کریستین ساینس

درس 5

 آخرت شناسی

افسسیان 15:1-22 من نیز چون خبر ایمان شما را در عیسی خداوند و محبّت شما را با همه مقدّسین شنیدم، باز نمی ایستم از شکر نمودن برای شما و از یاد آوردن شما در دعاهای خود، تا خدای خداوند ما عیسی مسیح که پدر ذوالجلال است، روح حکمت و کشف را در معرفت خود به شما عطا فرماید. تا چشمان دل شما روشن گشته، بدانید که امید دعوت او چیست و کدام است دولت جلال میراث او در مقدّسین، و چه مقدار است عظمت بی نهایت قوّت او نسبت به ما مؤمنین برحسب عمل توانایی قوّت او که در مسیح عمل کرد چون او را از مردگان برخیزانید و به دست راست خود در جایهای آسمانی نشانید، بالاتر از هر ریاست و قدرت و قوّت و سلطنت و هر نامی که خوانده می شود، نه در این عالم فقط بلکه در عالم آینده نیز. و همه چیز را زیر پایهای او نهاد و او را سر همه چیز به کلیسا داد،

در برنامۀ قبل به آموزۀ نجات اشاره کردیم و گفتیم که خانم مری بیکر ادی، رهبر گروه کریستین ساینس، معتقد است که همه چیز روح است. بنابراین وقتی بدنهای ما مادی نیست چطور ممکن است که گناه وجود داشته باشد؟  به اعتقاد مری، گناه هرگز وجود نداشته و هیچ وقت آغازی نداشته است. او معتقد است که:

گناه یعنی عدم درک و انجام احکام خدا و قوانین زندگی است.

با حذف عنصر گناه از مبحث الهیاتی همۀ عناصر دیگر نیز تغییر پیدا میکنند. بهمین منظور خانم مری، تعاریف و معانی تمام آموزه های اساسی کتابمقدس و واژه های کلیدی آن را تغییر داده است. بعنوان مثال او میگوید:

کفارۀ مسیح، ریخته شدن خون مسیح نبود بلکه عیسی را به مرتبۀ مسیح آگاهی رساندن است. آنچه در کتابمقدس شرح داده شده جنبۀ تشبیهی و استعاره ای دارد و واقعی نیست.

رنج های مسیح (شلاق هایی که مسیح خورد) در واقع عدم پذیرش عقاید نادرست بود نه ضربه هایی که به جسمش اصابت میکرد. S&H 20:15

هدف فرقۀ کریستین ساینس این است انسان به شناخت روحانی خود برسد و غیر واقعی بودن دنیای مادی را کشف کند. آنها میگویند با رشد درک این حقایق، گونه هایی از شفا در آنها ظاهر میشود. مری بیکر مدعیست که دانش مسیحی، روشی است برای شفا یافتن و خدا شخصاً آنرا برایش مکشوف نموده است.

آنها مدعی هستند که برای کسب شفا باید تمام رهنمودهای خانم مری را بی کم و کاست انجام داد.

همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم این مسئله باعث میشود که آموزه های اساسی مسیحیت از هم گسیخته شود. در واقع پیامی که کریستین ساینس برای مردم دارد کاملاً مغایر با کتابمقدس است و پولس رسول در این رابطه چنین میگوید:

غلاطیان 6:1-9 تعجّب می کنم که بدین زودی از آن کس که شما را به فیض مسیح خوانده است، بر می گردید به سوی انجیلی دیگر، که (انجیل) دیگر نیست. لکن بعضی هستند که شما را مضطرب می سازند و می خواهند انجیل مسیح را تبدیل نمایند. بلکه هرگاه ما هم یا فرشته ای از آسمان، انجیلی غیر از آنکه ما به آن بشارت دادیم به شما رساند، اَناتیما باد. چنانکه پیش گفتیم، الآن هم باز می گویم: اگر کسی انجیلی غیر از آنکه پذیرفتید بیاورد اناتیما باد.

دوم قرنتیان 13:3-14 پیغام انجیل را با نهایت دلیری و اطمینان موعظه می کنیم ؛ و نه همچون موسی ، که نقابی به صورت خود زد تا قوم اسرائیل محو شدن جلال را از صورتش نبینند.  اما نه فقط صورت موسی پوشیده بود، بلکه درک و فهم قوم او نیز زیر نقاب بود؛ و حتی امروز نیز که یهودیان کتاب آسمانی تورات را می خوانند، گویی بر قلب و فکرشان نقابی قرار دارد، و به همین علت نمی توانند به معنی واقعی تورات پی ببرند. این نقاب که مانع فهمیدن است ، فقط با ایمان آوردن به مسیح برداشته می شود.

یکی از آموزه های اساسی کتابمقدس در رابطه با زندگی پس از مرگ و آسمان میباشد. خانم مری بیکر در رابطه با مرگ میگوید.

مرگ یک وهم و خیال باطلِ زندگی در جسم است.

در صورتیکه در کتاب پیدایش میخوانیم که خدا در آفرینش انسان او را از دو بخش جسم و جان (روح) تشکیل داده است.

پیدایش 7:2 پس از آن خداوند مقداری خاک از زمین برداشت و از آن آدم را ساخت و در بینی او روح حیات دمید و او یک موجود زنده گردید. (ترجمۀ شریف)

در کتاب عبرانیان باب 11 که به باب ایمان معروف است میخوانیم که:

عبرانیان 1:11 ایمان، اطمینانی است به چیزهایی که به آن امیدواریم و اعتقادی است به چیزهایی که نمی بینیم.

نویسندۀ پس از تعریف ایمان در آیۀ 1 تا آخر باب یعنی آیۀ 40 به شرح رشادتها و کارهای جسورانۀ مردان و زنان ایمان میپردازد. میگوید:

عبرانیان 35:11-40 زنان به نیروی ایمان ، عزیزان از دست رفته خود را زنده در آغوش کشیدند. اما عده ای دیگر از مؤمنین نیز بودند که تا سرحد مرگ شکنجه و آزار دیدند و ترجیح دادند بمیرند تا اینکه به خدا خیانت ورزند و آزاد شوند. زیرا خاطرجمع بودند که پس از مرگ ، آزادی واقعی و جاودانی نصیبشان خواهد شد. بعضی شلاق خورده ، مورد تمسخر قرار گرفتند؛ بعضی دیگر در سیاه چالها به زنجیر کشیده شدند. برخی سنگسار شدند و برخی دیگر با اره دو پاره گشتند. به بعضی وعده آزادی داده شد، به شرط آنکه ایمان خود را انکار کنند، و چـون نکـردند بـا شمشیر کشتـه شدند. آنانی که جهان لایقشان نبود، در پوست گوسفند و بز، در کوه ها و بیابانها سرگردان شدند، و در غارها و چاه ها خود را پنهان کردند، و گرسنگی و بیماری و دربدری کشیدند. این انسانهای مؤمن ، با اینکه بسبب ایمانشان مقبول خدا واقع شدند، اما هیچیک برکات موعود خدا را نیافتند. زیرا خدا می خواست که ایشان منتظر بمانند تا همراه ما به آن برکات بهتری برسند که او برای ما در نظر گرفته است .

در نتیجه:

عبرانیان 6:11 و بدون ایمان محال است که انسان خدا را خشنود سازد، زیرا هرکس به سوی خدا می آید، باید ایمان داشته باشد که او هست و به جویندگان خود پاداش می دهد.

پولس رسول میگوید:

اول قرنتیان 19:15 اگر فقط در این جهان در مسیح امیدواریم، از جمیع مردم بدبخت تریم.

کریستین ساینس در رابطه با رستاخیز میگویند:

رستاخیز و قیامت از مردگان یعنی روحانی شدن فکر. یک اندیشۀ نو و درک والایی از عالم روحانی.

تصور آنها از زندگی جاوید نوعی تناسخ یا تجدید تجسم روح است. البته خانم مری بیکر آنرا بطرز دیگری بیان میکند و میگوید:

مرگ مرحله ایست که ما را از یک سطح هوشیاری به مرحلۀ بالاتری از هوشیاری منتقل میکند. ما در آن مرحلۀ دیگر نیز از رنج و مشکلات خواهیم داشت. این مراحل هوشیاری را آنقدر ادامه میدهیم تا به باور نهایی یعنی درک کامل روحانی بودن همه چیز برسیم. بدین صورت از دنیای مادی نجات می یابیم.

پس به تعریف خانم مری نجات یعنی رسیدن به مرتبه ای از درک که در آن گناه، بیماری و مرگ وجود خارجی ندارد.

بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم که در سیستم الهیاتی فرقۀ کریستین ساینس همه چیز در حول و حوش تصور و تخیل دور میزند و نه حقیقت. آنها حتی وجود روح، فرشتگان و شیطان را انکار میکنند و میگویند.

خشم خدا به مفهوم اعمالِ احکام خدا نسبت به یک شخص است. داوری خدا بر یک شخص نیست.

فرشتگان: افکار خدا میباشند که به انسان منتقل میشوند. الهامات خوب و پاکی که در مقابل بدی و دنیای مادی است.

کتاب دانش و تندرستی میگوید که شیطان وجود خارجی ندارد. S&H 469:13-17

شیطان یک دروغ یا اشتباه است. او وجود خارجی ندارد.

ارواح شریر باورهای غلط میباشند.

ملکوت خدا یا بهشت یک مکان مبارک ابدی نیست بلکه شرایط مطلوب از درک وضعیت هوشیاری یک شخص است. بعبارتی بهشت هماهنگی یا توازن با ذهن الهیست.

جهنم وضعیتی از درک نادرست ذهن الهی و اصول کریستین ساینس میباشد. جهنم یک مکان واقعی نیست بلکه بر اثر ناهماهنگی فکر با ذهن الهی بوجود میآید. اعتقادات نفسانی، اشتباهات، شهوت، تنفر، گناه، بیماری و تاثیرات آن همه از ناشی از این وضعیت فکر میباشند.

آموزۀ کتابقمدس:

کتابمقدس، علی رغم آموزه های خانم مری بکر ادی، بوضوح حساب دنیای مادی و معنوی را از هم جدا نموده است. مسیح در گفتگویش با فریسی ای بنام نیقودیموس که در جستجوی ملکوت خدا بود به او چنین فرمود:

یوحنا 6:3  آنچه از جسم مولود شد، جسم است و آنچه از روح مولود گشت روح است.

تفسیری: زندگی جسمانی را انسان تولید می کند، ولی زندگی روحانی را روح خدا از بالا می بخشد.

کلام خدا مکاشفۀ الهی خدا بماست. ما از آنجاست که خدا را میشناسیم و نقشه و ارادۀ او را درک میکنیم. در انجیل یوحنا میخوانیم:

 یوحنا 18:1 خدا را هرگز کسی ندیده است؛ پسر یگانه‌ای که در آغوش پدر است، همان او را ظاهر کرد.

پولس نیز مسیح را صورت خدای نادیده معرفی میکند.

کولسیان 15:1 و او صورت خدای نادیده است، نخست زاده تمامی آفریدگان.

ما در جلسۀ گذشته مفهوم نجات را به تفصیل بررسی کردیم و گفتیم که خدا برای اینکه ما را از لعنت یعنی نتیجۀ گناه یعنی نااطاعتی از خدا نجات دهد عیسی مسیح را فرستاد تا با پرداخت جرمۀ آن ما را با خدا مطالعه دهد.

کلام خدا بصراحت میگوید کسانیکه ایمان میآورند نجات میآورند اما کسانیکه ایمان نیاورند هلاک خواهند شد.

یوحنا 16:3 خدا جهان را اینقدر محبت نمود …

عیسی مسیح در سخنان پایانی اش به شاگردانش فرمود:

یوحنا 1:14-3 خاطرتان آسوده باشد. شما که به خدا ایمان دارید، به من نیز ایمان داشته باشید. نزد پدر من خدا، جا بسیار است . من می روم تا آن جا را برای شما آماده کنم . وقتی همه چیز آماده شد، باز خواهم گشت و شما را خواهم برد، تا جایی که من هستم شما نیز باشید.

بشارت ملکوت خدا محور پیام و خدمت مسیح بود. در واقع خبر خوش انجیل مسیح در ملکوت خدا خلاصه میشود. اولین سخنان مسیح به مردم این بود: توبه کنید زیرا ملکوت آسمان نزدیک است. ملکوت آسمان اشاره به مکانیست که خدا حضور دارد. همانطور که قبل هم اشاره کردیم قهرمانان ایمان در عبرانیان 11 همه در انتظار و آرزوی وطن آسمانی بودند و به همین دلیل نیز تمام دلبستگی و وابستگی های خود را ترک کردند تا وطن سماوی را دریابند. پولس رسول هدفش در زندگی در این جهان چنین بیان میکند:

فیلیپیان 21:1-23 زیرا مقصود من از زندگی، مسیح است و مردن نیز به سود من تمام می شود. 22امّا اگر با زنده ماندن بتوانم کار ارزنده ای انجام دهم، من نمی دانم کدام را انتخاب کنم. 23بین دو راهی گیر کرده ام. اشتیاق دارم که این زندگی را ترک کنم و با مسیح باشم که خیلی بهتر است. (تفسیرشریف)

او ایمانداران را نیز چنین تشویق میکند:

دوم قرنتیان 6:5-8 پس ما هیچ وقت مأیوس نمی شویم، زیرا می دانیم تا زمانی که در این بدن اقامت داریم، از حضور خداوند دور هستیم. (راهنمای ما در زندگی ایمان ماست، نه آنچه می بینیم.) پس مأیوس نمی شویم، چون ترجیح می دهیم که این خانه زمینی را ترک کرده و با خداوند در خانه آسمانی زندگی نماییم.

خانۀ آسمانی

آیات در رابطه با داوری خدا

مکاشفه 11:20-15 آنگاه تخت سفید بزرگی را دیدم که شخصی بر آن نشسته بود. آسمان و زمین از حضور او گریخت و دیگر اثری از آنها نبود. و مردگان را دیدم که همه از بزرگ و کوچک در مقابل تخت ایستاده بودند و کتابها باز می شد. در این وقت کتاب دیگری که همان دفتر حیات است گشوده شد. مردگان بر طبق آنچه در کتابها نوشته شده بود یعنی مطابق کارهای خود داوری شدند. دریا، مردگان خود را تحویل داد و مرگ و دنیای مردگان نیز مردگانی را که در خود نگاه داشته بودند، پس دادند. آنها از روی کارهایشان داوری شدند. آنگاه مرگ و دنیای مردگان به دریاچه آتش افکنده شد. (این دریاچه آتش، مرگ دوم است.) و هرکس که نامش در دفتر حیات نوشته نشده بود، به درون آن افکنده شد.

خانۀ آسمانی (آیاتی در رابطه با خانۀ آسمانی)

مکاشفه 1:21-8 و دیدم آسمانی جدید و زمینی جدید، چونکه آسمان اول و زمین اول درگذشت و دریا دیگر نمی باشد. و شهر مقدّس اورشلیم جدید را دیدم که از جانب خدا از آسمان نازل می شود، حاضر شده چون عروسی که برای شوهر خود آراسته است. و آوازی بلند از آسمان شنیدم که میگفت: «اینک خیمه خدا با آدمیان است و با ایشان ساکن خواهد بود و ایشان قوم های او خواهند بود و خود خدا با ایشان خواهد بود. و خدا هر اشکی را از چشمان ایشان پاک خواهد کرد. و بعد از آن موت نخواهد بود و ماتم و ناله و درد دیگر رو نخواهد نمود زیرا که چیزهای اول درگذشت.» و آن تخت نشین گفت: «الحال همه چیز را نو می سازم.» و گفت: «بنویس، زیرا که این کلام امین و راست است.» باز مرا گفت: «تمام شد! من الف و یا و ابتدا و انتها هستم. من به هر که تشنه باشد، از چشمه آب حیات، مفت خواهم داد. و هر که غالب آید، وارث همه چیز خواهد شد، و او را خدا خواهم بود و او مرا پسر خواهد بود. لکن ترسندگان و بی ایمانان و خبیثان و قاتلان و زانیان و جادوگران و بت پرستان و جمیع دروغگویان، نصیب ایشان در دریاچه افروخته شده به آتش و کبریت خواهد بود. این است موت ثانی.»

شرایط ورود به خانۀ آسمانی

رومیان 8:8 کسانی که جسمانی هستند، نمی توانند خدا را خشنود سازند.

گفتگوی عیسی مسیح با نیقودیمس

یوحنا 1:3-5 و شخصی از فریسیان نیقودیموس ‌نام از رؤسای یهود بود. او در شب نزد عیسی آمده، به وی گفت: «ای استاد می‌دانیم که تو معلّم هستی که از جانب خدا آمده‌ای زیرا هیچکس نمی‌تواند معجزاتی را که تو می‌نمایی بنماید، جز اینکه خدا با وی باشد.» عیسی در جواب او گفت: «آمین آمین به تو می‌گویم اگر کسی از سرِ نو مولود نشود، ملکوت خدا را نمی‌تواند دید.» نیقودیموس بدو گفت: «چگونه ممکن است که انسانی که پیر شده باشد، مولود گردد؟ آیا می‌شود که بار دیگر داخل شکم مادر گشته، مولود شود؟» عیسی در جواب گفت: «آمین، آمین به تو می‌گویم اگر کسی از آب و روح مولود نگردد، ممکن نیست که داخل ملکوت خدا شود.

تیطس 5:3 بما میگوید که تولد تازه عملیست که خدا بتوسط آن، کسانیرا که به عیسی مسیح ایمان آورده اند را حیات جاوید میبخشد.

تیطس 5:3 او ما را نجات داد. امّا این نجات به خاطر کارهای نیکویی که ما کردیم نبود، بلکه به سبب رحمت او و از راه شستشویی بود که به وسیله آن، روح القدس به ما تولّد تازه و حیات تازه بخشید.

اول پطرس 23:1 تولد تازه ما را وارد خانوادۀ الهی میکند.

دوم قرنتیان 17:5 تولد تازه از ما یک انسان جدید با خواسته ها و هدفهای جدید میسازد. شخص تولد تازه در پی رضایت خدا زندگی میکند.

نکتۀ دیگری که قدری تفسیرش مشکل است آیۀ ششم (یوحنا 6:3) میباشد که میفرماید:

یوحنا 6:3 آنچه از جسم مولود شد، جسم است و آنچه از روح مولود گشت روح است.

در ترجمه های دیگر فارسی میگوید:

ترجمۀ انجیل شریف: آنچه از جسم مولود شد، جسم است و آنچه از روح مولود گشت روح است.

ترجمۀ هزاره: آنچه از بشرِ خاکی زاده شود، بشری است؛ امّا آنچه از روح زاده شود، روحانی است.

ترجمۀ تفسیری: زندگی جسمانی را انسان تولید می کند، ولی زندگی روحانی را روح خدا از بالا می بخشد.

بنابراین در اینجا مسیح زندگی جسمانی و روحانی را در مقابل هم قرار میدهد و میگوید همانطور که هر بشری برای زندگی جسمانی اش باید از مادر زاده شود برای یک زندگی روحانی نیز باید از خدا متولد شود. یعنی خدا عامل این تحول روحانی میباشد که آنرا تولد تازه یا از روح مولود شدن نامیده است.

لازم به ذکر است که عیسی مسیح مسیح این سخنان را در پاسخ به سوال نیقودیموس که شرط ورود به ملکوت خدا چیست مطرح میکند. مسیح در آیۀ 5 نیز بصراحت میگوید که بدون تولد آب و روح هیچکس نمیتواند وارد ملکوت خدا شود. پولس رسول نیز در تائید این مطلب چنین میفرماید:

رومیان 8:8 کسانی که جسمانی هستند، نمی توانند خدا را خشنود سازند.

پس تولد تازه از این جهت اینقدر مهم است چون شرط لازم برای ورود به ملکوت خدا میباشد.

یوحنا 12:1-13 و امّا به آن کسانی که او را قبول کردند قدرت داد تا فرزندان خدا گردند، یعنی به هر که به اسم او ایمان آورد، 13که نه از خون و نه از خواهش جسد و نه از خواهش مردم، ‌بلکه از خدا تولّد یافتند.

ترجمۀ تفسیری آیۀ 13: این اشخاص تولدی نو یافتند، نه همچون تولدهای معمولی که نتیجه امیال و خواسته های آدمی است ، بلکه این تولد را خدا به ایشان عطا فرمود.

تشویقهای پولس رسول برای ادامۀ زندگی:

اول تسالونیکیان 13:4-18 اینک برادران عزیز، می خواهم که شما از وضعیت ایماندارانی که می میرند آگاه باشید، تا وقتی کسی از شما فوت می کند، شما نیز مانند آنانی که امیدی به عالم آینده ندارند، در غم و غصه فرو نروید. زیرا ما که ایمان داریم عیسی مرد و پس از مرگ زنده شد، باید یقین داشته باشیم که به هنگام بازگشت او، خدا تمام مسیحیانی را که مرده اند، همراه وی به این جهان باز خواهد آورد. این را من از جانب خداوند می گویم : ما که هنگام بازگشت مسیح خداوند زنده باشیم ، زودتر از مردگان به آسمان نخواهیم رفت . زیرا صدای فرمان الهی و آوای تکان دهنده رئیس فرشتگان و نوای شیپور خدا شنیده خواهد شد و ناگاه خود خداوند از آسمان به زمین خواهد آمد. آنگاه پیش از همه ، مسیحیانی که مرده اند زنده خواهند شد تا خداوند را ملاقات کنند. سپس ، ما که هنوز زنده ایم و روی زمین باقی هستیم ، همراه ایشان در ابرها ربوده خواهیم شد تا همگی ، خداوند را در هوا ملاقات کنیم و تا ابد با او باشیم . پس با این سخنان ، یکدیگر را تشویق کنید و تسلی دهید. (تفسیری)

فیلیپیان 12:3-14 من نمی گویم که قبلاً این را به دست آورده ام و یا به کمال رسیده ام؛ بلکه آن را دنبال می کنم تا به چنگ آورم، همان طور که مسیح نیز مرا به خاطر آن به چنگ آورده است. ای دوستان من ادّعا نمی کنم که تا به حال آن را به چنگ آورده ام، ولی تنها کار من این است که آنچه را در پشت سر من قرار دارد فراموش کنم، و برای رسیدن به آنچه در پیش است بکوشم. مستقیماً به طرف هدف می دوم تا جایزه ای را که شامل دعوت خدا به یک زندگی آسمانی به وسیله عیسی مسیح است، به دست آورم.