مورمونها

درس 7

کلیسای عیسی مسیحِ قدیسانِ آخرالزمان

آموزۀ مورمونها در رابطه با خدا

بخش اول: آیا خدا مثل انسان جسم دارد؟

 

رئوس مطالب این این درس به دو بخش تقسیم شده 1) خدا روح است و قابل روئیت نمی باشد 2) خدا یکیست

آموزۀ مورمونها: مورمونها معتقدند که خدای پدر روزی یک انسان فانی مثل من و شما بوده و بتدریج به خدایی رسید. به گفتۀ آنها با ملحق شدن و اطاعت کردن از فرقۀ مورمونها ما نیز مثل او روزی به خدایی خواهیم رسید.

آقای جوزف اسمیت میگوید که اگر امروز خدا را ملاقات کنید، شما او را بشکل یک انسان خواهید دید، او روزگاری مثل من و شما انسان بود، درست مثل عیسی مسیح که به جلال رسید و اکنون خدا، پدر همۀ ما گردیده است،

سوال اینجاست که خدای پدر چگونه از انسان به خدایی رسید؟ آقای Milton R. Hunter که یکی از مسئولین عالی مرتبۀ فرقۀ مورمونهاست در پاسخ میگوید. خدای پدر روزی یک انسان فانی بود که مثل هر کدام از ما بر روی زمین زندگی کرد.  او از طریق اطاعت از همان انجیلی که به ما سپرده شد به خدایی رسید.

در کتاب سخنرانیهای ثبت شده میخوانیم که:

به احتمال قوی پدر آسمانی زمانی کودکی بود که قدم به قدم رشد و ترقی کرد تا به اینجایی که اکنون هست رسید.

پس خدا از دیدگاه مورمونها اکنون مثل هر کدام از ما قابل لمس است و دارای جسم و استخوان میباشد که در آسمان در جلال و کمال بر تخت نشسته است.

آقای E Talmage  در رابطه با اعتقاد نامه های مسیحی بعنوان مثال اعتقادنامۀ نیقیه و Athanasian که در آنها قید شده خدا غیر فانیست چنین میگوید.

مسئلۀ غیرفانی بودن خدا که در این اعتقادنامه ها به آن اشاره شده یک اعتقاد فرقه ای میباشد که با کلام خدا مغایرت دارد و با آنچه خدا از شخصیت و صفاتش مکشوف نموده کاملاً در تضاد است. ما اعلام میکنیم هر کس مادی بودن خدا را انکار کند خدا را انکار نموده است. چون موجودی که قابل تفکیک نباشد وجود ندارد بنابراین یک موجود غیرفانی وجود خارجی ندارد. کلیسای مقدسین عیسی مسیح آخر زمان آموزۀ خدای غیرقابل درک، بدون بدن، عضو یا احساس را رد میکند و اعلام میدارد که چنین خدایی وجود خارجی ندارد. بلکه به خدای کتابمقدس معتقد است که زنده و حقیقی میباشد.

آقای Bruce McConkie  در کتاب آموزۀ مورمون در تائید آقای Talmage میگوید:

اعتقادنامه های کاذب میآموزند که خدا ذاتاً روح است و همه فضاها را پر میسازد،  همه جا حضور دارد و نمیتوان گفت که او در یک جای مشخص ساکن است. پیروی و حمایت از چنین باوری بیهوده است چون در ابتدای دورۀ ارتداد بزرگ توسط شوراها تنظیم شد و تعجبی نیست که مبشرین و مدافعین معاصر برای اثبات این باور غلط به یوحنا 22:4-24 رجوع میکنند و میگویند که خدا روح است در صورتیکه تفسیر صحیحش این میباشد که:

یوحنا 22:4-24 شما آنچه را که نمی‌دانید می‌پرستید امّا ما آنچه را که می‌دانیم عبادت می‌کنیم زیرا نجات از یهود است.

لیکن ساعتی می‌آید بلکه الآن است که در آن پرستندگان حقیقی پدر را به روح و راستی پرستش خواهند کرد زیرا که پدر مثل این پرستندگان خود را طالب است. روح خدا اینرا وعده داده است و هر که او را پرستش کند می‌باید به روح و راستی بپرستد.»

بنابراین مورمونها باور ما مسیحیان را مبنی بر اینکه خدا روح و غیرفانی است را یک آموزۀ شرک آمیز میدانند. اما بیائید ببینیم که کلام خدا در این رابطه بما چه میگوید.

همانطور که خواهید دید مورمونها برای اینکه آموزۀ بدعت آمیز خود را بقبولانند مجبور به تغییر و تحریف چند آیه از کلام خدا گردیدند که به بررسی آنها خواهیم پرداخت.

_______ بررسی کلام خدا ________

پیدایش 26:1-27 – صورت و شبیه خدا

و خدا گفت: «آدم را بصورت ما و موافق شبیه ما بسازیم تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم و بر تمامى زمین و همه حشراتى که بر زمین مى خزند، حکومت نماید.» پس خدا آدم را بصورت خود آفرید. او را بصورت خدا آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید.

آموزۀ مورمونها: مورمونها میگویند مطابق با این آیه میتوان نتیجه گرفت که خدای پدر نیز مثل ما دارای گوشت و پوست واستخوان میباشد چون ما بصورت و شبیه او آفریده شده ایم.

آقای Joseph Fielding Smith  در کتاب سه جلدی خود تحت عنوان آموزه های نجات میگوید:

از آنجائیکه آقای جوزف اسمیت خدای پدر و پسر را از نزدیک ملاقات نموده پس میتواند تحت الفظی بود کلام خدا را که میگوید خدا آدم را بصورت خود آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید تائید کند.

آموزۀ کتابمقدس: در پاسخ به این آموزۀ غلط مورمونها باید گفت که پیدایش 26:1-27 به صورت و شباهت جسمانی خدا اشاره نمیکند. آقای Donald Grey Barnhouse که مفسر کلام خداست در این رابطه میگوید که حقیقتاً نمیتواند اشاره به صورت و شباهت جسمانی خدا باشد چون در یوحنا 24:4 میخوانیم که خدا روح است و عیسی مسیح نیز در لوقا 39:24 میفرماید که روح گوشت و استخوان ندارد.

حال سوالی که باید مورمونها پرسید این است که:

  • آیا میدانید که یوحنا 24:4 میگوید که خدا روح است؟
  • آیا میدانید که عیسی مسیح در لوقا 39:24 خود گفت که روح گوشت و استخوان ندارد؟
  • پس از اگر خدا روح است و روح گوشت و استخوان ندارد آیا نمیتوان نتیجه گرفت که خدا دارای گوشت و استخوان نیست؟
  • پس با توجه به نتیجۀ بالا میتوان گفت که پیدایش 26:2-27 قطعاً اشاره به صورت و شبیح جسمانی خدا نمیکند.

حال سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که  ما از چه لحاظ به صورت و شبیه خدا آفریده شده ایم. آقای Allen P. Ross که یکی از محققین مسیحی میباشد میگوید که انسانها بطور خیلی محدود و ناقص در ذات الهی شریک هستند. مثلاً ما در صفاتی از قبیل زنده بودن، شخصیت، حقیقت، حکمت، محبت، تقدس، عدالت به خدا شبیه میباشیم و البته میتوانیم از لحاظ روحانی نیز با او مشارکت داشته باشیم. 

در رابطه با اینکه خدا یک انسان جلال یافته نیست مناسب است که با مورمونها آیات زیر را مطالعه کنیم.

هوشع 9:11 در شدت خشم خود تو را مجازات نخواهم کرد و دیگر تو را از بین نخواهم برد؛ زیرا من خدا هستم، نه انسان. من خدایی مقدس هستم و در میان شما ساکنم. من دیگر با خشم به سراغ شما نخواهم آمد.

اعداد 19:23 خدا انسان نیست که دروغ بگوید. و از بنی آدم نیست که به اراده خود تغییر بدهد. آیا او سخنی گفته باشد و نکند؟ یا چیزی فرموده باشد و استوار ننماید؟

رومیان 22:1-23 خود را دانا و خردمند می پنداشتند، اما همگی ، نادان و بی خرد شدند. 23 بجای اینکه خدای بزرگ و ابدی را بپرستند، بتهایی از چوب و سنگ به شکل انسان فانی ، پرندگان ، چهارپایان و خزندگان ساختند و آنها را پرستیدند.

اشعیا 12:45 من‌ زمین‌ را ساختم‌ و انسان‌ را بر روی‌ آن‌ خلق‌ کردم‌. با دست‌ خود آسمانها را گسترانیدم‌. ماه‌ و خورشید و ستارگان‌ زیر فرمان‌ من‌هستند.

سوالات فوق را از مورمونها بپرسید:

  • لطفاً هوشع 9:11 را بلند بخوانید و بمن بگوئید که به نظر شما مفهوم آن چیست؟
  • اعداد 19:23 را بخوانید و آنرا نیز معنی کنید.
  • آیا بنظر شما این دو آیه به طور مشخص بین انسان و فرقی قائل نمیشوند؟

سپس اشاره کنید که حتی کتاب مورمون نیز تائید میکند که خدا یک انسان جلال یافته نیست. اگر کتاب مورمونها را با خود همراه دارید برایشان بخشهای زیر را بلند بخوانید.

  • آلما 10:22 – هارون به او گفت : بله او همان روح بزرگ است که همه چیزهای موجود در آسمان و زمین را خلق نموده است. آیا اینرا باور میکنید؟
  • آلما 15:31 – قدوس، قدوس خدا: ما باور میکند که تو خدا هستی، و ایمان داریم که تو قدوسی، و اینکه روح هستی و روح میباشی و برای همیشه نیز خواهی بود.

سوالات زیر را از مورمونها بپرسید:

  • ابتدا بخشهای آلما 15:31 و 10:22 را برایشان بلند بخوانید سپس از آنها بپرسید که آیا میدانید که کتاب مورمون نیز تائید میکند که خدا روح است و نه یک انسان جلال یافته؟
  • بنابراین، اگر چه ما کتاب مورمون را کلام خدا نمیدانیم اما این کتاب با کتابمقدس که کلام خداست در رابطه با ذات خدا هم نظر است.

همچنین تاکید کنید که مطابق با کتابمقدس خدای پدر را کسی نمیتواند ببیند، او نامرئی است. برای روشن شدن موضوع آیات زیر را بلند بخوانید:

اول تیموتاوس 17:1 پس تا زنده ام می گویم جلال و حرمت شایسته خدایی است که پادشاه تمام دورانهاست. او نادیدنی و غیرفانی است . تنها او خداست، و اوست دانای کل.

کولسیان 15:1 مسیح چهره دیدنی خدای نادیده است.

یوحنا 18:1 کسی هرگز خدا را ندیده است؛ اما عیسی، فرزند یگانه خدا، او را دیده است زیرا همواره همراه پدر خود، خدا می باشد. او هر آنچه را که ما بایـد دربـاره خدا بدانیم ، به ما گفته است .

سپس بپرسید که:

  • لطفاً تیموتاوس 17:1، کولسیان 15:1 و یوحنا 18:1 را بلند بخوانید و بگویئد که بنظر شما دربارۀ خدا بما چه میگویند؟
  • آیا بنظر شما همۀ آیات فوق بما نمیگویند که خدا قابل روئیت نیست؟
خروج 11:33 چهرۀ خدا

خروج 11:33 و خداوند با موسی روبرو سخن میگفت، مثل شخص که با دوست خود سخن گوید.

آموزۀ مورمونها: مورمونها میگویند از آنجائیکه این آیه بما میگوید که موسی با خدا روبرو سخن میگفت پس خدا باید دارای یک چهره باشد تا موسی بتواند مثل یک دوست با او رو در رو گفتگو کند.

آموزۀ کتابمقدس: روبرو سخن گفتن یک اصطلاح عبری است که به معنی بدون واسطه گفتگو کردن و با صمیمیت گفتگو کردن میباشد. این اصطلاح را نباید تحت الفظی معنی نمود. موسی بدون واسطه به حضور مستقیم خدا وارد میشد و با او شخصاً گفتگو میکرد.

در فرهنگ کتابمقدس Vine’s Expository  در این رابطه مینویسد که وقتی در جایی بخواهند خدا را بصورت انسان تصور  یا تشبیح کنند از این واژه استفاده میکنند. اگر چه در کلام خدا اصطلاح رو در رو برای خدا بکار گرفته شده اما از آیات دیگر کتابمقدس به وضوح میخوانیم که خدا روح است و کسی نمیتواند او را ببیند. علاوه بر این کلام خدا تاکید نموده که از خدا نباید هیچ تمثالی نقش نمود (خروج 4:20).

در بخش دوم آیه خروج 11:33 نیز میگوید که موسی مثل یک دوست با خدا سخن میگفت بنابراین روبرو سخن گفتن او تشبیحی بیش نیست و با سایر آیات در تناقض نمیباشد (اعداد 8:12 و تثنیه 10:34).

اعداد 8:12 ولی‌ با موسی‌ که‌ خدمتگزار من‌ است‌ به‌ این‌ طریق‌ سخن‌ نمی‌گویم‌، چون‌ او قوم‌ مرا با وفاداری‌ خدمت‌ می‌کند. من‌ با وی‌ رودررو و آشکارا صحبت‌ می‌کنم‌، نه‌ با رمز، و او تجلی‌ مرا می‌بیند.

تثنیه 10:34 نبى اى مثل موسى تا بحال در اسرائیل برنخاسته است که خداوند او را روبرو شناخته باشد،

در سایر بخشهای کلام خدا تشبیحات دیگری هم دیده میشود. مثلاً وقتی در مزمور 4:91 میخوانیم “(خدا) به پرهای خود تو را خواهد پوشانید و زیر بالهایش پناه خواهی گرفت. “ هیچگاه خدا را یک پرندۀ عظیم الجثه نمیبینیم که ما را با پرهایش میپوشاند و زیر بالهایش پناه میدهد. همۀ ما میدانیم که اینها فقط تشبیحات و استعاره میباشند که در حقایق روحانی را منتقل میکنند.

حال از مورمونها بپرسید که:

  • آیا به نظر شما درست است که مزمور 91 آیه 4 را تحت الفظی معنی کرد و گفت که خدا مثل یک پرنده دارای پر و بال میباشد؟ چرا؟
  • پس تائید میکنید که سرایندۀ مزمور از یک تشبیح استفاده کرده است؟
  • به همین طور میتوان نتیجه گرفت که روبرو سخن گفتن موسی در خروج 11:33 حالت تشبیهی دارد بخصوص اینکه کتابمقدس در یوحنا 24:4 و کولسیان 15:1 بصراحت گفته است خدا روح است و کسی نمیتواند او را ببیند.
عبرانیان 3:1   تجلی واقعی خدا

عبرانیان 3:1 تجلی خدا را در مسیح اینگونه بیان میکند:

عبرانیان 3:1 که فروغ جلالش و خاتم جوهرش بوده و به کلمه قوّت خود حامل همه موجودات بوده، چون طهارت گناهان را به اتمام رسانید، به دست راست کبریا در اعلی علّییّن بنشست،

ترجمۀ تفسیری: فرزند خدا (عیسی مسیح)، منعکس کننده جلال خدا و مظهر دقیق وجود اوست. او با کلام نیرومند خود تمام عالم هستی را اداره می کند. او به این جهان آمد تا جانش را فدا کند و ما را پاک ساخته ، گذشته گناه آلود ما را محو نماید؛ پس از آن ، در بالاترین مکان افتخار، یعنی به دست راست خدای متعال نشست.

آموزۀ مورمونها: آقای James E. Talmage در این رابطه میگوید:

ما میدانیم که عیسی مسیح تجلی صورت خدای پدر است یعنی همان صورتی که آدم به شبیه آن خلق شد. پس نتیجه میگیریم که پدر و پسر هر دو دارای یک جسم کامل شبیح به انسان میباشند. جسم قابل لمس و کاملاً مقدس میباشد با اینحال دارای گوشت و استخوان است.

علاوه بر این، مورمونها استدلال میکنند که اگر خدا دارای گوشت و استخوان نمیبود چطور عیسی مسیح میتوانست بر دست راست خدا بنشیند. خدا باید جسم داشته باشد که بتوان طرف راست و چپش را تعیین کرد.

آموزۀ کتابمقدس: مورمونها بار دیگر از آیات سوء تعبیر میکنند. بکار بردن واژۀ دست راست در یک آیه به هیچ وجه ثابت نمیکند که خدا دارای گوشت و استخوان است همانطور که از واژه هایی چون پر و بال نمیتوان نتیجه گرفت که خدا یک پرنده است.

آقای Ray C. Stedman  مفسر کتابمقدس در این رابطه میگوید که اصطلاح نشستن بر دست راست در فرهنگ یهودی به مفهوم نهایت احترام به خداوند عیسی مسیح میباشد که پیروزمندانه ماموریت الهی اش را با مرگ و قیامش به انجام رساند.

ما امروزه نیز در فارسی از همین اصطلاح بگونه های مختلف استفاده میکنیم. مثل میگوئیم فلان شخص دست راست رئیس جمهور میباشد.

از مورمونها بپرسید که:

 آیا اگر بگوئیم که فلانی دست راست رئیس جمهور است این به معنای آن خواهد بود که ما واقعاً در رابطه با دست راست اشاره میکنیم؟

  • آیا دست راست کسی بودن تشبیحی از معاونت و همکاری نیست؟
  • به همینطور وقتی کتابمقدس میفرماید که عیسی بر دست راست خدای پدر نشسته اشاره اش به جسم داشتن خدا نیست بلکه به اقتدار و جایگاه مسیح نزد خدای پدر اشاره میکند.

عبرانیان 3:1 میفرماید که عیسی مسیح منعکس کنندۀ جلال خدا و مظهر دقیق وجود اوست. منظور از انعکاس جلال در یعنی  نمایانگر شخصیت، صفات و ذات الهی میباشد(یوحنا 14:1).

در کولسیان 15:1 میخوانیم که مسیح چهره دیدنی خدای نادیده است. Norman Geisler میگوید واژۀ یونانی eikon که در اینجا چهره ترجمه شده به مفهوم جوهر و ذات برابر میباشد.

عیسی مسیح در یوحنا 9:14  خود فرمود هر که مرا دید پدر را دیده. پس او چهرۀ دیدنی یعنی منعکس کنندۀ ذات الهی با تمام خصوصیات و صفاتش میباشد

  • لطفاً کولسیان 15:1 را بلند بخوانید.
  • به نظر شما مفهوم این آیه از اینکه میگوید عیسی مسیح چهرۀ دیدنی خدای نادیده است چیست؟
  • آیا به نظر شما اشاره به ذات و صفات خدا نمیکند که از مسیح منعکس میشود؟
  • بخش دوم : آموزۀ خدایان متعدد

 خدای مسیحیان همیشه خدای واحد بوده. ما، مسیحیان معتقدیم که خدا در کلامش خود را بصورت تثلیث یعنی یک ذات و سه شخص مکشوف نموده است. اما مورمونها تثلیث را سه خدای مجزا میدانند. بعضی از مورمونها اتحاد بین پدر، پسر و روح القدس را در هدفشان میدانند. اما برخی دیگر میگویند این سه خدا فقط در کامل بودن صفاتشان با هم مشترک یا متحد میباشند.

آقای Bruce McConkie میگوید از آنجائیکه در تثلیث ما با سه خدا روبرو هستیم. پس میتوان نتیجه گرفت که خدایان دیگری هم وجود دارند. ما فقط این سه خدا را میپرستیم اما از آنجائیکه در جهان هستی کهکشانهای نامحدود وجود دارد میتوان نتیجه گرفت که تعداد خدایان نیز نامحدود میباشد. اشخاصی که بعدها به خدایی رسیده اند.

اگرچه در کتاب مورمون آمده که خدا یکیست (چاپ قدیمی) اما آقای جوزف اسمیت هم در نوشته هایش و هم در موعظه هایش خدایان متعدد را تعلیم و موعظه نموده است. او میگوید:

من به وجود خدایان موعظه خواهم کرد… هر وقت که در موعظه هایم در مورد خدا سخن گفتم همیشه خدایان مورد نظرم بوده. من همیشه شخصیت خدایان را جدا از هم موعظه کردم. بعنوان مثال عیسی مسیح خدایی جدا از خدای پدر و روح القدس میباشد. این سه شخصیت کاملاً از هم جدا هستند. به هر حال ما سه خدا داریم و کسی هم نمیتواند منکر آن شود.

آقای Joseph Fielding Smith اضافه میکند که جوزف اسمیت به وجود خدایان متعدد موعظه کرد و گفت که انسان با اطاعت از دستورات خدا در نهایت به قدرت و جلال خواهد رسید و خدا خواهد شد.

آقای Spencer W. Kimball رئیس اسبق کلیسا، در رابطه با اینکه چگونه میتوان بخدایی رسید گفت:

امشب 225 هزار نفر از شما در اینجا گرد هم آمده اید و من بر آنم که در آینده 225 هزار نفر به خدایی نائل خواهند شد. بنظر میرسد که در جهان هستی آنقدر فضا موجود است که خداوند برای هر کدام از ما سیاراتی درست میکند.

آقای Brigham Young در این رابطه گفت:

من نمیدانم که در جهان هستی چند خدا وجود دارد. اما میدانم که هرگز زمانی نبوده که خدایی در آن وجود نداشته باشد. خدایان همیشه وجود داشته اند. انسان همیشه در تلاش بوده که از طریق امتحاناتی سخت به خدایی برسد و جاودانه شود.

آقای Orson Pratt یکی از رسولان مورمون میگوید اگر قادر باشیم که میلونها جهان را مثل این دنیا بشماریم و تمام ذرات موجود در آنها را نیز شمارش کنیم باز هم تعداد خدایان از جمع ذرات شمارش شده بیشتر خواهند بود.

آقای Joseph Fielding Smith استدلال میکند که اگر عیسی مسیح دارای یک پدر آسمانی بود میتوان نتیجه گرفت که پدر آسمانی او نیز پدری داشته است. بویژه اینکه خدا بما وعده داده است که ما نیز شبیه او خواهیم شد. پس نتیجه میگیریم که خدایان پدر تا بینهایت وجود داشته اند.

در الهیات مورمونها مادر آسمانی هم وجود دارد. یعنی خدایانی با جنس مونث که فرزندان روحانی تولید میکنند. البته این آموزه در کتابشان نوشته نشده اما معلمین و انبیای آنها آنرا تعلیم میدهند.

_______ بررسی کلام خدا ________

مزمور 1:82-6 و یوحنا 34:10 شما خدایانید

مزمور 1:82-6 خدا در جماعت خدا ایستاده است، در میان خدایان داوری می کند: « تا به کی به بی انصافی داوری خواهید کرد و شریران را طرفداری خواهید نمود؟ سِلاه. فقیران و یتیمان را دادرسی بکنید. مظلومان و مسکینان را انصاف دهید. مظلومان و فقیران را برهانید و ایشان را از دست شریران خلاصی دهید. « نمی دانند و نمی فهمند و در تاریکی راه می روند و جمیع اساس زمین متزلزل می باشد. من گفتم که شما خدایانید و جمیع شما فرزندان حضرت اعلی.

یوحنا 34:10 عیسی در جواب ایشان گفت: «آیا در تورات شما نوشته نشده است که من گفتم شما خدایان هستید؟

آموزۀ مورمونها: مورمونها از این آیات برای اثبات آموزۀ خود مبنی بر وجود خدایان استفاده میکنند.

آموزۀ کتابمقدس: مزمور 82 اعلام داوری/تنبیح خدا برای داوران اسرائیل میباشد. این داوران از طرف خدا تعیین و مسح شده بودند که بر کارهای شرورانۀ مردم داوری کنند و انصاف و عدالت خدا را بجا آورند. اما از آنجائیکه معلوم است آنها فاسد و گناهکار شدند. بجای اینکه طرفدار مظلومان باشند به آنها ظلم میکردند و از ظالمان جانبداری میکردند. به همین دلیل در آیات 6 و 7 میخوانیم که:

آیات 6 و 7 من گفتم که شما خدایانید و جمیع شما فرزندان حضرت اعلی. لیکن مثل آدمیان خواهید مرد و چون یکی از سروران خواهید افتاد!»

کارشناسان زبان عبری میگویند کلمۀ Elohim که برای خدا بکار برده شده نیز بعضی مواقع میتوان برای انسان استفاده کرد. در این آیات داوران خدا نامیده شدند نه به خاطر اینکه آنها ذاتاً خدا بودند بلکه چون از مسند داوری دستور مرگ و زندگی مردم را صادر میکردند.

کاملاً روشن است که خدا از طریق آساف (نویسندۀ مزمور) با کنایه میگوید من شما را خدایان خواندم اما در واقع شما مثل هر انسان دیگری خواهید مرد.

این مزمور بما کمک خواهد کرد که گفتۀ عیسی مسیح را در یوحنا 34:10 درک  کنیم. وقتی عیسی مسیح از این مزمور نقل قول کرد در واقع گفت که آنچه که خدا به کنایه داوران اسرائیل را نسبت داد در واقع من همان هستم. او کارهایی را بعمل آورد که داوران هرگز توانایی انجامش را نداشتند و هرگز نمیتوانستند بکنند.

توجه داشته باشید که عیسی مسیح در یوحنا 34:10 از فعل زمان حال استفاده میکند.  او به آنها میگوید که شما خدایان هستید. چون مورمونها معتقد نیستند که آنها در زمان حال خدایان هستند بلکه میگویند در آینده خدا خواهند شد. پس این آیه در واقع به هیچ عنوان با آموزۀ مورمونها سازگار نیست.

از مورمونها بپرسید:

  • آیا متوجه شدید که در یوحنا 34:10 عیسی مسیح از فعل زمان حال استفاده کرده است؟ او میگوید شما خدایان هستید!
  • آیا میپذیرید که شما در حال حاضر خدا هستید؟
  • پس با در نظر داشتن اینکه این واقعیت که مخاطبینش خدا نبودند نتیجه میگیریم که او منظور دیگری از این سخن خود داشت.
  • با در نظر گرفتن اینکه در مزمور 82 داوران ظالم اسرائیل خدایان نامیده شدند، که در نهایت هم مردند، آیا میتوان نتیجه گرفت که این لقب خدایان به طعنه به آنان داده شد؟
  • آیا بنظر نمی آید که آن لقب طعنه آمیز خدایان که خدا به داوران نسبت داد در حقیقت به عیسی مسیح تعلق داشت؟

کلام خدا بروشنی تعلیم میدهد که خدا یکیست و جز او خدایی نیست، نبوده و نخواهد بود.

اشعیا 8:44 آیا غیر از من خدایی هست؟ البتّه صخره ای نیست و احدی را نمی شناسم.

اشعیا 10:43 پیش از من خدایی مصوّر نشده و بعد از من هم نخواهد شد.

از مورمونها بپرسید:

  • از آنها بخواهید که اشعیا 8:44 را بلند بخوانند.
  • چطور میتوانید این آیه را با آموزۀ مورمونها که میگویند خدا دارای پدر، پدر بزرگ و اجدادی از خدایان میباشد؟
  • در کتاب آموزه و عهدها بخش 96 جملۀ 30 میگوید که دانش خدا جلال اوست. پس آیا میپذیرید که وقتی در اشعیا 8:44 میگوید که غیر از او خدایی نیست غیر ممکن است او فراموش کرده باشد؟
  • از مورمونها بخواهید که اشعیا 10:43 را بلند بخوانند.
  • پس اگر در اشعیا 10:43 خدا میگوید که قبل و بعد از او خدایی نبوده و نخواهد بود آیا میپذیرید که خدای پدر دارای پدر یا پدر بزرگ نیست؟
  • آیا این بدان معنی نیست که خدا زاد و ولد نمیکند؟

متی 16:3-17 – خدایان مختلف

متی 16:3-17 امّا عیسی چون تعمید یافت، فوراَ از آب برآمد که در ساعت آسمان بر وی گشاده شد و روح خدا را دید که مثل کبوتری نزول کرده، بر وی می آید. آنگاه خطابی از آسمان در رسید که «این است پسر حبیب من که از او خشنودم.»

آموزۀ مورمونها: مومونها معتقدند که حضور عیسی مسیح، روح القدس و خدای پدر در این آیه نشانگر حضور سه خدای متمایز در یکجا میباشد.

آموزۀ کتابمقدس: از آنجائیکه آموزۀ تثلیث مربوط به ذات الهی، صفات و اعمالش میگردد موضوع بسیار وسیع و پیچیده ای میباشد بنابراین نمیتوان آنرا فقط از یک آیه استنباط کرد. برای درک این آموزۀ لازم است که ابتدا آنرا تعریف کرد و سپس سه اصل مربوط به آنرا کاملاً درک نمود.

تعریف تثلیث: تعریف الهیاتی تثلیث بر مبنای سه اصل کتابمقدس استوار میباشد. 1) فقط یک خدای حقیقی وجود دارد 2) خدا در سه شخص متمایز از هم خود را بر ما آشکار نموده 3) این سه شخص در ذات یک خدا میباشند.

قبل از اینکه سه اصل تثلیث را بطور مجزا بررسی کنیم باید دو نکتۀ زیر را در نظر بگیریم.

اول اینکه نباید نتیجه گرفت که منظور ما از سه شخص در یک ذات، سه شخصیت کاملاً مجزا مثل پطرس، پولس ویوحنا که هر کدام ویژگی شخصیتی خاصی را داررا بودند میباشد، در غیر اینصورت به سه خدایی خواهیم رسید.

دوم اینکه نباید تثلیث را فقط به یک شخص در سه نقش یا سه حالت نتیجه گرفت. (به این آموزۀ غلط مدالیستی میگویند.)

اصل اول : خدا یکیست

کلام خدا از ابتدای پیدایش تا مکاشفۀ یوحنا بطور مکرر اعلام داشته که خدا یکیست. در اعتراف ایمان یهودیان که از تثنیه 4:6 گرفته شده این اصل کاملاً مشهود میباشد.

تثنیه 4:6 اى اسرائیل بشنو، یهوه، خداى ما، یهوه واحد است.

در فرهنگ آن زمان که از پرستش بتها و خدایان اشباع شده بود این اعتراف ایمان یهودی (شماع) برای اسرائیلیان از اهمیت و مفهومی خاص برخوردار بود.

در سرودی که موسی برای اسرائیلیان پس از خروج از مصر خواند این حقیقت کاملاً مشخص میباشد:

تثنیه 39:32 الآن ببینید که من خود، او هستم. و با من خداى دیگرى نیست. من مى میرانم و زنده مى کنم. مجروح مى کنم و شفا مى دهم. و از دست من رهاننده اى نیست.

در واقع خدا در این آیه میگوید که رقیب و همتا ندارد.

پس از اینکه خدا در دوم سموئیل 12:7-16 با داود عهد بست که او را برکت خواهد داد و عهد خود را با ذریت او حفظ خواهد کرد در پاسخ میبینیم که داود خدا را چنین حمد میگوید:

دوم سموئیل 22:7 بنابرین ای یَهُوَه خدا، تو بزرگ هستی زیرا چنانکه به گوشهای خود شنیده ایم، مثل تو کسی نیست و غیر از تو خدایی نیست.

داود در مزامیر بعدی خود نیز یگانگی خدا را تائید میکند:

مزمور 10:86 زیرا که تو بزرگ هستی و کارهای عجیب می کنی. تو تنها خدا هستی.

خدا نیز از طریق اشعیا نبی وحدانیت خود را تائید میکند.

اشعیا 6:44 خداوند پادشاه اسرائیل و یهوه صبایوت که ولّی ایشان است چنین می گوید: من اوّل هستم و من آخر هستم و غیر از من خدایی نیست.

اشعیا 20:37 پس حال ای یهوه خدای ما ما را از دست او رهایی ده تا جمیع ممالک جهان بدانند که تو تنها یهوه هستی.»

اشعیا 10:43 یهوه می گوید که «شما و بنده من که او را برگزیده ام شهود من می باشید. تا دانسته، به من ایمان آورید و بفهمید که من او هستم و پیش از من خدایی مصوّر نشده و بعد از من هم نخواهد شد.

اشعیا 5:45، 14، 21-22 من یهوه هستم و دیگری نیست و غیر از من خدایی نی. من کمر تو را بستم هنگامی که مرا نشناختی… خدا در تو است و دیگری نیست و خدایی نی… پس اعلان نموده، ایشان را نزدیک آورید تا با یکدیگر مشورت نمایند. کیست که این را از ایّام قدیم اعلان نموده و از زمان سلف اخبار کرده است؟ آیا نه من که یهوه هستم و غیر از من خدایی دیگر نیست؟ خدای عادل و نجات دهنده و سوای من نیست. ای جمیع کرانه های زمین به من توجّه نمایید و نجات یابید زیرا من خدا هستم و دیگری نیست.

اشعیا 8:46-10 این را بیاد آورید و مردانه بکوشید. و ای عاصیان آن را در دل خود تفکّر نمایید! چیزهای اوّل را از زمان قدیم به یاد آورید. زیرا من قادر مطلق هستم و دیگری نیست. خدا هستم و نظیر من نی. آخر را از ابتدا و آنچه را که واقع نشده از قدیم بیان می کنم و می گویم که اراده من برقرار خواهد ماند و تمامی مسرّت خویش را بجا خواهم آورد.

یگانگی خدا در عهدجدید نیز تائید شده است.

اول قرنتیان 4:8 خدایی جز یکی نیست.

یعقوب 19:2 تو ایمان داری که خدا واحد است؟ نیکو می کنی! شیاطین نیز ایمان دارند و می لرزند!

یوحنا 44:5 شما که طالب احترام از یکدیگر هستید و به عزّت و احترامی که از جانب خدای یکتا می آید توجّهی ندارید، چگونه می توانید ایمان بیاورید؟

یوحنا 3:17 این است حیات جاویدان که آنها تو را خدای واحد حقیقی و عیسی مسیح را که فرستاده توست بشناسند.

رومیان 29:3-30 آیا او خدای یهود است فقط؟ مگر خدای امّت ها هم نیست؟ البتّه خدای امّت ها نیز است. زیرا واحد است خدایی که اهل ختنه را از ایمان، و نامختونان را به ایمان عادل شمرده خواهد شمرد.

رومیان 27:16 هم‌‌او را که یگانه خدای حکیم است، به‌‌واسطه عیسی مسیح تا به ابد جلال باد! آمین.

غلاطیان 20:3 خدا یک است.

افسسیان 6:4 یک خدا و پدر همه که فوق همه و در میان همه و در همه شما است.

اول تسالونیکیان 9:1 آنان خود از استقبال گرم شما از ما سخن می‌گویند، و از اینکه چگونه از بتها دست کشیده، به‌‌سوی خدا بازگشتید تا خدای زنده و حقیقی را خدمت کنید.

اصل دوم: خدا دارای سه شخص میباشد

اگرچه کلام خدا به وضوح مشخص میکند که خدا یکیست ولی از طرف دیگر او را در سه شخص پدر، پسر و روح القدس نیز مکشوف میسازد.

پطرس در اول پطرس 2:1 او را خدای پدر مینامد

وقتی عیسی مسیح پس از قیامش خود را به تومای شکاک نمایان ساخت، توما به او گفت: ای خداوند من و ای خدای من (یوحنا 28:20)

در اعمال 3:5-4 میخوانیم که دروغ گفتن به روح القدس برابر با دروغ گفتن به خداست.

علاوه بر اینکه در کلام خدا سه شخص پدر، پسر و روح القدس خدا خطاب شده اند آنها دارای صفات مطلق الهی نیز میباشند. بعنوان مثال:

هر سه در همه جا حاضر مطلق هستند. پدر در (متی 26:19)، پسر در (متی 18:28) و پسر در (مزمور 7:137).

هر سه عالِم یا دانای مطلق هستند. پدر (رومیان 33:11)، پسر در (متی 4:9) و روح القدس در (اول قرنتیان 10:2).

هر سه قادر مطلق میباشند.  پدر در (اول پطرس 5:1)، پسر در (متی 18:28) و روح القدس در (رومیان 19:15)

هر سه قدوس (بدون گناه) میباشند. پدر در (مکاشفه 4:15)،  پسر در (اعمال 14:3) و روح القدس در (یوحنا 7:16-14).

هر سه جاودانه هستند. پدر در (مزمور 2:90)، پسر در (میکا 2:5، یوحنا 2:1 و مکاشفه 8:1 و 17) و روح القدس در (عبرانیان 14:9).

واژۀ حقیقت به هر سه شخص تثلیث اتلاق شده است. پدر (یوحنا 28:7)، پسر در (مکاشفه 7:3) و روح القدس در (اول یوحنا 6:5).

علاوه بر اینها واژه هایی از قبیل خداوند (رومیان 12:10، لوقا 11:2 و دوم قرنتیان 17:3)،  ابدالاباد (رومیان 26:16، مکاشفه 13:22 و عبرانیان 14:9)، قادر مطلق / Almighty  (پیدایش 1:17، مکاشفه 8:1 و رومیان 19:15)،  قدرت / Powerful (ارمیا 17:32، عبرانیان 3:1 و لوقا 35:1).

مضافاً اینکه هر سه شخص از اقنوم تثلیث به کارهای الهی مشغول بودند. بعنوان مثال هر سه در آفرینش دست داشتند پدر (پیدایش 7:2، مزمور 25:102)، پسر (یوحنا 3:1، کولسیان 16:1 و عبرانیان 2:1) و روح القدس (پیدایش 2:1، ایوب 4:33 و مزامیر 30:104).

اصل سوم: هر سه یک هستند

یکی بودن این سه شخص در الوهیت موضوع بسیار وسیعیست که فقط به چند مثال اشاره میکنیم. پس از اینکه عیسی مسیح از مردگان قیام کرد به سه شخص از اقنوم تثلیث اشاره نمود. او به شاگردانش فرمان داد که:

متی 19:28 پس رفته، همه امّت ها را شاگرد سازید و ایشان را به اسمِ اب و ابن و روح القدس تعمید دهید.

از آنجائیکه عیسی مسیح از واژۀ اسم بصورت واحد استفاده نموده پس اشاره به یک خدای واحد میکند. یعنی سه شخص پدر، پسر و روح القدس یک نام دارند. مثال دیگر از یگانگی این سه شخص در دوم قرنتیان 14:13 میباشد.

دوم قرنتیان 14:13 فیض عیسی خداوند و محبّت خدا و شرکت روح القدس با جمیع شما باد. آمین

آیۀ فوق اُنس و رابطۀ شخصی هر کدام از اقنوم تثلیث را با ایماندار نشان میدهد.

بنابراین همانطور که از مطالب فوق مشخص است سه اصلِ آموزۀ تثلیث در سراسر آیات کتابمقدس تنیده شده و هر مسیحی موظف به دانستن آنهاست، بخصوص اینکه بخواهیم در ارتباط با بشارت به مورمونها بکار گیریم.