مورمونها

درس 6

کلیسای عیسی مسیحِ قدیسانِ آخرالزمان

مهاجران دورۀ باستان به قارۀ آمریکا

مورمونها معتقدند که خدا پس از منقسم کردن زبانها در برج بابل گروهی از مردم – Jered و برادرش، همراه با دوستان و خانواده هایشان – بدنبال سرزمینی برای پناهنده شدن بودند. برادر Jared مرد بزرگ و پرقدرتی بود و خدا او را دوست میداشت. او به Jared میگوید که از خدا بخواهد تا زبانشان را عوض نکند تا بتوانند همدیگر را بفهند.

خدا صدای آنان را شنید و زبانشان را عوض نکرد.  سپس خدا آنها را هدایت نمود تا از اقیانوس گذشته به سرزمین موعود جایی که از تمام سرزمینهای دیگر امکانات بیشتری داشت بروند. این واقعه حدود 2250 سال قبل از میلاد مسیح رخ داد.

آنها مطابق با فرمان خدا 8 کشتی تهیه کردند و با خود پرندگان، حیوانات، ماهی و زنبورها به همراه بردند. خدا به آنها وعده داد که از آنها قومی عظیم خواهد ساخت. کشتیهایشان با باد شدیدی بمدت 344 روز هدایت شد تا در نهایت به قارۀ آمریکا رسیدند.

 پس از اینکه این گروه نسبتاً کوچک به آمریکا رسیدند آنها بسرعت بارور و کثیر شدند و آن سرزمین را پر ساختند. اما پس از گذشت زمان بین آنها اختلافاتی در گرفت و بین آنها جنگها در گرفت که در نهایت به دو ملت تقسیم شدند. جنگ بین آن دو ملت آنقدر بالا گرفت که در نهایت همه کشته شدند.

مورمونها میگویند یک مهاجرت بزرگ دیگر به قارۀ آمریکا تحت رهبری یک پیامبر یهودی بنا Lehi صورت گرفت که سرگذشت آن از این قرار است.

حدوداً 600 سال قبل از میلاد مسیح درست قبل از اینکه یهودیان به اسارت بابل درآیند، خدا به پیامبرش Lehi در یک رویا آشکار کرد که عاقبت قوم گناهکارش اسرائیل چه خواهد شد. Lehi پس دیدن آن رویا به میان مردم رفت و برایشان موعظه کرد. اما آنها او را مسخره کردند و قصد جانش را نمودند. سپس خدا در خواب به او گفت که خانواده اش را برداشته به بیابان برود.

Lehi نیز مطابق با فرمان خدا عمل کرد و خانواده اش را برداشته اورشلیم را ترک نمود. او در این سفر با خود طلا، نقره یا هیچ چیز ارزشمند دیگری نبرد تنها چیزی که با خود بردند چادر و مایحتاج روزانۀ خود بود. او مسیر رودخانه را تا  دریای سرخ دنبال کرد.

خدا با Nephi که جوان ترین پسر Lehi  و Sariah بود گفت که به اورشلیم برگردند و صفحات طلایی ای که حاوی سرگذشت یهودیان و نسب نامه های اجدادشان بود را از شخصی بنام لابان بگیرند. Nephi و برادرانش – Laman , Lemuel و Sam به اورشلیم برگشتند. پس از آن خدا از Lehi خواست که لابان را بکشد و صفحات طلایی را غصب کند. Zoram همسر لابان تصمیم گرفت که همراه نیفای و دیگران برود.

وقتی به چادر پدرشان لیهای بازگشتند دریافتند که صفحات طلایی حاوی پنج کتاب موسی و تاریخ یهودیان، سرگذشت صدقیا – پادشاه یهودا و نبوتهای ارمیا در آنها مکتوب است. لیهای از شجره نامۀ خود که در آن صفحات بود دریافت که از نسل یوسف و مسیح میباشد. آنگاه خدا دوباره به لیهای گفت که پسران تو باید ازدواج کنند تا نسل تو  در سرزمین موعود منتشر شود.

بنابراین نیهای و برادرانش به منزل اسماعیل رفتند و با دخترانش ازدواج میکنند و سپس با نیفای و برادرانش به چادر لیهای مراجعت میکنند.

پس از گذشت حدود هفت سال در بیابان خدا به نیفای دستور میدهد که کشتی ای بسازد. اگرچه در طی سالها بین نیفای و برادرانش اختلافاتی بروز کرده بود اما خدا دل آنها را بهم نزدیک کرد تا با هم کشتی را بنا نمایند.

خانوادۀ لیفای، دوستان و فرزندانشان کشتی را با آذوقه پر ساختند و پس از سوار شدن به آن توسط باد شدیدی هدایت شده آنجا را ترک کردند و سرانجام در تاریخ 589 قبل از میلاد به سرزمین موعود یعنی قارۀ آمریکا رسیدند.

آنها بسرعت بارور و کثیر شده به دو قوم تبدیل شدند. قومیکه صالح بودند نیفایت نام داشتد. لامان، لِمواِل و خانواده هایشان که لَمِنایت نامیده شدند به ضد خدا طغیان نمودند و به همین علت خداوند رنگ پوستشان را بسیار تیره میکند.

بین آنها سالها جنگ بود تا اینکه با گذشت زمان نیفایت ها نیز شرور شدند حتی از لمنایتها نیز بدتر گشتند. لمنایتها تمام نیفایتها را قتل عام کردند. بر طبق تاریخ مورمونها، لمنایت ها  – که تنها بازماندگان مهاجران قارۀ آمریکا بودند – جد سرخپوستان آمریکا میباشند.

گفته شده که تاریخ فوق را پیامبری بنام مورمون بر روی صفحات نوشته است. این داستان بین سالهای 600 قبل از میلاد الی 385 بعد از میلاد صورت گرفت که آخرین رخداد آن از بین رفتن قوم نیفایت میباشد. وقتی مورمون کار نوشتن بر صفحات را بپایان رساند آنها را به پسرش مارونای داد. مارونای هم بقیۀ سرگذشت را به آن اضافه نمود سپس در سال 421 میلادی صفحات را در تپه ای بنام Cumorah پنهان نمود. 1400 سال بعد جوزف اسمیت که به قول مورمونها نبی برگزیدۀ خدا بود، توسط فرشته ای بنام مارونای به آنجا  هدایت میشود تا صفحات طلایی را دریافت کند. (این فرشته همان مارونای پیامبر میباشد که در آن زمان ارتقا یافته مبدل به یک فرشته شده بود).

_______ بررسی کلام خد ________

پیدایش 8:11-9 – مهاجرت به آمریکا؟

پیدایش 8:11-9 پس خداوند آنها را در سراسر روی زمین پراکنده کرد و آنها نتوانستند آن شهر را بسازند. اسم آن شهر را بابل گذاشتند، چونکه خداوند در آنجا وحدت زبان تمام مردم را از بین برد و آنها را در سراسر روی زمین پراکنده کرد.

آموزۀ مورمونها: آقای James E. Talmage میگوید که مطابق با این آیه بر اثر تنبیه خدا بخاطر سرکشی مردم خدا  زبانهای مردم را عوض میکند که بر اثر آن در سراسر روی زمین پراکنده میشوند و قومی بنام Jaredite سوار کشتی هایشان شده بتوسط باد شدیدی به قارۀ آمریکا مهاجرت میکنند.

پس از منقسم شدن زبانها در بابل، Jarred و برادرش از خدا التماس نمودند که آنها و همراهانشان را از آن جدائیهای قریب الوقوع نجات دهد. خدا دعایشان را مستجاب نمود و قول داد تا آنها را به سرزمینی بسیار بهتر از آنجا هدایت کند… آنها پس از اینکه به کنار اقیانوس رسیدند 8 قایق ساختند و به آب انداختند و پس از 344 روز به سواحل قارۀ آمریکا رسیدند.

آموزۀ کتابمقدس: در پاسخ به دیدگاه مورمونها باید ابتدا از آنها بخواهیم که پیدایش 8:11-9 را یکبار بلند بخوانند. همانطور که از متن بوضوح پیداست خدا هیچ استثنایی بین مردم یا قومها قایل نشد. او وحدت زبان تمام مردم را از بین برد و آنها را در سراسر روی زمین  پراکنده ساخت. بنابراین:

  • از آنها بخواهید که پیدایش 8:11-9 را بلند برای شما قرائت کنند.
  • آیا کلام میگوید که زبان اکثر مردم منقسم شد (تغییر کرد) یا تمام مردم؟
  • آیا میدانید که در متن کتابمقدسی که آقای جوزف اسمیت ترجمه کرده در پیدایش 8:11 میگوید که زبان تمام مردم دنیا منقسم شد؟
  • پس اگر زبان تمام مردم دنیا منقسم شد چطور کتاب مورمون ادعا میکند که خدا قوم Jared و برادرش را مستثنا قرار داد؟
متی 24:15 – گوسفندان گمشدۀ اسرائیل

متی 24:15 او در جواب گفت: «فرستاده نشده ام مگر بجهت گوسفندان گمشده خاندان اسرائیل.»

آموزۀ مورمونها: آقای Joseph Eielding Smith در کتاب آموزه های نجات میگوید:

منظور عیسی مسیح در متی 24:15 در اشاره به گوسفندان گمشده اسرائیل، یهودیانیست که در فلسطین زندگی نمیکردند و ملاقاتی که او از آن یاد میکند به بعد از قیامش از مردگان مربوط میشود. پس عیسی مسیح در این آیه میگوید که او پس از قیامش یهودیانی را که خارج از فلسطین زندگی میکنند را ملاقات خواهد کرد.

بعبارتی مورمونها گوسفندان گمشدۀ اسرائیل را یهودیانی که به آمریکا مهاجرت کردند میدانند.

آموزۀ کتابمقدس:  مورمونها بار دیگر بجای استخراج معنی از کلام (exegesis) در این مورد درج معنی در کلام (eisegesis) را بکار گرفته اند. عیسی مسیح در متی 24:15 اصلاً اشاره به یهودیان مهاجر نمیکند بلکه اشارۀ او به مخاطبینش یعنی یهودیان ساکن در یهودیه بود که از دید خدا آنها افراد گمشده ای بودند.

آقای Graig S. keener در رابطه با متی 24:15  توضیحات مفیدی را در این زمینه ارائه میدهد.

اشعیا 6:53-8 میگوید که عیسی مسیح بجای گوسفندان گمشدۀ اسرائیل (اش 11:40 و 11:56) عذاب میکشد اما ماموریت او این بود که در نهایت تمان ملتها با خدا آشتی کنند (اش 6:42 و 6:49-7).

اشعیا 6:53-8 جمیع ما مثل گوسفندان گمراه شده بودیم و هر یکی از ما به راه خود برگشته بود و خداوند گناه جمیع ما را بر وی نهاد. او مظلوم شد اما تواضع نموده، دهان خود را نگشود. مثل بره ای که برای ذبح می برند و مانند گوسفندی که نزد پشم برنده اش بی زبان است همچنان دهان خود را نگشود. از ظلم و از داوری گرفته شد. و از طبقه او که تفکر نمود که او از زمین زندگان منقطع شد و به جهت گناه قوم من مضروب گردید؟

اشعیا 6:42 من‌ که‌ خداوند هستم‌ تو را خوانده‌ام‌ و به‌ تو قدرت‌ داده‌ام‌ تا عدالت‌ را برقرار سازی‌. توسط‌ تو با تمام‌ قوم‌های‌ جهان‌ عهد می‌بندم‌ و بوسیلۀ‌ تو به‌ مردم‌ دنیا نور می‌بخشم‌.

اشعیا 6:49-7 اینک‌ کاری‌ مهمتر از باز آوردن‌ و احیای‌ اسرائیل‌ به‌ تو واگذار می‌کنم‌. تو را ای‌ خدمتگزار من‌، برای‌ قوم‌های‌ جهان‌ نور می‌سازم‌ تا نجات‌ مرا برای‌ همه‌ مردم‌ جهان‌ به‌ ارمغان‌ ببری‌.» خداوند که‌ نجات‌ دهنده‌ و خدای‌ مقدس‌ اسرائیل‌ است‌، به‌ او که‌ از طرف‌ مردم‌ حقیر و طرد شده‌ و زیر دست‌ حاکمان‌ قرار گرفته‌ است‌، چنین‌ می‌فرماید: «وقتی‌ پادشاهان‌ تو را ببینند، به‌ احترام‌ تو از جای‌ خود برخواهند خاست‌ و شاهزادگان‌ به‌ تو تعظیم‌ خواهند کرد، زیرا من‌ که‌ خداوند امین‌ و خدای‌ مقدس‌ اسرائیل‌ هستم‌ تو را برگزیده‌ام‌.»

فراموش نکنید که این تحقق وعدۀ خدا به ابراهیم در پیدایش 12 میباشد. خدا به ابراهیم گفت که بخاطر مسیح تمام مردم زمین برکت خواهند یافت.

در متی 5:10-7 عیسی مسیح به دوازده شاگرد خود چنین میگوید:

متی 5:10-7 نزد غیر یهودیان و سامریان نروید، بلکه فقط نزد قوم اسرائیل که گوسفندان گمشده خدا هستند، بروید و به ایشان خبر دهید که خداوند ملکوت خود را برقرار می سازد.

آیات فوق بوضوح غیریهودیان را در مقابل یهودیانی که گوسفندان گمشدۀ خدا نامیده شده اند قرار داده شدند. بدیهیست که عیسی مسیح شاگردان را به قارۀ آمریکا نفرستاد بلکه آنها را نزد یهودیان شهرهای اطراف فرستاد تا مردم آنجا را به برقراری ملکوت خدا را بشارت دهند. این نیز تنها مفهومیست که میتوان از متی 24:15 درک نمود.

خدا در نقشۀ نجات خود قصد داشت که ابتدا بشارت را به قومی که با آنها عهدبسته بود، یعنی قوم اسرائیل برساند، سپس آن پیام نجاتبخش را به سامریان و غیر یهودیان اعلام نماید. اینرا میتوان در متی 19:28-20 که ماموریت بزرگ مسیح نام دارد یافت.

متی 19:28-20 پس رفته، همه امّت ها را شاگرد سازید و ایشان را به اسمِ اب و ابن و روح القدس تعمید دهید. و ایشان را تعلیم دهید که همه اموری را که به شما حکم کرده ام حفظ کنند. و اینک من هر روزه تا انقضای عالم همراه شما می باشم.» آمین.

  • از آنها بخواهید که متی 6:10-7 را بخوانند.
  • مسیح از شاگردان خواست که به چه کسانی بشارت دهند؟
  • آیا بنظر شما از زمینۀ موضوع میتوان درک نمود که منظور عیسی مسیح از گوسفندان گمشدۀ خدا همان قوم بی ایمان اسرائیل است نه مردم آمریکا؟
  • آیا بنظر شما اینها همان گوسفندان گمشدۀ متی 24:15 نیستند؟
یوحنا 16:10 مهاجرت گوسفندان دیگر اسرائیل

یوحنا 16:10 و مرا گوسفندان دیگر هست که از این آغل نیستند. باید آنها را نیز بیاورم و آواز مرا خواهند شنید و یک گلّه و یک شبان خواهند شد.

آموزۀ مورمونها: مورمونها میگویند این آیه به قوم Nephites، اسرائیلیانی که به آمریکا مهاجرت کردند اشاره میکند.

در کتاب سه جلدی آموزه های نجات آمده:

زمانیکه عیسی مسیح قوم Nephites را در آمریکا ملاقات کرد شخصاً به آنها گفت که منظورش از گوسفندان دیگر در این آیه آنها (یعنی Nephiteها)  بوده اما بخاطر سخت دل بودنشان در آن موقع نامی از قوم Nephites برده نشد.

آموزۀ کتابمقدس: کاملاً واضح است که اصطلاح گوسفندان دیگر اشاره به غیر یهودیان ایماندار است. عیسی مسیح در مثالهایش یهودیان را به گوسفندان گمشده، یهودیان ایماندار را به گوسفندان و غیریهودیان ایماندار را به گوسفندان دیگر تشبیح میکرد. کلام خدا در اشاره به شاگردان مسیح آنها را به گوسفندان گله تشبیح میکند (متی 31:26).

با توجه به موارد فوق میتوان نتیجه گرفت که عیسی مسیح در یوحنا 10 میگوید که قصد دارد ایمانداران یهودی و غیریهودی را جمع کند و از آنها یک جماعت بسازد. این مطلب با افسسیان 11:2-22 مطابقت دارد که میخوانیم در مسیح یهودی و غیریهودی یکیست. کولسیان 11:3 نیز چنین میگوید:

کولسیان 11:3 که در آن نه یونانی است، و نه یهود، نه ختنه، نه نامختونی، نه بربری، نه سَکِیِتی، نه غلام و نه آزاد، بلکه مسیح همه و در همه است.

پس تاکید مسیح این است که نجات فقط برای یهود نیست بلکه همه از آن بهره خواهند برد. آیات دیگری از جمله اشعیا 6:49، اعمال 47:13 و 23:26، یوحنا 51:11-52، اعمال 26:13، 28:28  این موضوع را تائید میکند.

  • از مورمونها بخواهید که یوحنا 16:10 را با صدای بلند بخوانند.
  • از آنجائیکه مخاطب مسیح در اینجا یهودیان میباشد آیا بنظر شما منظور او از اصطلاح گوسفندان دیگر، غیریهودیان نیست؟
  • لطفا اگر میتوانید با دلیل از زمینۀ متن ثابت کنید که منظور مسیح از گوسفندان دیگر مهاجران قارۀ آمریکا میباشد.
باستانشناسی و  مهاجرت به آمریکا

علاوه بر آنچه تا کنون گفته شد، همانطور که در درس قبل اشاره کردیم هیچ شواهد باستانشناسی مبنی بر مهاجرت یهودیان به قارۀ آمریکا در زمان سقوط برج بابل وجود ندارد.

تجدید کهانت ملکیصدق و هارون

کهانت از طرف خدا به هارون و فرزندانش اعطا شده بود. خدا به موسی فرمود:

خروج 1:28 برادر خود هارون‌ و پسرانش‌ ناداب‌، ابیهو، العازار و ایتامار را از سایر مردم‌ اسرائیل‌ جدا کرده‌، به‌ مقام‌ کاهن تعیین‌ کن‌ تا مرا خدمت‌ کنند.

بعدها قوم لاوی جهت کمک به خدمت کهانت برای هارون انتخاب شد. بنابراین کهانت هارون و کهانت لاویان با هم  یکیی میباشند.

در تاریخ مورمونها آمده که در ماه می سال 1829 جوزف اسمیت و Oliver Cowdery  هنگامیکه مشغول به ترجمۀ صفحات طلایی (کتاب مورمون) به انگلیسی بودند تصمیم گرفتند که به جنگل بروند و برای تعمید جهت آمرزش گناهانشان دعا کنند (این مطلبی بود که از روی صفحات طلایی آموخته بودند).

هنگامیکه دعا میکردند پیامبری از طرف خدا در ابری نورانی به آنها ظاهر میشود و میگوید:

ای همکاران خدمتگذار به مسیح، من کهانت هارون را که کلیدهای خدمات فرشتگان را در بر دارد، و انجیل توبه و تعمید آب جهت آمرزش گناهان را به شما واگذار میکنم. این کهانت تا زماینکه فرزندان لاوی در راستی به خداوند هدایا بگذرانند هرگز از روی برداشته نخواهد شد.

او ادامه داد که این کهانت شامل دستگذاری برای دریافت روح القدس نمیباشد. بلکه در این رابطه بعداً از طرف ما اعلانی خواهید شنید. سپس او به ما دستور داد تا تعمید بگیریم. از من خواست که Oliver Cowdery را تعمید دهم و سپس او مرا تعمید دهد. آنها نیز چنین کردند و از آن پس همانطور که به آنان گفته شده بود همدیگر را برای خدمت کهانت دستگذاری نمودند.

یحیی تعمید دهنده به آنان اطلاع داد که او زیر نظر و دستور پطرس، یعقوب و یوحنا که کلید کهانت ملکیصدق را در دست دارند این کار را نموده است و بزودی کهانت بالاتری به جوزف اسمیت و الیور کلادری اعطا خواهد شد.

رهبران مورمون میگویند که پس از برداشته شدن رسولان مسیح، کهانت ملکیصدق که کلیدهای پادشاهی خدا را دارا بود از زمین ناپدید شد و دیگر شخص صلاحیت داری نبود که مسح آنرا برای ادامۀ این خدمت داشته باشد. به همین دلیل خدا نیز خدمت کهانت را از روی زمین برداشت.

پس از آن ارتداد عظیمی مثل تاریکی تمام کلیساها را فرا گرفت اما به جوزف اسمیت وعده داده شده بود که بار دیگر مسئولیت خدمت کهانت بزودی از طریق او برقرار خواهد شد. علاوه بر این لازم به ذکر است که خدمت کهانت ذاتاً یک خدمت جاودانیست.

خداوند عیسی مسیح، موسی و الیاس هنگام  واقعۀ تبدیل هیئت بر سر کوه کلیدهای مذکور را به پطرس، یعقوب و یوحنا واگذار کردند. هر جایی که دستورات انجیل به اجرا گذاشته میشود کهانت نیز باید انجام شود. بین روزهای 15 می الی 30 جون سال 1829 پطرس، یعقوب و یوحنا بر جوزف اسمیت ظاهر شدند و همان کلیدها را به او واگذار کردند و بدینصورت کهانت ملکیصدق را تجدید نمودند. خداوند پس از اینکه کهانت را به جوزف اسمیت واگذار کرد به او گفت:

این کهانت بزرگ، انجیل مسیح را به انجام میرساند و کلیدهای پادشاهی و حتی معرفت خدا را در بر دارد. بنابراین، در این آئینها (کهانت) قوت الهی ظاهر میشود و بدون آنها قوت الهی آشکار نخواهد شد و هر خدا و پدر را ببیند خواهد مرد.

مورمونها معتقدند که خدا مسئولیت کهانت برای انجام مراسم تعمید آب، دستگذاری برای دریافت روح القدس و آئین های مقدس را فقط از طریق یک کلیسای حقیقی  انجام میدهد. آقای Bruce McConkie در این رابطه میگوید:

واگذاری کهانت ملکیصدق به کلیسای مورمون نشان حقانیت آن نسبت به کلیساهای کاذب میباشد. براستی در کلیساهای دیگر بر روی این کرۀ خاکی نمیتوان کهانت ملکیصدق را مشاهده نمود…. این کهانت با تمام قدرت، کلیدها، ترتیبات و شعباتش اکنون بین مردم فعال است. وعدۀ خدا این است که این کهانت دیگر مفقود نخواهد شد بلکه تا به ابد پایدار خواهد ماند.

آموزۀ مورمونها این است که مردان عضو کلیسایشان ابتدا مراحل نردبان کهانت هارون را طی میکنند که شامل 1) شماس 2) معلم 3) کاهن سپس در کهانت ملکیصدق دستگذاری شده مراحل بعدی را طی خواهند کرد که شامل 4) شیخ 5) هیئت هفتاد نفره 6) کاهن اعظم 7) پدر کلیسا و 8) رسول میباشد.  این مقامات شامل تقریباً تمام اعضای مذکر بالای 12 سال میباشد.

استدلال از کتابمقدس

یک تعمید امپراطوری؟

در مطالبی که گفته شد یک مشکل اساسی وجود دارد که باید مورمونها را متوجه کنیم و آن اینست که به گفتۀ آنها تعمید آب باید توسط یک شخص صلاحیت دار صورت گیرد. مطابق با الهیات مورمونها شخص تا زمانیکه توسط یک نفر با صلاحیت تعمید نگرفته باشد تعمید او موثر نبوده و پذیرفته نیست.

بنابراین، تعمید آب آقای جوزف اسمیت و Cowdery هیچ کدام نباید قابل قبول باشد چون هیچ کدام صلاحیت تعمید یکدیگر را نداشتند.

  • آیا درست است که در الهیات مورمون تعمیدی مورد قبول مورمونهاست که از طرف یک نفر صلاحیتدار صورت گرفته باشد؟
  • از آنجائیکه آقای جوزف اسمیت و Cowdery هیچ کدام خودشان تعمید نداشتند چطور میتوانستند یکدیگر را تعمید دهند؟
  • پس اگر کهانت از طرف دو شخصی که تعمید آب آنها اشتباه بوده چطور ممکن است آن کهانت درست باشد؟

پیدایش 18:14 کهانت ملکیصدق

پیدایش 18:14 و ملکیصدق، مَلِک سالیم، نان و شراب بیرون آورد. و او کاهن خدای تعالی بود،

آموزۀ مورمونها: مورمونها معتقدند که به ملکیصدق این افتخار داده شد که از نامش، پس از نام پسرخدا، برای یک کهانت مقدس استفاده شود. بدینوسیله انسان از تکرار نام خدا پرهیز خواهد نمود. بعبارتی بخاطر احترامی که کلیسا به نام خدا داشت بجای آن از نام کهانت ملکیصدق استفاده میکرد تا نام خدا بیهوده تکرار نشود. مورمونها کهانت را خدمتی ابدی میدانند اما طی زمانی معین بر روی زمین این کهانت از بین رفت و خدا دوباره آنرا توسط جوزف اسمیت تجدید نمود.

آموزۀ کتابمقدس: قبل از اینکه به تحلیل موضوع بپردازیم لازم است یادآور شویم که خدا با حاکمیت خود بر تاریخ مقرر فرمود که برخی شخصیت ها، مکانها، آئین ها، مراسم مذهبی و رویدادهای عهدعتیق سایه ای باشند از عیسی مسیح و کارهای او در عهدجدید که اصطلاحاً آنها را الگو یا مدل (type) مینامند.

پس مدل یا الگوهای عهدعتیق انواع گوناگون داشتند که از جنبۀ نبوتی به چیزهای آینده اشاره میکردند. البته مهم است که بتوانیم بین نبوت و الگو را تشخیص دهیم. آقای Paul Lee Tan میگویند که مدل یا الگو آینده را بگونه ای شبیح سازی میکند، در صورتیکه نبوت بطور شفاهی آینده را ترسیم مینماید. بعبارتی مدل یا الگو آینده را در قالب شخص، مکان، وقایع یا مراسم پیشگویی میکند اما نبوت در قالب کلمات. حالت الگو فعال است (Active) ولی نبوت غیرفعال(Passive) . نکتۀ دیگری که لازم به ذکر میباشد این است که یک الگو یا مدل را انسان تعیین نمیکند بلکه خدا با حاکمیتش بر تاریخ آنرا در نقشه و مشیت خود قرار میدهد.

بنابر آنچه گفته شد نتیجه میگیریم که  ملکیصدق در پیدایش 14 تصویر یا مدلی از مسیح میباشد. او به گونه ای سایه ای از شخص مسیح موعود بود. در عبرانیان 3:7 میخوانیم که نشانی از پدر و مادر ملکیصدق در شجره نامه ها نیست.

عبرانیان 3:7 ملکیصدقاو به لحاظ اینکه نه پدر یا مادر یا نسب‌نامه‌اش معلوم است، و نه آغازِ ایام یا پایان زندگی‌اش، شبیه پسر خدا بوده، همیشه کاهن باقی می‌ماند. (هزاره نو)

البته منظور از این آیه این نیست که ملکیصدق واقعاً بدون پدر و مادر آفریده شد بلکه خدا مخصوصاً هیچ آثاری از پدر، مادر و نسب نامه او در عهدعتیق بما نداده است.

نام ملکیصدق در عبری ترکیبی از دو واژۀ پادشاه و عادل است (یعنی پادشاه عادل). او واقعاً یک کاهن بود و بدینصورت در عهدعتیق تصویری از مسیح آینده که هم پادشاه و هم کاهن اعظم بود. همچنین گفته شده که او پادشاه سالیم که در عبری به معنای سلامتی میباشد بود. این نیز تشبیحی از عیسی مسیح پادشاه صلح و سلامتی است.

مورمونها معتقدند که ملکیصدق هنگامیکه ابراهیم به او ده یک گذراند کهانتش را به او اعطا کرد. البته این آموزه هیچ مبنای کتابمقدسی ندارد.

با توجه به توضیحات فوق از مورمونها چنین سوال کنید:

  • آیا میتوانید بطور دقیق اشاره کنید که در کدام آیه از کلام خدا آمده که ملکیصدق کهانتش را به ابراهیم واگذار کرد؟
  • پس از آنجائیکه نمیتوان در کلام خدا چنین آیه ای یافت آیا فکر نمیکنید که این آموزۀ مورمونها غیر کتابمقدسی است؟
  • با توجه به مفهوم نام ملکیصدق یعنی پادشاه و کاهنِ عادل میتوانیم نتیجه بگیریم که آنکس که بخواهد جانشین کهانت او شود باید یک پادشاه و کاهن عادل باشد. آیا فکر میکنید کسی بجز مسیح واجد شرایط چنین لقبی میباشد؟ البته عبرانیان باب 7 نیز این موضوع را نیز تصدیق میکند.

مزمور 4:110 و عبرانیان 6:5 – آیا مورمونها جانشین کهانت ملکیصدق میباشند؟

مزمور 4:110 خداوند قسم خورده است و پشیمان نخواهد شد که «تو کاهن هستی تا ابدالآباد، به رتبۀ ملکیصدق.»

عبرانیان 6:5 چنانکه در مقام دیگر نیز می گوید: «تو تا به ابد کاهن هستی بر رتبۀ مِلکیصِدِق.»

آموزۀ مورمونها: مورمونها معتقدند که کهانت ملکیصدق همیشه با خدا بوده و قبل از آفرینش جهان وجود داشته. بعبارتی این کهانت مثل خدا ازلی و ابدیست. به گفتۀ مورمونها کهانت ملکیصدق دستوری بود که بسیاری آنرا تا موسی نگه داشتند. اما پس از آن خدا مجبور شد که آنرا برای مدتی از میان بردارد. پس بخاطر تمرد قوم اسرائیل خدا موسی و کهانتش را از میان برداشت. از آن پس تا آغاز خدمت عیسی مسیح خداوند، کهانت هارون عظیم ترین قدرت الهی بر زمین بود.

آموزۀ کتابمقدس: مزمور 110 یکی از نبوتهای مربوط به مسیح میباشد. این مزمور بطور مشخص به خدمت و شخص عیسی مسیح اشاره میکند. بابهای 5 الی 8 رسالۀ عبرانیان و سایر آیات مشابه نیز فقط بر مسیح دلالت دارند نه هیچ انسان دیگری که بخواهد کهانت الهی را برای خود غصب کند. فراموش نکنید که عیسی خود شخصاً با نقل قول از مزمور 110 در مرقس 36:12 خود را خداوند داود معرفی نمود.

مزمور 110 در واقع نبوتی است که مسیح را بعنوان پادشاه (آیات 1-3)، کاهن (آیۀ 4) و جنگجوی پیروز (آیات 5-7) معرفی میکند.

حال توجه کنید که آیه میگوید مسیح بر رتبۀ ملکیصدق تا ابد کاهن میباشد. یعنی عیسی مسیح مثل ملکیصدق که عنوان مرکبی از کهانت و پادشاهی بود هر دو سمت پادشاهی و کهانت را  داشت. واژۀ تا ابد اشاره به همیشگی بودن کهانت مسیح دارد.

آقای Allan P. Ross مفسر کلام خدا در این رابطه میگوید که عیسی مسیح در مقام یک کاهن بر روی صلیب خود را بعنوان قربانی برای گناهان ما گذرانید (عبرانیان 27:7-28 و 10:10). او از نسل هارون کهانت را و از نسل داود در عهدجدید پادشاهی ملکوت خدا را به میراث گرفت (عبرانیان 13:8 و 15:9).

بنابراین از مورمونها بپرسید:

  • در کجای کتابمقدس آمده که کهانت ملکیصدق به پطرس، یعقوب و یوحنا واگذار شد؟
  • در چه آیه ای از کلام خدا آمده که رسولان یا شاگردان مسیح کهانت ملکیصدق را دنبال کردند؟
  • آیا میتوانید از کلام خدا نشان دهید که بجز ملکیصدق و مسیح کس دیگری دارای این کهانت بوده؟
اعمال 20:3-21 – تجدید و احیای کهانت

اعمال 20:3-21 و تا خدا، عیسی، یعنی همان مسیح را که از پیش برای شما مقرر شده بود، بفرستد، که باید آسمان پذیرای او می‌شد تا ایامی که همه چیز بنا‌بر آنچه خدا از دیرباز به زبان همه پیامبرانِ مقدّس خود گفته است، احیا گردد.

در جلسات قبل مفصلاً  این آیه را در رابطه با احیای کلیسای حقیقی مورمون تحلیل و بررسی کردیم اما در اینجا آنرا در رابطه با تجدید کهانت نقد خواهیم کرد.

آموزۀ مورمونها: مورمونها معتقدند که این آیات در رابطه با احیای کهانت ملکیصدق و هارون بتوسط کلیسای مورمونها سخن میگوید. آنها میگویند که اگر کهانت ملکیصدق بر روی این کرۀ خاکی احیا نمیشد کلیسای حقیقی خدا نیز وجود نمیداشت.

آموزۀ کتابمقدس: بسیار عجیب است که چطور مورمونها ادعا میکنند که کهانت ملکیصدق و هارون را احیا نموده اند. از آنجائیکه اولین پیش نیاز اخذ مقام کهانت شخص باید از نسل هارون یعنی یک لاوی باشد (عبرانیان 6:3-12) اما مورمونها از نسل هارون نیستند. مضافاً اینکه وظایفی که کاهنین مورمون در حال حاضر عهده دار هستند هیچ شباهتی به وظائف هارون نیست (خروج 38:29-44).

علاوه بر آنچه گفته شد هارون خادم خدای حقیقی کتابمقدس بود. کاهنان عهدعتیق همه یکتاپرست بودند آنها مثل مورمونها به تعدد خدایان اعتقاد نداشتند. پس بدیهیست که تعریف و توصیف مورمونها از کهانت هارون با آنچه کلام خدا میگوید تفاوت فاحشی دارد.

–  آیا میدانید که مطابق با اعداد 6:3-12 کسی که بخواهد کهانت هارون را داشته باشد باید از نسل او باشد؟

–  پس از آنجائیکه مورمونها از نسل هارون نمیباشند چگونه میتوانند کهانت او را مدعی شوند؟

– آیا میدانید که تمام کاهنان عهدعتیق همه یکتا پرست بودند و هیچ کدام مثل مورمونها به تعدد خدایان معتقد نبودند؟

 نتیجه گیری

جامعه 12:12-14 ولی‌ پسرم‌، از همه‌ اینها گذشته‌، بدان‌ که‌ نوشتن‌ کتابها تمامی‌ ندارد و مطالعه‌ آنها بدن‌ را خسته‌ می‌کند. در خاتمه‌، حاصل‌ کلام‌ را بشنویم‌: انسان‌ باید از خداوند بترسد و احکام‌ او را نگاه‌ دارد، زیرا تمام‌ وظیفه‌ او همین‌ است‌. خدا هر عمل‌ خوب‌ یا بد ما را، حتی‌ اگر در خفا نیز انجام‌ شود، داوری‌ خواهد کرد.

این نصحیت خدا به هر کدام از ماست. تمامی تلاش شیطان این است که کلام خدا را عوض کند اما همۀ ما خوب میدانیم که خدا و کلامش یکی هستند و برای همین است که در عبرانیان میخوانیم:

عبرانیان 12:4-16 زیرا کلام خدا زنده و مقتدر است و بُرنده‌تر از هر شمشیر دو‌‌دم، و چنان نافذ که نفس و روح، و مفاصل و مغزِ استخوان را نیز جدا می‌کند و افکار و نیتهای دل را محک می‌زند. هیچ‌چیز در تمام آفرینش از نظر خدا پنهان نیست، بلکه همه‌چیز در برابر چشمان او که حساب ما با اوست، عریان و آشکار است. پس چون کاهن‌اعظمی والامقام داریم که از آسمانها در‌‌گذشته است، یعنی عیسی پسر خدا، بیایید اعتراف خود را استوار نگاه داریم. زیرا کاهن‌اعظم ما چنان نیست که نتواند با ضعفهای ما همدردی کند، بلکه کسی است که از هر حیث همچون ما وسوسه شده است، بدون اینکه گناه کند. پس با اطمینان به تخت فیض نزدیک بیاییم تا رحمت بیابیم و فیضی را حاصل کنیم که به‌‌هنگام نیاز یاریمان دهد.

اگر چنین کنیم آنگاه:

اول پطرس 1:2-5 بنابراین‌، وجود خود را از کینه‌ و دشمنی‌، فریب و دورویی‌، حسادت‌ و بدگویی‌، پاک‌ سازید. شما که‌ مهر و محبت‌ خداوند را در زندگی‌ خود چشیده‌اید، مانند یک‌ کودک‌ نوزاد، مشتاق‌ شیر روحانی‌ خالص‌ باشید، تا با خوردن‌ آن‌، در نجاتی‌ که‌ بدست‌ آورده‌اید، رشد نمایید. می‌دانید که‌ مسیح‌، آن‌ سنگ‌ زنده‌ای‌ است‌ که‌ خدا مقرر فرموده‌ تا عمارت‌ روحانی‌ خود را بر آن‌ بنا کند. گرچه‌ انسانها دست‌ رد به‌ سینه‌ او زدند. اما او نزد خدا عزیز و مکرم‌ است‌. پس‌ بسوی‌ او بیایید، تا شما نیز مانند سنگهای‌ زنده‌ در دست‌ خدا، در بنای‌ آن‌ عمارت‌ و عبادتگاه‌ روحانی‌ بکار روید. مهم‌تر اینکه‌ شما در این‌ عبادتگاه‌، کاهن‌ مقدس‌ نیز می‌باشید. پس‌ قربانی‌های‌ مقبول‌ و مورد پسند خدا را توسط‌ عیسی‌ مسیح‌ تقدیم‌ کنید.