تیموتاوس باب 4 به آنها اشاره شده معتقد بودند که تمام خواسته ها و تمایلاتی که جسمانی بودند از شیطان میباشند و باید از زندگی آدمی دور شوند. این امیال جنسی و حتی غذا خوردن را شامل میشد. پس کاملاً مشخص است که تعالیم شیطان و آموزه های غلطی که پولس در این آیات به آنها اشاره میکند منظور عقاید ناستیکی به دوگانگی روح و ماده است نه آنطور که مورمونها در مورد ارتداد و انحراف تمام کلیساها و فرقه های دنیا میآموزند.

در جلسۀ پیش گفته شد که این آموزۀ مورمونها یعنی ارتداد تمام فرقه های مسیحی بود که عامل تاسیس کلیسای مورمونها یا کلیسای عیسی مسیح قدیسین آخر زمان شد.

پس از آنجائیکه ثابت شد که آیات کلام خدا به هیچ وجه این آموزه را تائید نمیکند بهتر است از شاهدان یهوه سوال کنید که:

  • آیا میدانید که دلیل تشکیل کلیسای مورمونها این بود که خدا به جوزف اسمیت گفته بود که تمام فرقه های مسیحی به انحراف کشیده شده اند؟ یعنی بخاطر ارتداد تمام کلیساها!
  • حال با توجه به اینکه آیاتی که مطالعه کردیم تعلیم ارتداد تمامل کلیساها را رد میکند آیا فکر نمیکنید که مبنای تاسیس کلیسای مورمونها نیز زیر سوال میباشد؟
فرشتۀ مارونای مکاشفه 6:14

مکاشفه 6:14 و فرشته ای دیگر را دیدم که در وسط آسمان پرواز می کند و انجیل جاودانی را دارد تا ساکنان زمین را از هر امّت و قبیله و زبان و قوم بشارت دهد،

به گفتۀ مورمونها ملاقات فرشتۀ مارونی با ژوزف اسمیت در واقع تحقق این آیه میباشد. پیام انجیل جاودان بتوسط ژوزف اسمیت و تاسیس کلسیای مورمون احیا شد.

آموزۀ کتابمقدس: فرشتۀ دیگری که در این آیه به آن اشاره شده در مکاشفه 6:14 نیز اشاره شده است و بنظر میرسد که فرشته ایست علاوه بر هفت فرشتۀ کلیساها که در مکاشفه 2:8 معرفی شده اند و درست برعکس فرشته ای که در مکاشفه 3:8 و 1:10 میباشد.

مکاشفه 3:8 پس‌ از آن‌، فرشته‌ دیگری‌ آمد و در کنار قربانگاه‌ ایستاد. در دست‌ او آتشدانی‌ برای‌ سوزاندن‌ بخور بود. پس‌ به‌ او مقدار زیادی‌ بخور دادند تا با دعاهای‌ مؤمنین‌ بیامیزد و بر روی‌ قربانگاه‌ زرّین‌ که‌ پیش‌ تخت‌ خدا قرار دارد، تقدیم‌ کند.

مکاشفه 1:10 سپس‌ فرشته‌ نیرومنـد دیگری‌ را دیدم‌ که‌ از آسمان‌ پایین‌ می‌آمد. گرداگرد او را ابر فراگرفته‌ بود و بر فراز سرش‌ رنگین‌ کمانی‌ قرار داشت‌. صورتش‌ نیز همچون‌ خورشید می‌درخشید و پایهایش‌ مانند ستونهای‌ آتش‌ بود.

سوال اینجاست که اگر مورمونها مطمئن هستند که فرشتۀ دیگری که در مکاشفه 6:14 به آن اشاره شده فرشتۀ مارونی میباشد پس فرشتگان دیگری که در آیات فوق به آنها اشاره شد کدامند؟ اگر مطمئن نیستید پس آیا بنظر شما بهتر نیست که بگوئید که هویت فرشته ای که در مکاشفه 6:14 به آن اشاره شده بر شما معلوم نیست؟

از شاهدان یهوه بپرسید:

  • آیا میدانستید که در مکاشفه 2:8 به هفت فرشته اشاره شده و نیز به یک فرشتۀ دیگر هم مکاشفه 3:8 و مکاشفه 1:10 اشاره شده؟
  • اگر شما کاملاً مطمئن هستید که فرشتۀ مکاشفه 6:14 مارونی میباشد پس آن همه فرشتگان دیگر کدامند؟
  • پس اگر در رابطه با فرشتگان دیگر نیمتوانید نظر دهید آیا بنظر شما بهتر نیست که در مورد فرشتۀ مکاشفه 6:14 همین رویه را پیش بگیرید و بگوئید نمیدانم؟

با دقت به آیۀ فوق در می یابیم که انجیل جاودان را همان فرشتۀ دیگر برای اهالی زمین با صدای بلند بازگو میکند.

مکاشفه 6:14-7 در این‌ هنگام‌، فرشته‌ دیگری‌ را دیدم‌ که‌ در وسط‌ آسمان‌ پرواز می‌کرد و پیغام‌ شاد انجیل‌ جاودانی‌ را برای‌ اهالی‌ زمین‌ می‌برد تا به‌ گوش‌ هر قوم‌ و قبیله‌، از هر زبان‌ و نژاد برساند. فرشته‌ با صدای‌ بلند می‌گفت‌: «خدا را احترام‌ و تمجید کنید، زیرا وقت‌ آن‌ رسیده‌ است‌ که‌ مردم‌ را داوری‌ کند. او را بپرستید که‌ آسمان‌و زمین‌ و دریا و چشمه‌ها را آفریده‌ است‌.

پس مطابق با این آیه پیام فرشتۀ دیگر این است که از خدا بترسید و او را تمجید نمائید زیرا که زمان داوری خدا رسیده است و این پیام درست مغایر با آنچه فرشتۀ مارونی به جوزف اسمیت گفت میباشد. پس از آنها بپرسید:

  • آیا ممکن است که مکاشفه 6:14-7 را بلند بخوانی؟
  • مطابق با آیۀ 7 پیام فرشته چیست؟
  • از آنجائیکه کار فرشتگانی که در کتاب مکاشفه به آنها اشاره شده معمولاً اعلان یا انجام داوری خداست آیا فکر نمیکنید که مکاشفه 14 را نیز همانطور تفسیر کنیم یعنی فرشته را در حال بیان داوری خدا؟
  • حال آیا بنظر شما این همان پیامیست که فرشتۀ مارونی به جوسمیت اعلام کرد؟

آموزه های مورمونها در تاریخ کلیسا

وقتی به تاریخ کلیسا مراجعه میکنیم در می یابیم که ادعای کلیسای مورمون مبنی بر احیای یا بازسازی تخیلی بیش نیست. آقای David Reed و John Farkas در این رابطه چنین میگویند.

اکنون آنقدر از تاریخ کلیسا اطلاعات دقیق در دست میباشد که میتوانیم حتی منشاء اصول و آموزه ها و حتی مراسمات مذهبی را در مسیحیت را در قرنهای گذشته ردیابی نمود. حتی میتوان متن مباحثاتی که بین ناستیکها، آمنینها و سابلین ها (Sabelliansim) در گرفت  را مطالعه نمود. اما از میان کوهی از نوشته هایی که ظرف مدت 2000 سال گردآوری شده هیچ مدرکی شبیح به انجیل احیا شدۀ مورمونها نمی یابیم. اگر آموزه هایی مانند اعتقاد به خدایان، به خدایی رسیدن انسان، ازدواج در ملکوت خدا، اینکه خدای پدر روزی انسان بود حقیقت میداشت آنوقت در تاریخ مسیحیت آثاری از این آموزه حتماً دیده میشد. اما هیچ آثاری از چنین آموزه های در گذشتۀ کلیسا نیست.

تغییر موضع مورمونها در تعالیم اساسی شان

رهبران مورمون امروزه دریافتند که دیگر میتوانند با آموزۀ قدیمی شان تمام فرقه های مسیحی را شیطانی و یا مرتد بدانند به همین دلیل اقدام به یک تفسیر دیگری نموده اند. آنها میگویند پس بررسی دقیق رویایی که جوزف اسمیت با خدای پدر و عیسی مسیح داشت دریافتند که پاسخ آنها به سوال جوزف اسمیت مبنی بر اینکه به کدام فرقه ملحق شود این بود که هیچ کدام چون در آن زمان فرقه هایی که در آن دور و بر بودند همه از پیام انجیل راستین منحرف شده اند. آنها میگویند منظور آنها این نبود که تمام مسیحیت در آن زمان از بین رفته بلکه اشارۀ خداوند به بعضی فرقه ها بود.

البته این تغییر تفسیر یا تغییر موضع در کل رد شده میباشد چون اگر اینطور میبود کافی بود که ژوزف اسمیت به کلیسایی که منحرف نشده ملحق شود.

علاوه بر این، آموزۀ فرقه ای که او تاسیس کرد از طرف هیچ کدام از فرقه های دیگری که آنها امروزه تائید میکنند قابل قبول نیست.

  • آیا گفت که تمام فرقه های مسیحی دچار انحراف شده اند و خدا از او خواسته بود که به هیچ کدام از آنها ملحق نشود؟
  • پس چرا امروزه شاهدیم که کلیسای مورمونها با فرقه های دیگری چون پروتستانها، کاتولیکها و غیره در عملیاتی چون شبکۀ تلوزیونی VISN و همچنین فعالیتهای کمک رسانی مشارکت میکنند؟
  • آیا مشارکت آنها به این دلیل میباشد که بنظر آنها امروزه پروتستانها، کاتولیکها و بعضی فرقه ها دیگر نسبت به گذشته کمتر انحراف دارند یا شاید هم عقیدۀ مورمونها در گذشته نسبت به آنها اشتباه بوده؟