مورمونها
درس 1
کلیسای عیسی مسیحِ قدیسانِ آخرالزمان
تاریخچۀ مورمونها
رئوس مطالب
- معرفی جوزف اسمیت
- رویاها و کتاب مورمونها
- کلیسای مورمونها و مشکلات آنها
- مرگ جوزف اسمیت و جانشین او
- وضعیت کنونی کلیسای مورمونها
معرفی جوزف اسمیت
جوزف اسمیت، موسس فرقۀ مورمونها در 23 دسامبر سال 1805 در منطقۀ شارون، شهر ورمونت بدنیا آمد و یازده سال بعد همراه خانوادۀ پر جمعیتش به منطقۀ پالمیرای شهر نیویورک منتقل شدند.
در ابتدای سال 1819 در حوالی منطقه ای که زندگی میکرد بیداریها و هیجانات مذهبی روی داد. در سال 1820 هنگامیکه 15 ساله بود بخاطر درگیریهایی که بین کلیساهای متدیست، پرزبیتری و باپتیست در گرفته بود دچار آشفتگی شد. مادر، خواهر و دو برادرش به یک کلیسای پرزبیتری ملحق شدند اما او به سمت کلیسای متدیستها کشیده شد. از آنجائیکه او قادر به تشخیص اینکه تعلیم صحیح با کدام فرقه میباشد هیچ گاه نتوانست بین آنان کلیسایی را برای عضویت انتخاب کند اما طولی نکشید که به گفتۀ خودش در این رابطه از خدا الهاماتی دریافت کرد.
اولین رویایی ژوزف اسمیت
یکی از روزهای بهار سال 1820 هنگامیکه ژوزف اسمیت در حال مطالعۀ یعقوب 5:1 بود که میفرماید:
یقوب 5:1 اگر کسی از شما فاقد حکمت باشد، آن را از خدا بخواهد و خدایی که همه چیز را با سخاوت می بخشد و انسان را سرزنش نمی کند، آن را به او خواهد داد.
ناگهان تصمیم گرفت که بر طبق این آیه از خدا بپرسد که حق با کدام فرقۀ کلیسائیست و باید عضو کدام یک از آنها شود. بهمین منظور به جنگلی رفت تا در آنجا دعا کند که در نتیجۀ آن پاسخش را در یک رویا دریافت نمود. او شرح ماجرا را چنین تعریف میکند:
هنگامیکه نور بر من قرار گرفت دو نفر را دیدم که شدت نوری که از آنها میدرخشید غیر قابل وصف بود. آنها بالاتر از من در هوا ایستاده بودند. یکی از آنها مرا بنام صدا کرد و با اشاره به دیگری بمن گفت که این پسر من است، سخن او را اطاعت کن…
در پاسخ سوالم بمن گفته شد که عضو هیچ کدام از این فرقه ها نشوم چون همۀ آنها در اشتباهند. سپس همان شخص بمن گفت که تمام اعتقادنامه های آنان نیز از نظر او مکروه میباشند. تمام آن پروفسورها مردودند. بگفتۀ او آنها با زبانشان بمن نزدیک میشوند اما قلبهایشان از من دور است. آموزه های آنها تماماً انسانیست. ظاهر خدایی دارند اما قوتش را انکار میکنند.
آقای اسمیت که در آن زمان جوان بود بر همین مبنا عضو هیچ کلیسایی نشد و حتی زندگی مسیحی خوبی را هم پیشه نکرد بلکه بمدت 3 سال از خدا دور بود و مثل هر جوان دیگر به زندگی و اشتباهات جوانی خود ادامه داد.
اختلافات فاحش در تشریح رویا به دفعات مختلف
باید در نظر داشت که رویای جوزف اسمیت وقتی بار اول شرح داده شد و به ثبت رسید با دفعات بعد اختلاف فاحش داشت (در این رابطه حداقل شش مورد اختلاف وجود دارد). این موارد اختلاف باید برای مورمونها جالب باشد. آقای Ezra Taft Benson که ابتدا بعنوان رسول بعد نبی مورمونها خوانده شد میگوید
“که ملاقات عیسی مسیح و خدای پدر با جوزف اسمیت یک واقعۀ بسیار عظیم و با شکوه میباشد. او میگوید که دنیا پس از رستاخیز عیسی بخود چنین واقعۀ پرجلالی را تجربه نکرده است.“
علاوه بر این بگفتۀ یکی دیگر از انبیای مورمونها اخیراً اظهار داشته که این واقعه برای کلیسا بسیار بنیادیست. پس بدیهیست که اگر رویای اول حقیقت نداشته باشد بنیاد فرقۀ مورمونها فرو میریزد. جدول زیر فقط چند مورد از اختلاف رویایی که اول در تاریخ 1832 تعریف شده را با آنچه کلیسا در سال 1838 ثبت نمود و تا کنون نیز همان را رسماً اعلام میکند مقایسه میکند.
موضوع | شرح رویا در سال 1832 | شرح رویا در سالهای 1838-1839 |
ظهور اشخاص | اسمیت میگوید که فقط عیسی مسیح را در رویا دیده است | اسمیت گفته است که دو نفر به او ظاهر شدند |
در طلب خدا | خواندن کتابمقدس باعث شد که آقای اسمیت در پی خدا باشد | بیداری روحانی باعث شد که اسمیت در پی خدا باشد |
اشتباهات کلیساها | اسمیت میدانست که کلیساها در اشتباه هستند | آن دو شخصی که به او ظاهر شدند به او گفتند که کلیساها در اشتباه هستند |
فقط چند اختلاف فوق اکتفا میکنیم. آقای Brigham Young و سایر رهبران اولیۀ مورمونها مستقیماً مطالب بالا را نقض میکنند. از شواهدی که موجود است ظاهراً رویای اول از لحاظ تاریخی اعتبار ندارد بلکه زائیدۀ تخیل آنهاست.
ژوزف اسمیت، فرشتۀ مارونی و کتاب مورمونها
ژوزف اسمیت ادعا نمود که در تاریخ 21 سپتامبر 1823 پس از اینکه به رخت خوابش رفت نزد خدا دعا کرده از او بخاطر گناهانش بخشش طلبید. سپس از خدا درخواست کرد که همانطور که قبلاً او را ملاقات کرده دوباره ملاقات نماید تا بداند که او را پذیرفته است. بگفتۀ او این بار از درگاه خدا فرشته ای بنام Moroni نزدش ظاهر شد و به او چنین گفت.
“کتابی با صفحات طلایی وجود دارد که حاوی مطالبی در مورد ساکنان قبلی این سرزمین (آمریکا) و مکانیکه از آنجا منشعب شده اند میباشد. همنچنین تمام مطالب انجیل جاودان در آن مکتوب است که توسط نجات دهنده به آنها سپرده شد. دو سنگ قوس دار نقره ای بنام اوریم و تومیم که برای ترجمه این لوحه ها بکار میرود همراه این صفحات در زمین دفن شده اند.
فرشتۀ مارونای سه بار دیگر در آن شب و یک بار هم روز بعد و سپس یکبار در سال تا چهار سال بعد به جوزف اسمیت ظاهر شد.
به اسمیت گفته شده بود که پس از بازیافت لوحه ها حق نشان دادن آنها به کسی را ندارد مگر به آنهائیکه دستور نشان دادن لوحه ها داشته باشد در غیر اینصورت نابود خواهد شد.
نه ماه پس از اینکه اسمیت با Emma Hale در سال 1827 ازدواج کرد فرشتۀ مارونای به او اجازه داد تا آنها را بازیابد و در جایی امن نگهداری کند.
بنا به گفتۀ کلیسا اسمیت محتوای الواح را که بزبان مصری اصلاح شده بود به انگلیسی ترجمه کرد. آقای David Whitmer یکی از سه شاهدی که الواح را دیده بود روند کار ترجمه را اینگونه شرح میدهد.
من اکنون بشما میگویم که کتاب مورمون چگونه ترجمه شد.
جوزف اسمیت یک سنگ پیش گویی را درون کلاهی قرار میداد و صورت خود را نیز در کلاه فرو میبرد. سپس آنقدر نزدیک اطراف صورتش آنرا میکشید تا اینکه از آن یک نور روحانی میدرخشید. سپس چیزی شبیه به یک نسخۀ خطی بر پوست ظاهر میشد. کلمات تک تک ظاهر میشدند و زیر آن ترجمۀ انگلیسی آن بود. برادر ژوزف متن انگلیسی آنها را برای Oliver Cowdery که مدیر نسخ بود میخواند و بعد از اینکه آنرا مینوشت، تکرار میکرد تا درستی آنرا چک کند آنوقت نوشته ها ناپدید میشدند. آنگاه کلمۀ بعدی با ترجمه اش ظاهر میشد. بدین صورت کتاب مورمون که هدیۀ و قدرت خداست نه انسان ترجمه شد.
بگفتۀ مسئولین کلیسای مورمون قدری پس از اتمام کار ترجمه، لوحه ها توسط فرشته برداشته شدند و به این دلیل دیگر قابل بازنگری نیستند. به عبارتی هیچ سند محکمی دال بر وجود این لوحه ها وجود ندارد. به هر حال کتاب مورمون در سال 1830 بچاپ رسید.
قبل از اینکه لوحه ها از زمین برداشته شوند آقای ژوزف اسمیت برای سه نفر شاهد بنامهای Whitmer ، Martin Harris و Oliver Cowdery دعا کرد تا بتوانند آنها را مشاهده کنند. بنابه گزارش مورمونها در سال 1829 فرشتۀ مارونای لوحه ها را به شاهدان نشان داد تا بتوانند با چشمان خود شاهد حکاکی رو آنها باشند. در ماه May همان سال آقای اسمیت و Cowdery برای دعا برای تعمید برای آمرزش گناهان به جنگل رفتند که یحیی تعمید دهنده به آنها ظاهر شد و کهانت هارون را به آنها تفویض نمود سپس آنها را راهنمایی نمود که چگونه همدیگر را به آب تعمید دهند. کمی بعد پطرس، یعقوب و یوحنا کهانت ملکیصدق را به آنها تفویض کردند. (لازم به ذکر است که هر سه شاهد کلیسای مورمون را ترک کردند. البته آقای Martin Harris اگر چه اعتراف کرده بود که کلیساهای دیگری هم هستند که حقیقت را بیان میکنند اما در اواخر زندگی اش به کلیسای مورمون بازگشت.)
پیدایش کلیسای مورمونها
از زمانیکه عیسی مسیح به ژوزف اسمیت گفت که در دنیا تمام کلیساها و تعالیمشان و نیز پیروانشان کاذب هستند و رو به نابودی میباشند کلیسای مورمون ها تاسیس شد. این کلیسا در تاریخ ششم آوریل 1830 توسط ژوزف اسمیت و 5 نفر دیگر در شهر نیویورک تاسیس شد. در جلسۀ آغازین خدا به ژوزف اسمیت مکشوف کرد که باید بعنوان پیشگو، مترجم، نبی و رسول او را خدمت کند.
همراه با رشد کلیسا مخالفتهای مردم هم بالا گرفت و از آنها خواسته شد تا آنجا را ترک کنند. آنگاه خدا به ژوزف اسمیت گفت هم بخاطر خودش و هم بخاطر دشمنانش کلیسا را به Ohio منتقل کند. ژوزف اسمیت در فوریۀ 1831 کلیسا را در Kirklan، Ohio ثبت کرد.
افزایش مشکلات
چند ماه پس از ورود آنها به اوهایو شرایط طوری بود که نشان میداد باید دوباره جابجا شوند. بنظر میآمد که آنها هر جا میرفتند مشکلات را در پی آنها میآمد. در اواسط ماه جولای سال 1831 آنها وارد شهر Independence ایالت Missouri شدند. به محض ورود آنها خدا به اسمیت مکشوف کرد که صهیون باید در این مکان باشد. یک عبادتگاه باید در آنجا بنا شود و مقدسین باید تا آنجائیکه در توان دارند در آنجا و مناطق اطراف املاک خریداری نمایند.
ژوزف و سایر پیروانش به Kirkland برگشتند تا در آنجا کلیسا بنا کنند. او در کرکلند ماند اما کلیسا در ایالت Missouri در سال 1833 مکاشفات ژوزف اسمیت را تحت عنوان “کتاب دستورات“ به چاپ رساند.
مردم آن منطقه در مقابل رشد سریع مورمونها و تعالیم آنها بشدت مخالفت کردند بگونه ای که درخواست نمودند تا شهر را ترک کنند.
هنگامیکه آنها از ترک شهر ممانعت کردند مردم اقدام به شورش بر علیه آنها نمودند بطوریکه کلیسا، املاک و چاپخانۀ آنها را مورد هجوم خود قرار دادند و خسارت زیادی به آنان رساندند. در آنزمان اسمیت در کرکلند بود و از شنیدن این خبر عدۀ زیادی را جمع کرد و برای دفاع به مقدسین Missouri رفت.
در سال 1835 او کتابی تحت عنوان “تعالیم و عهدها“ نوشت. این کتاب نسبت به مکاشفاتی که قبلاً چاپ شده بود اصلاحات زیادی داشت. مطاللب زیادی حذف و اضافه شده بود. در همان سال اسمیت اشیایی از قبیل بخشهایی از نوشتجات قدیمی (پاپیروس) به زبان مصری از مومیائی های دفن شده یافت. او اقدام به ترجمۀ آنان نمود و در نتیجۀ آن کتاب “ابراهیم“ را نوشت. این کتاب همراه با سرگذشت ژوزف اسمیت و بخشهایی از عهدجدید بعلاوۀ مقالاتی در مورد ایمان همه در یک جلد کتاب با بهای بسیار نفیسی بچاپ رسید که سومین کتاب مقدس مورمونها را تشکیل میدهد و نامش را “مروارید“ نهادند.
اگر چه مورمونها جهت یافتن یک جای مناسب مجبور بودند از شهرهای ایالت Missouri یکی پس از دیگری کوچ کنند اما آقای اسمیت به ثبت مکاشفات خود ادامه داد و این وضعیت آنها را مشکل تر مینمود. مورمونها با غیر مورمونها در آن موقع در نبرد بودند که از هر دو طرف بیرحمی دیده میشد.
آقای Boggs فرماندار ایالت Missouri خیلی سعی کرد که با مورمونها تماس بگیرد و به این مخالفتها پایان دهد اما نتیجه نداد و در عوض شدیدتر هم شد. به همین خاطر در نهایت در سال 1838 دستوری صادر کرد مبنی بر اینکه:
چون مورمونها آشکارا بر خلاف قانون با مردم عادی به جنگ برخواسته اند باید چون دشمن با آنها رفتارشود. بنابراین مجبور به ترک شهر میباشند.
مورمونها به مکانهای مختلف متفرق شدند، عهده ای کشته شدند و برخی به زندان انداخته شدند اما بسیاری هم توانستند به ایالت Illinois بروند که در آنجا شهر بسیار جذابی بنا نمودند و آنرا Nauvoo نامیدند (که بنا به گفتۀ ژوزف اسمیت به عبری “مکان زیبا“ معنی میدهد و از لحاظ وسعت دومین شهر آن ایالت بود).
زمانیکه در آن شهر بسر میبردند ژوزف اسمیت شهردار و فرماندار ارتش خود بود. او در آن زمان کاندید ریاست جمهوری آمریکا شد. پیروانش او را نبی، پیشگو و مکشوف کنندۀ مکاشفات خدا برای کلیسای مورمونها میدانستند.
سقوط ژوزف اسمیت
در 7 جون 1844 عده ای از مورمونها روزنامه ای را بچاپ رساندند که در آن جزئیات شکایات خود را در مخالفت از اسمیت مقدس اعلام نمودند. این اولین و آخرین انتشار این روزنامه بود. مسئلۀ چند همسری و عدم مدیریت صحیح بر اموال کلیسا (نزد دیگران) برای اسمیت مشکلات بسیاری ببار آورد. این عمل مخالفین باعث شد که اسمیت، برادرش Hyrum و دو نفر دیگر از رهبرانشان به جرم خیانت بازداشت در شهر Carthage ایالت Illinois زندانی شدند.
در 27 جون 1844 عده ای به زندان یورش برده و ژوزف و برادرش Hyrum اسمیت را بقتل رساندند و آن دو نفر دیگر را مجروح کردند. سرانجام نبوت، مکاشفات و پیشگوییهای ژوزف اسمیت اینچنین با خوشنت و خون ریزی بطور ناگهانی خاتمه یافت.
Brigham Young جانشین میشود
Brigham Young که در آن زمان رسول ارشد بود پس از مرگ اسمیت بلافاصله بعنوان رهبر کلیسا انتخاب شد. او در ماه جولای سال 1847 پیروانش را به منطقۀ Great Salt Lake در ایالت یوتا برد و در آنجا شهر Salt Lake City را بنا کرد. او در دوران زندگی اش بسیار مستبد بود و همزمان چند همسر اختیار کرد.
تعدد زوجین، از طرف چهارمین مدیرکل مورمونها آقای Wilford Woodruff در 24 سپتامبر 1890 طی بیانیه ای رسمی خاتمه یافت. در این بیانیه آقای Wilford از مورمونها خواست که تعدد زوجین را ترک کنند. یکی از دلایلی که اظهار شد زندانی شدن تعدادی از رهبران ارشد، مخفی شدن بسیاری دیگر از آنها و اینکه شهر یوتا فرصت رسمیت یافتن بعنوان یک استان را از دست خواهد داد میباشد.
وضعیت کنونی کلیسای مورمونها
وقتی جوزف اسمیت همراه با پنج دوست دیگرش کلیسای مورمون را در سال 1830 آغاز کردند هیچکس تصورش را نمیکرد که آنها به این جمعیت زیادی که الان هستند برسند. براستی کلیسای مورمونها در پس از گذشت بیش از 180 سال با 9 میلیون نفر (آمار سال 95) عضو و 50 هزار نفر مبشر پیشرفت زیادی کرده است. امروزه درصد رشد افزایش آنان به 300 هزار نفر پیروان جدید و 75هزار نفر تعمید کودک بطور سالیانه رسیده است. مورمونها تاکید بسیار زیادی بر سلامتی جسمانی اشان دارند. طبق تخمین دانشگاه Brigham Young با توجه به درصد رشد این کلیسا تعداد آنها تا سال 2080 به 265 میلیون نفر خواهد رسید.
فعالیتهای خدماتی و بشارتی آنها کاملا با سایر سازمانها فرق میکند. آنها از همان ابتدا به جوانانشان تعلیم میدهند که وظیفۀ دینی شان نسبت به کلیساست که در طی دوران دبیرستانشان جذب فعالیتهای میسیونری شوند و دین خودشان را ادا کنند.
آنها از مصرف تنباکو، کافئین (قهوه)، چای و حتی کوکاکولا خودداری میکنند. طبق قانون عهدعتیق، برای هر عضو، دادن ده یک از درآمد ناخالص خود به عبادتگاه مورمونها امری اجباری بشمار میآید.
ثروت هنگفت این فرقه سالهاست که بدقت مورد نظارت مسئولینش میباشد. در سال 1991 روزنامۀ ایالت Arizona یکسری مقالات تحت عنوان ایمان و اموال مورمونها بچاپ رساند به تخمین آنها مورمونها از اعضای خود سالیانه حدود 3/4 بیلیون دلار جمع آوری میکنند. بعلاوه اینکه درآمد سالیانه آنها از فعالیتهای تجاریشان سالیانه 400 میلیون دلار میباشد. باید در نظر داشت که آنها این درآمد هنگفت را صرف تبلیغ و تبشیر میکنند تا نهایت موفق به افزایش مقدسینشان در سراسر دنیا شود. آنها در حال حاضر مشغول ساخت تعداد زیادی عبادتگاه و دانشگاه در سراسر دنیا میباشند. دانشگاه Brigham Young University واقع در ایالت Utah بیش از 37 هزار نفر در دو خوابگاه خود جای میدهد.
مورمونها با ترویج مبشران فعال، مصمم و غیور که مذهبی متمرکز با “اعمال نیک” و زندگی سالم دارند سالیانه میلیونها دلار صرف چاپ کتاب و نشریات برای تعلیم به رسولان و انبیای خود میباشند. آنها علاوه بر جمع آوری ده یک های افراد، اعضای خود را به اهدای مبالغی که آنها را “هدایای روزه” مینامند تشویق میکنند. این هدیه های غیر معمول بهای دو وعدۀ غذاییست که در اولین یکشنبه هر ماه در روزۀ خود برای کمک به فقرا پس انداز کرده همان روز به کلیسا اهدا میکنند.
رشد قابل ملاحظه و سیستماتیک آنها بخاطر ثبت نام بیش از نیم میلیون نفر در دانشگاهها و انیستیتوهای مورمونها میباشد.
بنابراین مورمونها مثل شاهدان یهوه جزو فرقه هایی نیست که متکی بر افراد غیر تحصیلکرده باشند و این خود تبلیغ خوبی برای آنهاست. در ضمن آنها در ساخت عبادتگاههای بسیار زیبا، مجلل و گرانقیمت بسیار مهارت دارند. این عبادتگاهها محل مناسبی برای انجام تشریفات و مراسم مذهبی از جمله مراسم اذواج، مراسم تعمید، مرگ، و دستگذاری خادمین میباشد. در سال 1993 حدود 5/5 میلیون مراسم در عبادتگاههای آنها صورت گرفته. البته برگزاری مراسم برای غیر مورمونها ممنوع میباشد.
مورمونها علاوه بر تاکیدشان بر تحصیل جوانان، علاقۀ زیادی به فعالیتهای نمایشی، موسیقی، رقص، دروس خانه داری، و جشنواره های گوناگون دارند که برای جوانانشان بسیار جذاب میباشد و از طرف سازمان کلیه این امور با پرداخت هزینه های مربوطه صورت میگیرد. این فعالیتهای کلیسایی در جذب جوانان بسیار موثر میباشد.
رهبران مورمون تقریبا در همۀ شاخه های دولتی پست های قابل توجه ای را کسب کرده اند و بدینصورت از یک فرقۀ کوچک مذهبی تبدیل به یک قطب فعال سیاسی نیز شده اند.
تشکیلات کلیسای مورمونها
رهبری تشکیلات کلیسایی مورمونها توسط “مقامات ارشد” (General Authorities) صورت میگیرد. راس آن یک نبی بنام Thomas S. Monson همراه دو مشاورش هستند. معاونین او شورای دوازده نفری که “رسولان” نامیده میشوند هستند. هیئت جلسات رسمی آنان شامل هفتاد نفر میباشد. خادمین آنها به مشایخ، اسقفان، کاهنان و غیره رتبه بندی میشوند که در بخشها و دسته ها به فعالیتهای خود میپردازند.
فعالیت مورمونها در مقابل فر قه های مسیحی در سراسر جهان
در سالهای گذشته مشایخ مورمونها با کمال جسارت موضع خود را در مقابل با مسیحیت تثبیت کردند. به هر حال امروزه شاهد حضور فعال هر چه بیشتر آنها در بین مذاهب و حتی فرقه های مسیحی هستیم. مورمونها با چنین فعالیتهایی سعی دارند خود را همرتبه با سایر مذاهب معتبر و شناخته شده از جمله پروتستانها، کاتولیکها و یهودیان مطرح کنند.
در سال 1988 مورمونها در کنار پروتستانها، کاتولیکها و یهودیان در شبکۀ تلوزیونی VISN آمریکا به تولید پخش برنامه های مذهبی خود پرداختند. آنها در سالهای گذشته در فعالیتهایی از قبیل ضدیت با تولید برنامه های مبتذل، شرکت در عبادتهای دسته جمعی و بین الفرقه ای، در رابطه با اتحاد مذاهب، کمک رسانی به افراد بی سرپرست و بلامکان، کمکهای هنگفت مالی به قعحطی زدگان آفریقا، شرکت فعالانه داشته اند.
یکی از عالی رتبه های مورمون که عنوان رسول دارد بنام دالین اوکس میگوید که “بنظر من حضور ما برای دیگران بسیار مفید است … من فکر میکنم که گروه های دیگر به ما نیاز دارند و ما هم البته به آنها احتیاج داریم.
گرایش و شرکت فعالانۀ آنها در بین مذاهب کمک بسزایی در شناساندن خود، همرتبه با سایر گروه های مسیحی معتبر میکند.
به اعتقاد مورمونها، جوزف اسمیت از طرف عیسی مسیح مامور اصلاح و احیای مسیحیت راستین میباشد. مورمونها معتقدند که تا کنون هفت بار ارتداد و انحراف در طول تاریخ رخ داده است.
خدا انجیل و تعالیم، احکام و کهانت را به آدم، خنوخ، ابراهیم، موسی و نفیتها (Nephites / a book of Mormon People) سپرده است تا فقط تکرار انحرافات و ارتدادها را از بین ببرد.
پس از هر مرحله ارتداد بازسازیهایی صورت گرفته است که کلیسای مورمونها آخرین آن میباشد.
آخرین ارتداد پس از مرگ رسولان صورت گرفت. سرزمین هایی که در کتابمقدس به آن اشاره شده تنها جاهایی نیستند که از ارتداد کامل صدمه دیدند، قارۀ آمریکا هم جزو رنج دیدهاست.
کتاب مورمونها میگوید که عیسی مسیح قارۀ آمریکا را پس از قیامش ملاقات میکند و آنجا 12 شاگرد دیگر برمیگزیند (که سه تای آنها هرگز نمردند). ارتداد بزرگتری صورت گرفت بطوریکه تا چند صد سال حتی آثاری از مسیحیت در بین ساکنان آنجا بجای نماند.
بنابراین بگفتۀ کتاب مورمونها آخرین اصلاحات توسط جوزف اسمیت در 6 اوریل 1830 پایه گذاری شد.
چیزهای از دست رفته نیاز به انجام اصلاحات را بوجود آورد.
سوال اینجاست که چه چیزهایی از دست رفته بود که باید اصلاح میشد؟
مورمونها میگویند، تشکیلات درست کلیسایی با خدمات و مسئولیتهای مربوطۀ آن از بین رفته بود. همچنین ادامۀ مکاشفات خدا توسط مقدسینش کاملا از بین رفته. حقیقت سادۀ انجیل نیز بخاطر انتصاب کشیشان قبل از اتمام قرن اول از بین رفت.
در طی تاریخ کلیسای مورمونها، رهبران مکررا“ ادعا نمودند که کلیسای آنها تنها کلیسای حقیقی موجود است.
- Brigham Young دومین رهبر کلیسای مورمونها میگوید که “دنیای مسیحیت نسبت به نجات خدا کافر شده است“.
- Orson Pratt یکی از از رسولان مورمون میگوید “که تمام کلیساهای دیگر از اختیارات خدا ساقط شده اند. و هر کس که در این کلیساها تعمید میگیرد یا در مراسم عشا ربانی آنها شرکت میکند خدا را میرنجاند چون خدا آنها را منحرف ترین مردم میداند“.
- Bruce McConkie یکی از رسولان معاصر و همچنین یکی از بهترین مراجع تعلیمی میگوید “مورمونها…امروز تنها مسیحیان واقعی روی زمینند”. او همچنین ادعا دارد که “کلیه مذاهب دیگر دروغین هستند و اگر بخاطر جوزف اسمیت نبود نجات و رستگاری امروزه میسر نمیشد. نتیجه اینکه، در خارج از کلیسای مورمون نجات و رستگاری نیست”.
- George O. Cannon یکی از اعضای اولین گروه رهبران کلیسای مورمون نوشته است که “سازمانها و کلیساهای موجود در دنیای مسیحیت امروزی با وجود تفاوتهای تعلیمی و تشکیلاتی که دارند از یک ریشه گرفته شده اند و آن بابل است. خدا موسس آنان نیست.